تحميل

الجنس في مكان عام وفي سيارة بها حشرة خارقة

0 الرؤى
0%

كان عمري 17 عامًا في ذلك الوقت ، لقد كان فيلمًا مثيرًا ، ولم أفكر على الإطلاق في ذلك الوقت

خرجت ولم يكن لدي صديقتي في رأسي ، كنت على جهاز كمبيوتر مثير و PS 24 ساعة في اليوم ، دمائنا 3

هناك طبقة من الملوك كان طابقها الأوسط فارغًا لفترة من الوقت بعد عام

قررت من المنزل أن كوني ستستأجر الطابق الثاني بعد فترة ، وأخيراً استأجرت منزلاً لهذا الغرض

تم العثور على منزلنا الصغير ليكون عائلة مكونة من 3 فتيات 1

كان طفلاً وكان والدهما لديه 18 عجلة حلمة ، وهو أمر مؤسف ، كان دائمًا على الطريق.

حتى الآن ، لا أعرف مكان كوس ، لكن من الصباح حتى المساء في المنزل

لم يكن من الممكن أن أذهب ، هذا الصبي كان أيضًا جنديًا لن يعود إلى المنزل أبدًا لأنني لم أخرج مطلقًا ولم أتحدث مع أحد عن القصص الجنسية.

كنت خجولة بعض الشيء ، بعد أيام قليلة مارست الجنس مع إيران

بينما كنت أسير في الفناء ، رأيت إحدى الفتيات في الفناء ، وذهبت إلى الفناء مع ألف مصيبة. 1ماه گذشته بود که یکی از دخترا همون سپیده از طرف در دومی در ما رو زد چون ظهر بود شک کرم که این موقع کی میتونه باشه رفتم سراغ آیفون دیدم بله یکی از اونا اورده که اجاره خونه رو بده من رفتم پایین و گرفتم تو این چند ماهی که گذشته بود فقط دو بار دیده بودمشون چند ماهی گذشت و که تابستون بود که ما هم کم کم با هم رفت و امد داشتیم من میتونستم باهشون راحت حرف بزنمرداد ماه بود که کسی خونه ما نبود من هم قرص سیپروهپتادین می خوردم که زیاد گشنم بشه و زیاد غذا بخورم اثر غرص زده بود به سرم و خواب داشت دیونم میکرد ننم و بابام رفته بودن تهران منم که حس تنها موندن رو نداشتم و نارحت بودم که یهو شنیدم یکی از حیاط داره صدام میزنه پارسا چند باری صدام زد منم که اصلاً حوصله نداشتم که الان میرم میگه بیا این کامپیوتر ما مشکل داره با هزار بدبختی رفتم بالکن دیدم سپیده هست که میگه بیا من کلید ندارم موندم تو حیاط گفتم خوب من چیکار کنم گفت بیا یه جور درو باز کنم منم گفتم بزن شیشه بشکنه برو تو بالاخره منو کشید پایین رفت 3 و 4 تنه زدم به در حوصله نداشتم گفتم باز نمیشه گفتم بشین اینجا مامانت بیاد گفت مامان رفته دندون پزشکی گفتم پس ابجی هات کجا هستن گفت دودتاشونم رفتن کلاس فیزیک تو دلم گفتم عجب گیری کردیم ها گقتم بیا بریم بالا بشین تا بالاخره یکی بیاد و در رو باز کنه اونم قبول کرد او اومد اینم بگم من تا حال فکر نکرده بودم که با کسی سکس کنم به همین خاطر هم به دختری دقت نمیکردم که ببینم فرم بدنش چطور هست البته فیلم سکس و داستان میخوندماومد بالا و رفت نشست رو مبل منم برا همین که خجالت نکشه اومدم نشستم تو اطاقم بهش گفتم اگه گرمته مانتو رو در بیار پشت سرم وایستاده بود گفت چیکار میکنی گفتم هیچی سایت ها رو میگردم امد نشست کنارم بهم گفت نت ارزشی نداره همه سایت ها فیلتره چون من که خواب زده بود به سرم دوقرونیم نیفتاد که این منظورش چی هست یه چند لحظه ی گذشته بود که دستم خورد به گوشیم از رو میز افتاد زمین من که خم شدم از جلو پاهاش گوشیم رو بردارم یه بوی جالبی از تنش می یومد وقتی سرم رو بلند کردم برای اولین بار سینه ها یه دختر از نزدیک با دقت نگاه کردم باور کنید به قدری ژل زده بو که لباش که از صد متری میگفن بیا منو بخور سینه های بزرگی داشت یهو به فکرم زد که بهش بگم من فیلتر شکن دارم ها که یه بار هم ما شانسمون رو امتحان کنیم شاید برا اولین بار با کسی سکس کردمگفتم میخوای بازش کنم دیدم با کمی مکس گفت حالا زود بود جوابم رو می دادی بدونه این که جوابی بده فیلتر شکن رو باز کردم گفتم کدوم سایت رفتی که فیلتر بود الان بزن میره گفت نمیدونم به زهنم رسید یه سایت والپیپر باز کنم که عکس دخترای نیمه سکس هم توش بود ولی کلاً فیلتر نبود سایت رو باز کردم چند تا از اون عکس ها رو باز کردم گفتم به خاطر همین چرت وپرت ها فیلتر میکنن ها دیدم جوابی نداد یکم بعد گفت نه بابا منم خودم رو زدم به اون راه گفتم میخوای از این باحال تر هاشو بیارم برات فیلتر شکن رو بستم و رفتم عکس سکس براش باز کردم که چند تا دختر بودن من یه لحظه حس کردم که بدن این مثل اتیش داره گرما میده عکس ها رو عوض میکردم اونم چیزی نمیگفت تو دلم ممیگفتم دستم رو بزارم رو رونش ولی جرعت نمیکردم یه عکس باز کردم که یه پسر یه دختر رو میکرد چشمام رو بستم دسم رو انداختم رو پاش اول خودش رو یکم کشید عقب اول ترسیدم بعد دیدم هیچ عکس العملی نکرد بهش گفتم فیلم باحال می خوای باز کنم؟ گفت باشه یه فیله جالب باز کردمدستم رو بردم لای پاهش که احساس کردم یکم خیس هست بهش گفتم از این کارا کردی گفت نمیدونم! تفاجأت ، فقلت ، "ألا تعرفين؟" شعرت بالحرج من أن أقول ، "نعم." كان رأسي يقفز. أخيرًا ، ضربت عقلي ونمت. أخذت السرير في يدي وفركته و بدأت في أكله. ارتديت ملابسها بينما كنت أسحب ملابسها ، كما ضغطت على ثدييها. كانت ضيقة قليلاً ، لكن المثير للاهتمام ، كان القميص الوردي وحمالة الصدر بنفس لون التوتر. تذكرت في لحظة اضطررت فيها إلى خلع ملابسي أيضًا - نسيت أنني قد خلعت ملابسي قريبًا ، قلت إنه يمكنك تناولها ، قال إنني أكرهها ، قلت إنك جربتها ، قال لا ، لكني أفعل لم يعجبني ، لم أصر بعد الآن ، ذهبت ورائه وفتحت صدريته ورأيت أنه يمسكها من الأمام بيده حتى لا يمكن رؤية ثدييه ، قلت إن شيئًا ما قد حدث. لم أستمع إليه وسحبته بعيدًا وطلبت منه أن يخلع قميصه ، ووقف معي ، وسحبت قميصه من الأمام.
لقد أثبت أن الطبيب قد أزال الحجاب. وبينما كنت آكل أغلق عينيه وكان يتأوه من أن تصبح حشرة ، الأمر الذي كان يقودني للجنون. أردت أن أفعل شيئًا جعله يصرخ. لأن هناك لم يكن هناك أي تأثير لقص الشعر وشفرة الحلاقة ، رأيت أنه تم سحقها ، ولم أشعر بالرضا ، مرت دقيقتان. وضعت كريمي على كسها ، وضغطت بشدة على كسها ، لأن كسها كان جميلة ، سارت الأمور بصعوبة ، لكنني شعرت أن سبيده تقفز مرة أخرى. دفعت ظهرها بقوة وبقوة ، ثم هربت. كانت سيبيده تبكي ولم أشعر أنني بحالة جيدة. كنت آكل حلمات ثديها وسيبيده أيضًا.قال ، "اربطوها. أريد أن أرتجف مرة أخرى. كنت أضغط على ثدييه بقوة بيدي. كنت أرتجف بشدة. عندما ذهب كل شيء ، كان جسدي يأكل. جاء وأخبرته أنه قادم ماذا علي أن أفعل؟ مرة أخرى ، قال ، لا مشكلة ، فتحت الماء في الحمام وطرقت. قال حسنًا ، لا بأس ، وضعت ذيل فتحة الزاوية وأغلقت عيني ، قلت إنه مؤلم ، قال إنني أعلم في الزاوية أنه ذهب إلى أسفل ، في الزاوية صرخ بصوت عالٍ وقال اسحب خرج وكان يتوسل ويبكي لم أستمع إليه أخذت حمامًا قويًا من خلفه. كان يتوسل إلي أن أقتل تور وجون سيبيده. كنت خارج الحمام. كانت تبكي ، لكن كان الأمر كما لو كانت حشرة وسط صراخها. وكان ديكي كان يذهب ذهابًا وإيابًا في الزاوية. لقد احتفظت به ناعمًا ودافئًا) أخذنا حمامًا وأخذت شفتًا منه مرة أخرى ، لكن هذه المرة علمت أنه كان أفضل من المرة السابقة. خرجنا. لقد مارسنا الجنس مع 2 أو 2 ثعابين ، لكن لا أحد منهم مثير للاهتمام لأول مرة

التاريخ: نوفمبر شنومكس، شنومكس
الجهات الفاعلة: نأمل هوول

اترك تعليق

لن يتم نشر عنوان بريدك الإلكتروني. الحقول المشار إليها إلزامية *