تتمة لغرق الشقيقة

0 الرؤى
0%

سلام من یه روز تو خونه تنها بودم که خواهر زنم اومد دنبال خواهرش که زن من باشه من خیلی داستان سازی نمیکنم همون که بوده میگم خواهر زنم اون موقع ساله بود بهش گفتم که زنم رفته آرایشگاه و باید منتظر باشه اونم گفت باشه همینطور که منتظر آمدن زنم بودم دیدم که چه قد این نازگله بزرگ شده تا حالا به چشم بد نگاش نکرده بودم ولی از اونجاییکه اون روز واقعا شهوتی بودم داشتم تنهایی فیلم سوپر میدیدم خلاصه رفتم تو کارش و گفتم نازگل چه قده خوشگل شدی اینم بگم که نازگل هیچوقت جلو من حجاب نداشت خلاصه خندید منم سریع چرب زبونی رو شروع کردم تا اونجایی پیش رفتم که خب این جوشها رو صورتت تا کجا رفته رو سینت هم زده که داشت تیشرتشو میداد پایین که یهو زنم سر رسید و گفت نازگل بیشعور چه کار میکنی آقا منم سریع طبیعی کردم و گفتم بابا داریم حرف میزنیم خلاصه زنم رفت تو اتاق از حق نگذریم حسابی جنده شده بود قیافش آرایشگاه که میره بد جور درستش میکنن رفتم تو اتاق و جلو نازگل بوسیدمش تو همون هوا دستمو بردم لای پاش و کسشو مالوندم دم گوشم گفت خیلی کسکشی اگه دیرتر میامدم چی می شد منم طبیعیش کردم گفتم هیچی خواهرت کونشو بای میداد خلاصه خندید و رفت روتخت دراز کشید منم درو قفل کردم و قبلش به نازگله چشمک زدم که بعله زیاد طولش نمی دم چون گاییدن زنم مث همیشه بود من اول کسشو میخورم بعد سینه هاشو و بعد اون کیرمو میخوره و منم حسابی با کیر کلفتم حدود سانتی متر قطرشه میزنم رو صورتش و بعد یا علی بکن تا دم مرگ اینم بگم که به خدا زنم رو مث کسهای فاحشه خونه می کنم چون دوست دارم پاره پوره بشه خب اگه من مردم به درد کیر مرد دیگه ای نخوره خلاصه ما همیشه جلوی نازگل می رفتیم تو اتاق اما اون بار یه فرقی داشت اونم اینکه من با صدای بلند هر کاری مشد می گفتم مثلا می گفتم فدای سینه های قشنگت بشم یا میگفتم عجب کس تنگی داری و با بیشترین صدا ارضا شدم زنم هم اصلا ملاحظه نازگل نمیکرد شاید چون اونم شهوتی شده بود و یا فک میکرد نازگل هنوز بچه است بعد که کارم تموم شد زنم رفت حمام و بهترین وقت برای معاینه نازگل بود سریع با یه شرت که اونم بوی منی میداد آمدم و گفتم نازگل جون ببخشید ما سر و صدا کردیم تو که ناراحت نشدی دیدم داره میلرزه و بهم گفت نه منم دیگه طاقت نیاوردم بهش گفتم دوس داری بدونی ما چیکار می کردیم که گفت آره گفتم بیا تو اطاق دختره طفل معصوم با ترس آمد و منم بهش گفتم یعنی تو اصلا تا حالا ندیدی گفت چی رو گفتم خیلی خب تیشرت تو درآر اونم گفت باشه و خدا یا چی میدیدم بدن سفید و مرمری یه کس ساله که بی نهایت بکر بود اینم بگم زن من بعداز ازدواج اعتراف کرد که با دوست پسرش همه کاری کرده اما از جلو نداده که منم چون واقعا تا اون لحظه پسر بودم نفهمیدم داده یا دوخته بگذریم رفتم جلو و به هوای دیدن جوشهاش سوتینشو باز کردم وای یا مولا تا سینه گرد و سفت و کوچولو باورم نمیشد این خواهره این قد پاک باشه بهش گفتم میذاری بهت یاد بدم اونم گفت باشه ومن دیگه مشغول شدم به خوردن سینه هاش با یک دستم کسشو از رو شلوار می مالیدم و با دست دیگه سینشو می مالوندم و با زبونم سینه دیگشو میلیسیدم و جالب اینکه واقعا هر کاری می خواستم گذاشت باهاش بکنم و فهمیدم که این کاره نیست خلاصه دیدم زنم داره میاد بیرون از حمام و نازگلم ارضا نشده گفتم نازگل بگو که میخای بری خونه و سریع رفتم لباسامو پوشیدم و نازگلم لباساشو پوشید وقتی زنم آمد بیرون گفتم نازگل میخاد بره خونه و زنم با تعجب گفت وا چرا آمدی پس نازگلم تته پته کرد که درس دارم خلاصه به هوای رسوندن خواهرزن نازم آمدم بیرون و تو ماشین تو پارکینگ تنها شدیم با هم خلاصه بعد از کلی لب و ماچ ازش خواستم برام ساک بزنه که گفت بلد نیست و من کیر کلفتمو دادم بیرون با خایه هام و گفتم مث بستی خوردن بخور اونم قبول کرد و چند باری حالش بد شد من دیگه عصبی شدم و به یکی از بچه ها که خونه خالی داره زنگ زدم و بردمش اونجا به رفیقم گفتم این زید شخصه و فقط میتونه ازمون یواشکی فیلم بگیره و جلق بزنه اونم قبول کرد در کل پسر با معرفتیه نازگلو بردم تو اتاق خواب رفیقم و تک تک لباساشو در آوردم تفلکی قرمز شده بود بعد تمام لباسامو در آوردم و شروع کردم به خوردن سینه هاش بعد از دقیقه دیگه داشت از نفس میافتاد که من رفتم سراغ کسش و شروع کردم به خوردن کسش طوری جبغ میزدکه بعدا رفیقم گفت فکر کردم به کونش خشک گذاشتی منم تا دیدم آماده است کیرمو تف زدم و گذاشتم رو کسش بیچاره چه قد التماس کرد که از جلو نه و من می گفتم بابا با یه عمل سرپایی میشی مث اول من میدوزمت و اون میگفت دوست پسر رفیقش از عقب میکنه دوستشو و من میگفتم خره درد میگیره به خدا میدوزمت میشی مث اول تازه از عقب که بدی بواسیرم میگیری تازه من خواهرتو همین الان از جلو کردم نمی خوای تو هم تجربشو داشته باشی خلاصه رضایت داد و من یواش یواش کیرمو هل دادم تو کس ساله تمیز و پاکش اعتراف میکنم وقتی پردشو زدم با تمام وجودش لذت می برد و جیغ میزد و نمیذاشت کیرمو عقب جلو کنم بعد از چند ثانیه تمام کیرمو خون بکارتش فرا گرفت و من مث وحشیها خوشحال از فتح کس خواهر زنم تلمبه زدنو شروع کردم و جالب اینکه نازگل با اینکه درد داشت همش ناله میکرد ولی می گفت الهی فدات بشم الهی بمیرم برا کیر چاقت و خونهای بکارتش رو ی تخت هم ریخت و بعد از چند دقیقه گفتم برگرد و برگشت حالا وقت کون دادنش بود ژل لوبریکانت که همی
تم العثور عليها في هذه الغرفة ، أخذتها وفركتها في فتحة الشرج ، ثم وضعت الكريم في شرجها ، قالت ، "ألم تقل أنك الآن مزقتني ، أفعل ذلك من الأمام؟ "وافق بانزعاج ، لكن لسوء الحظ دخل في جمله. الآن بقي. كم مرة فقد عقله؟ هذه ليست مزحة. حصل على قضيب سميك. بعد أن دخل ديكي في منتصف الطريق إلى كسه ، قال ، "جان ، أنت أعز الناس ، من فضلك كن راضيًا قريبًا ، لكنني كنت راضيًا بالفعل منذ نصف ساعة. لن تأتي المياه قريبًا ، لقد قمت بضخ بوسها كثيرًا لدرجة أنني شعرت بالسوء تجاهها ، لكن ضميري كان أفضل من زوجتي. وضخت مثل وابل في مؤخرتها حتى شعرت أنني أشعر بالرضا ، أخرجت مني ومسحها ببطانية وقلت لها ، تعال واكتفي أيضًا ، قالت لا أردت ، وأردت أن أذهب عارية إلى الغرفة المجاورة التي لم أسمح لها بذلك ، أجبرتها على النوم ونائب الرئيس ، ووضعتها في كسها وبدأت في الضخ حتى أحبتها حقًا وشعرت أن كسها يخفقان وصرخت بصوت عالٍ اني احب كامبي لله وانا اكل ثدييها وشفتيها بلساني حتى تنهدت من اعماق قلبها وراحت ترتجف وخلعت قريمي حتى رايت انها راضية وسكب عليها حليبي لا يمكنك أن تشعر بالفتاة التي كانت مثل أختك وعندما أصبحت زوج أختها كانت تبلغ من العمر سنة واحدة فقط والآن أنت تضاجعها من الأمام والخلف والدم يغطي مؤخرتها وجملها. واو ، يا لها من جريمة ، طلبت منه أن يذهب إلى الحمام ويغسل نفسه ، ثم أخذته إلى الحمام وطلبت منه أن يحمل شيئًا لشخص ما ، ومنذ ذلك الحين ، كلما جاء إلى منزلنا وكان الوضع ، اتصلت به ، لقد وقعت في حبه حقًا من صميم قلبي ، لكن ماذا أفعل؟ لن تكون راضيًا. دعنا نذهب إلى الطبيب حتى تنتهي. تخبره أنك الشخص الذي سيأخذني أخيرًا. لقد سقطت من الحياة لمدة عام الآن. الرجاء مساعدتي في قسم التعليقات. ما الذي يجب أنا أفعل؟ شكرا لك. مكتوبة

التاريخ: يوليو شنومكس، شنومكس

اترك تعليق

لن يتم نشر عنوان بريدك الإلكتروني. الحقول المشار إليها إلزامية *