تحميل

إنه يجعل الأم ساخنة حتى يهتز شعر والدتها الأشقر في الهواء بضربات على الظهر

0 الرؤى
0%

مع شخصية لطيفة وشعر فيلم مثير ، فهي امرأة كاملة

ايار صنعها. تعود هذه الذكرى إلى صيف العام الماضي ، وهي مرتبطة بأيام الخميس والجمعة المثيرة

كنا قد ذهبنا إلى حديقتهم مع صديقي شاه قيس علي. علي هو صديقي

إنه في نفس عمري ، لقد كنا أصدقاء منذ بضع سنوات ، وزوجته ، واسمها فيريشت ، امرأة ذات شخصية جيدة.

ثخين وليس رقيقًا ، جسده ليس سيئًا ، لكن اللحم ملوث

ذهبنا إلى حديقتهم ، وهي امرأة تتمتع بروح الدعابة والرائعة مثل ممرضتي. عندما وصلت إلى هناك ، كان ذلك بعد الظهر

أخرجنا كوس من السيارة ، وأخذناه إلى داخل المبنى ، ثم واصلنا

استلقيت على الأريكة ، فلديهم حديقة جميلة ، كانت أفضل من حديقتنا ، قلت لعلي أن يغير الماء في المسبح ، دعونا نحصل على قصة جنسية ، ونسبح غدًا ، كما قال.

حسنًا ، دعنا نرتاح لبعض الوقت ، سنذهب ، سيتبادل زوجان إيرانيان الجنس

استدار كانيم لي وقال خلسة ، "هل أحضرت الشيء الحقيقي أم لا؟" قال ، "لا تأكل تلك القصة. بعد الراحة لبعض الوقت ، ذهبنا أنا وأنا إلى الفناء بجانب المسبح. كانت السيدات أيضًا مصفوفة داخل المسبح. عندما كنا نغير ماء البركة ، قلت لعلي ،" ما هو شعورك بممارسة الجنس في المسبح في هذه الأرض؟ "قالت علي ،" سأحضر ، إذا كنت ستأتي في حوض السباحة في هذه الأرض؟ " انزعج. "قلت ،" لا ، إنها أكثر برودة من ذلك. "ضحكت وقلت ، كوندي ، لديك بالفعل خطتك ،" يا لك من شخص غبي ، الشخص المؤذ يعرج أمامك. كما كنا ننظف ، رأيت سيدة تأتي إلينا بصينية من الشراب. كانت السيدة ترتدي قميصًا أحمر لطيفًا وقوة ضيقة. ثم تقدم وقال تعال واشرب بعض الشراب وجاء علي إلى جانب المسبح وكنا نشرب شرابًا. قال علي ، "ملاك ، أين هو؟" قال إنه كان يتصل بأمه ليخبرها أننا وصلنا. وبينما كنا نتحدث ، رأيت أنجيل يخرج من الداخل ويقترب إلينا. يا ملاك ، لا تخبرني ما هو نوع الزي الذي كانت ترتديه ، وقالت إنها كانت ترتدي فستانًا أفضل من الضحك ، وأين كانت زوجته سترتديه. لديك شخصان مشعران. أنت تضحك. أخبرتها أننا لا نضحك عليك بسبب ما حدث بيني وبين علي. قالت ، "نحن غرباء. لا بأس إذا طلب منا أحدكم. حان دورنا. إنه الليل. أراكما اثنان تتوسل إلينا. قال علي ،" نحن نتوسل. "الليل طويل وقلندر مستيقظ ، سنرى بعضكما في الليل. ج. ثم بدأنا في تنظيف المسبح. عندما انتهى المسبح ، قمنا بتشغيل الماء للسماح بدخول الماء. ثم ذهبنا إلى الداخل للاستحمام. وعندما دخلنا ، كانت النساء جالسات على الأريكة يتحدثن مع بعضهن البعض وكان الاثنان يدخنان. قال علي لا تقلق ، لا تقلق. ذهبنا إلى الحمام. عندما خرجنا من الحمام ، ارتديت زوجًا من السراويل الصيفية وكان علي يرتدي زوجًا من الملابس الساخنة. سوف تضيء جمرتين. سيكون لدينا دخان. ثم قال بقية البرنامج ، "حسنًا ، أنت فارغ. يا إلهي ، يا له من عشاء لذيذ. من أجل تنفيذ الخطة والخروج من قلب السيدة ، جهزنا الطاولة لعلي وساعدنا السيدات في غسل الأطباق ، ثم طلبت من علي أن يدخل الفناء. ذهبنا إلى الفناء وذهبنا إلى البركة. لقد جلست علي وأنا تحت الكرسي. عرفت ، وزوجتي ، لأنني لم أرغب في الكذب عليهم ، قمنا بالتدخين أمامهم حتى لا يفكروا بالسوء. وقتی که قشنگ به عرش اعلاء رسیدیم کمره سفته شده بود به علی گفتم نقشه ات چیه گفت اول یه آهنگ رقص میزاریم بعد از دلشون در میارم من با علی خیلی راحتیم اصلا نظر سوء نسبت به زن های همدیگر نداریم بعد رفتیم داخل خانمش گفت قدیما یه تعارف به ما هم میگردید اینقدر بی معرفت شدید شما دوتا گفتم آخه این برنامه تعارفی نیست هرکی دوست داشت میاد جلو بعد رفتیم رو کاناپه نشستیم و ماهواره زدیم کانال pmc داشت شوء نشان میداد به علی گفتم پاشو برامون یه ذره برقص گفت من بلد نیستم گفتم همونی که بلدی رو برقص بعد خانمش گفت اینکه دیگه تعارفی نیست پاشو که امشب بیشتر از کوپنتون دارید اذیت میکنید به علی گفتم پاشو اوضاع خرابه بعد علی بلند شد همین جور که داشت میرقصد اومد دست منو گرفت و بلند کرد منم از خدا خواسته بلند شدم همین جور که میرقصیدم رفتم طرف فرشته دستم دراز کردم طرفش گفتم افتخار به ما میدی اگه ناراحت نمیشی بعد بلند شد با مشغول رقص شدیم فرشته نگو اصل رقاص بعد یه چشمک به علی زدم و اون هم رفت طرف شیرین زن من چهارتایی مشغول رقص بودیم شهوت داشت از چشمای من و علی میبارید همین جور که داشتیم میرقصیدیم من دست انداختم دور گردن فرشته و مشغول رقص تانگو شدیم علی هم دستش دور کمر زن من بود و نزدیک هم شده بودن بعد دست راست فرشته گرفتم تو دستم اون یکی دستم هم پشت بود سینه ها چسبیده بود به هم یواش در گوش من گفت امشب شما دوتا چه برنامه دارید خدا میداند منم بهش گفت برای شما که بعد نیست از خجالت شما دوتا درمیام بعد از چند دقیقه رقصیدن رفتیم رو کاناپه دراز نشستیم به علی گفتم ورق ها رو بیار بشینم باز کنیم شیرین گفت کی با کی باشه که ضعیف و قوی نشیم من گفتم میخواهید تک بندازیم علی گفت من با شیرین مشینم تو هم با فرشته فکر نکنند میخواهیم جر بزنیم خوبه من گفتم باشه بعد بهش گفتم سر چیه گفت هرچی تو بخواهی گفتم ما که باهم راحتیم هر کی بخواد یکی یکی لباساشو در میاره قبوله همه قبول کردن مشغول بازی شدیم دست اول ما باختیم و من زیر پوشم درآوردم و فرشته هم تاپشو یه سوتین سبز از اون نخی نازک بسته بود چه سینه ها داشت دوست داشتی بیفتی وسطش و لیس بزنی بعد مشغول بازی شدیم دست های بعدی رو ما بردیم و اونا لباساشون در آوردن گیر علی گله کرده بود فرشته بهش گفت چه گیر به جنبه ای جلوش بگیر آبروی آدم رو میبره اینقدر بلند شده بعد علی گفت دنبال یه ناز میکرده کسی هم بهش محل نمیزاره بعد چهارتایی خندیدیم به فرشته با دستش داشت با گیر علی ور میرفت که منم مشغول لب گرفتن از شیرین شدم بازی دیگه تبدیل شده بود به سکس حالا بکن کی نکن حدود ساعت سه صبح بود که کارمان تمام شد بعد چهارتایی رفتیم دوش گرفتیم رفتیم خوابیدیم فردا صبح که بلند شدم دیدم صدا میاد دیدم علی داره ماشین میشوره و فرشته و شیرین هم دارند کمکش میکنند چه کمکی داشتن آب بازی میکردند بعد من که آمد داخل حیاط علی گفت یه مقدار دیگه میخوابیدی گفتم اگه تو اجازه میدادی و سر و صدا نمیکردی میخوابیدم بعد یهوی فرشته شلنگ آب گرفت طرف من خیس خیس شده بود از خواب پریدم همین جور که شلنگ رو گرفته بود طرف من منم بلند شدم در رفتم به طرف حال گفتم فرشته اگه من تو رو خیس نکنم مرد نیستم گفت تو اورزت بعد هواشو گرفتم کی پشتش به من میشه که مشغول شستن ماشین میشه یه لحظه وقت رو غنیمت دیدم هواسش نبود تندی رفتم پشت و یه پارچه آب ریختم روی سرش یه لحظه جا خورد کل بدنش خیس خیس شده بود تندی هم فرار کردم گفت خیلی نامردی از پشت خنجر میزنی بهش گفتم بخواهی از جلو هم خنجر میزنه از تو حرکت از من برکت لباس خیس شده بود و چسبیده بود به بدنش سوتین که نبسته بود و سر سینه هاش پیدا بود .

تاريخ: أكتوبر 29، 2019
الجهات الفاعلة: كلوديا عيد الحب
سوبر فيلم أجنبي مخلوق عرضت عليه انت احضرت جلبنا راحة شرف إفترض جدلا رميت بكثير برودة خسرنا حوض حديقتهم بحث انت تريد يسأل تأكل لنا إزالة أخذت عائدات برنامج بعد الظهر بعدك رجاء لنأخذ هيا نضع يجلب لنجلب الفقير انا لبست البالية بيشمان صيف مقدمة أماكننا تيار جنده في عائلتك عالق عيون أربعة هناك كلمات الغيرة سيدتك إله ضحكت لتضحك ضحكنا نومك لقد نمت. نمنا يتمنى نفسك أنفسهم أنفسنا أكلنا لذيذ كان لدينا أتى أخرجته في أنا أدخل أيادينا انتما الإثنين دوبلكس اصحاب نحن أصدقاء دنبالت نحن مرتاحون وصلنا الرقص أمام ال أيام الأرض ثياب داخلية مبنى الجنس العائلي الصحة السراويل القصيرة مزعج انسى ذلك عملنا يعمل للطي كوبنتون وضع غادرنا جيرمان أخذنا ثيابه ملابسهم مادر ماشاالا ماما أمه الأقمار الصناعية الأقمار الصناعية محجوز سوار هل توافق أنت تمطر أرى أرى كان يضحك نام كنت نائما أريد هل تريد انت تريد نحن نريد هى تأكل أنت أعطيت يعرف عرف أنا أعرف كنت ارى رقصات كنت أرقص كنا نرقص نضع ميزنیم يجعلك أستطع غسل سوف أرسل كنت أفعل لقد فعلوا كان نحن نفعل لقد قتلت كانوا يقتلون كنا نسحب إنهم يفعلون أنت تفعل انعطف كنت تأخذ نحن نبكي كنت أقول: ميندازي انا منزعج جبانة لا تكن ليس عندنا لم يكن لدي لم يكن لدينا جلسنا رقم نحن لا نضحك لا أعلم لا يصل لا تنمو انت لم تفعل أنت لم تحضر ما من أي وقت مضى بعضهم البعض يقف فجأة بتستر

XNUMX تعليق على "إنه يجعل الأم ساخنة حتى يهتز شعر والدتها الأشقر في الهواء بضربات على الظهر"

  1. آنسة ، أبعث برسالة من أراك
    سيدة مع شخصية
    للعلاقة
    فقط السيدة أزاراك هي معرف Telegram الخاص بي
    رويايبينهان

اترك تعليق

لن يتم نشر عنوان بريدك الإلكتروني. الحقول المشار إليها إلزامية *