تحميل

جبهة مورو والمراهقين معا

0 الرؤى
0%

الكل في الكل ، الفيلم المثير الساخن هو القصة التي أريدها يا ويستون

دعني أخبرك ، لقد حولتني إلى أحد الرماة ، تعود القضية إلى عام 82 ، عندما كنت مثيرًا وراء امتحان القبول.

لنكن الملك (كان لدينا جار كان يواجه بعضنا البعض في منزلنا

كانت هناك فتاة أكبر سناً اسمها منعين من عائلة كوني لعبت معي عندما كنت طفلة.

لقد تلاشى في سن صغيرة جدًا ، ورأيته قليلًا جدًا ، وعندما كبرنا كان الأمر كذلك

كان الجميع يمتدح هذه الفتاة لنقاوتها ، والتي كنت أعتقد دائمًا أنها قديسة في ذهني.

عندما لم يكن لدي جهاز كمبيوتر ، كان أخي الصغير منى أصغر مني بأربع سنوات.

كنت صديقًا أمتلك جهاز كمبيوتر وذهبت إلى منزلهم الساعة 8:30 ليلًا لأرى إجابة امتحان القبول باستخدام كمبيوتر مهرداد.

نريد أن نرى إجابة امتحان القبول الذي قال إنه لا يوجد أحد في المنزل. إيران تمارس الجنس مع مهرداد

ذهبت أنا ووالداي إلى القرية في وقت متأخر. تفاجأت بكلماته. قال كل شيء بالضبط. كنت غبي. أتت ياهو بصوت جميل. كنت في عجلة من أمرنا. صعدت إلى الطابق العلوي عندما رأيت معطفًا و وشاح ، حمالة الصدر لم تكن مغلقة ، والثدي كان يتحرك عندما كنت أمشي نحوي. استمتعت بالكمبيوتر ، ولأن سروالي الرياضي كان ضيقًا ، كان ظهري متضخمًا بشكل كبير. وعندما فتحت عيني ، عندما فتح عيني ، أخذ ظهري بقوة وبدأ يفركني ، وهو ما لم ألاحظه على الإطلاق ، لأنني لم أستطع تصديق ذلك على الإطلاق. كنت جالسًا على كرسي صغير وكان لديه أصبح قائد هذا الجنس ، وأخذني من يدي ورفعني من على الكرسي. بعدآروم کیرموگذاشت تودهنش چندتا میک که به کیرم زد من که تا به حال کیرم جنس مخالف رولمس نکرده بود مثل آتش فشان ابم ریخت تودهنش البته نخورد وریخت تولیوان خودش و یه قورت ازشربت من خوردو گفت توچرا این طوری هستی پسر حیف این کیر نیست به این سرعت ارضا بشه من از یه طرف خجالت کشیدم بخاطر زودارضا شدنم وازطرف دیگه این لحن حرف زدن مونا که دوباره کیرموگرفت تودستاش که دوباره جناب کیرخوش خط وخال من راست راست شد این دفعه منولخت کردوخودشم لخت شد ورفت روتخت دراز کشید وتواین مدت جلوی همون صندلی وایستاده بودم وتکون نخوردم یعنی حال تکون خوردن نداشتم داشت با انگشتش کسشو میمالیدکه گفت معطل چی هستس بیا بکن دیگه بیا پارم کن کسم ازخارش داره میمره من که تا به حال کس نکرده بودم آروم رفتم جلو وروش خوابیدم هرکارکردم کیرم تونرفت وگفت توواقعا کس حرام کنی مردی که بلدنباشه چه طوری این نعمت خدادادی رو جاکنه سر جاش مرد نیست که دیگه بهم برخورد صحبت مردانگی روکرد رو پاهام نشستم وبا آب دهنم کیرمو مالیدم اون همینطورداشت نگاه میکرد که روم دیگه واشه بود وازگیجی دراومده بودم خودش یه بالاشت گذاشت زیر کمرش که موقعیت کسش قشنگ توتیررس من بودیه کم با کلاهک کیرم با چوچولاش بازی کردم ویاد اون فیلم سوپرهایی که دیده بودم افتادم که چه جوری باید کس بکنی کله کیرمو اروم فشاردادم که بره تو که با فشارزساد رفت تو که دیدم داره اشک میریزه ولی صدایی ازش در نمیاد ولباشو گازمیگرفت بهش گفتم چرا تونمیره از جایی که کس ندیده بدم فکرمیکردم قبلا کس داده که خودش زبونش باز شد وشروع به تعریف کردن ماجرا کرد وقتی رفتم موقعیتمودرست کنم کیرم ازکسش دراومد واون برام تعریف کرد اززندگیش که تا حالا خیلی مادرش اونودکتربوده به خاطر شهوت بالایی که داره وهنوزدختره وکس نداده وعاشق فیلم سوپره و با مهرداد داداشش فقط سکس داره اونم ازعقب وتاحالا راضی نشده که با پسری دوست بشه وسکس داشته باشه وبه نظرم به خاطرحجب وحیای بالایی که داشت ولی واسم قابل قبول نداد این دختر با برادرش سکس کنه ویادم افتاد که چرا مهرداد اینقدردنبال فیلم سوپره وواسه خواهرش میخواسته واونوازکون میکرده خلاصه ما هم که جو معرفت گرفته بود بهش گفتم چرا نگفتی دختری که به کست دست نزنم گفت دیگه طاقت ندارم دارم آتیش میگیرم خواهش میکنم منوازکس بکن منم گفتم نمیکنم چون پرده داری دوباره گفت التماست میکنم وازپدرم خجالت میکشم که الان پیش تویه پسرغریبه لخت نشستم ولی چاره ندارم اگه تونکنی باهویج امشب خودم پردمومیزدم دیدم چاره ندارم وپیش خودم گفتم این کس به این توپی چه مرگته بکن یالا امشب مرد میشی رفتم جلوش وخودش تف کرد کف دستش وکیرمو مالید و دوباره کیرم مثل سنگ شد وجالبه که الان که حرفه ای شدم با اینکه این همه شهوتی بود زیاد ازش اب نمیومد رفتم کیرمو گذاشتم دم سوراخش واین دفعه راحتتر کله کیرم رفت تو که دیدم کیرم گیرکرده جلو نمیره مونا تازه آه وناله هاش شروع شده بود که با یه زور مردانه کیرموفشاردادم به سمت جلو که یه آخ پرازشهوت کشیدواحساس کردم مانعی دیگه جلوی کیرم نیست وراحتترعقب وجلو میره وقتی کیرموکشیدم بیرون که دوباره جا کنم کیرم پرخون بود وفهمیدم پردشو زدم خیلی ترسیده بودم ومونا هم بی حرکت روتخت ولو شده بود وناله خفیفی میکرد وداشت از کسش خون میومد خیلی کم رفتم براش آب آوردم که خورد ویکم حالش بهتر شدونشستم بالا سرش وموهاشو نوازش کردم رفت دستشویی وخودشو تمیز کرد وگفت تازه راه باز شده اصل کاری مونده بهش گفتم مونا جان باشه واسه شب دیگه گفت ممکنه دیگه موقعیت نباشهومن رو تخت نشسته بودم کیرمن که خونی بودوخوابیده سینی رو گذاشت رو پام وکیروخوایمو گذاشت رو سینی وبا شربت لیوان من کیرمو آب کشید ومن محو کارش بودم کیرم که هم تمیز شده بود وهم شقرواز کمر گرفتم ومونا دوباره با همون پوزیشن قبلی دراز کشید وکیرمو وقتی دوباره خواستم حا کنم مثل اول تنگ بود ولی با کمی فشار آروم جارفت ومونا دوباره اشک میریخت چون کیرم کلفت بود واسه کس کیر ندیده من مشغول کارم بودم که احساس کردم آبم داره میاد وبا یه فشار تموم آبموریختم رو شکمش دیگه واقعا نا نداشتم وافتادم رو تخت ساعت نزدیک 10:30بود مونا هم بی حرکت رو تختدوباره شروع کردم به نازکردن وقربون صدقه رفتنش که بلند شدیم ولباسامونوپوشیدیم ومن روانه خونمون شدم یه داستانم توخونه داشتم که جواب مامانموبدم که تا حالا کجا بوده موقع رفتن ایمیلشو ازش گرفتم واسه برنامه گذاشتن سکس که معمولا ماهی به بار میکردمش ومونا سکس با مهرداد روکلا قطع کرده بود ومهرداد ازرابطه ی ما اطلاعی نداشت .

التاريخ: يوليو شنومكس، شنومكس
الجهات الفاعلة: كلو الحب
سوبر فيلم أجنبي وقد طغت من النقاء ازخرش من العار زواج زواجهما بالنظر من العلاقة من حياته من شراب از التقديم قريب من غنيا بالمعلومات سقط سقطت أرضا التسول استثنائي إصبعه جاء إلى الغرفة اومدجلووا الأحوال كان طبيبا بكثير بريد الالكتروني كثيرا القواعد لنكن معا متوسط متوسط صباح الخير مع الجزر شاهدني سيء جدا عن طريق البر شقيقها تصادم إزالة لقد عدت انه يعود برنامج بعد قليل بعد بضع دقائق بعد الدقيقة بعد ممارسة الجنس حظا طيبا وفقك الله نشأ أفضل بوتااين انا كنت بوواسمش بووخوابیده بودوزين دعنا نقترب أنظف مليئة بالشهوة پردوممیزدم الغريب مواقف قميص پیراهنشیدراوردمن حتى الأن السرير مرة أخرى مفزوع مجال Totirers توكون لك كتلته توكوتش توليفان ذهب بعيدا تونكينيزي يمكن أن تموت تجديف أنت حقا جارودسته عالق وچولاش قال شيء ما یادرحجب عائلة عار خدادی لقد نمت. طلبت أنا أردت اختها نفسك خودومعرفي دموي دمائنا أخه قصة قصتي قصصك القصة قصة كان لدينا جامعة فتاة كبيرة تعريف الفتاة أتى الإيرادات في دمائهم ادخل مرحاض مكبل ثانية وقت متأخر أكثر راحة مواجهة اليوم مقعد مفتوح روكير Zû ارضا رئيس: متى كمبيوتر مشغول سپیدنازک ممتاز فتحة شودوخيلي أنا لم أجلس الشقراء سروال النعام ارتدي سروالك متزوج \ متزوجة طويل ضغطت ضغط اعتقدت عملي الخاص أجهزة الكمبيوتر مهرداد كمبيوتر لم يكن لديه جهاز كمبيوتر حاسوب المزيد من أجهزة الكمبيوتر القضية الكردية أنا فعلت ذلك بنفسي أنا أعرفك رسم حساس بجانبي اجتاز الامتحان کنکورروتواای الإنترنت كونكورمينوبينيم يلتقي كركوش ضغطت عليه لقد قتلت کیرموستهاشت أصبح مدهون كان يلهث أغادر لوضع وضع إعصار الحرارة عالق ليرتدي فركت أمي أمي الرجولة للرجال مستخدم مانوفاكس مانولاخت مهرداد التليفون المحمول موقع الموقف صحيح منى ايفون منى عين أريد أن رأيته أود أن اعود كانوا يفعلون يريد مطلوب مطلوب يأكل بدون كنت ارى كان يسكب يصب كنت أفعل كنت أفعل ذلك كانوا يفعلون كان انا اخذت فرك عناق لا تكن لم يشملها لم اكل لم يكن لدي انت لم تكن لن أفعل لم يأت أنا لم أحضر لك لقد اتممت كل شئ الجار همسایه هكذا كيف كانت ووالدي والمغادرة وما بعدها ارتباك ويستون وأخيرا لقد وقعت أو سقطت Waunwazkun يقف وحتى الآن وخيوط ومثيرة للاهتمام ونفسه ويده واحتترعقب والرأس و الوقت لا تقلق علي وفهمت والأصدقاء المقربين و kirmo نريد ان لبسنا ملابسنا هيا والدتي ومهرداد وشعره والنتيجة وهي لا تزال فتاة يزيد

اترك تعليق

لن يتم نشر عنوان بريدك الإلكتروني. الحقول المشار إليها إلزامية *