Working with my co-worker at work

0 views
0%

Hello my dear friends, I hope you enjoy this story
داستانی که میخوام براتون بنویسم اینه که من در دفتری کار میکنم که 5 نفر خانم همکار دارم و یک روز مدیرمون از دفتر مبره بیرون و چون به من اطمینان داشت دفتر را به من می سپارد منم اون موقع خودم بودم و یکی از خانم ها که روبروی من نشته بود و خیلی کرم می رخت بعداز حدودنیم ساعت که گذشت و منم خیلی تو کفش رفته بودم که یه سکس حسابی رو باهاش داشته باشمرفتم سمتش و یخورده باهاش حرف زدم وخیلی حشرم زده بود بالا همون موقع بود خواست بلند شه بره اب بخوره که ناگهان نمی دونم چیشد و از پشت سر چسبیدم بهش و اونم برگشت و گفت بیشعورولم کن همون موقع من خیلی شهواتی شده بودم که چسبیدم بهشو با کونش ومیرفتم که شروع کرد به گریه کردن بعد دلم به حالش سوخت نشوندمش روی صندلی بهش گفتم مهشید جان گریه نکن دیگه (چون از این دخترهای مذهبی و خوانواده کاملا مدهبی بودن بدش میومد ازاین کارا)خلاصه دیدم داره گریه می کنه بهش گفتم بیا بریم دستشویی یه اب بزن به صورتت که قبول کرد و بردمش دستشویی که همون جا بود دوباره چسبیدم بهش وازش لب میگرفنم وایییییییی جونننننننننن چه لبایی اومنم مقاومت میکرد منم لباشو میخوردم و بعد هرکاریش کردم قبول نکرد که به کیره من دست بزنه و لباساشو در بیاره منم همونجا ازش لب میگرفتم ومجبوربودم جلق بزنم واین کارو کردم تا اب امد و ریختمش توی دستشویی وقتی اب منودید خجالت کشید و چشاشو بست کارمون تمام شد رفتیم سر کارمون اون روز پنجشنبه بود و من جمعه بهش زنگ زدم اون به من گفت که دیگه نمیام سرکار و من با هزارتا چرم زبونی راضیش کردم بیاد شنبه شدو من امدم سرکار و اونم 10 دقیقه بعداز من امد که دوباره ساعت 10:30 شده بود بازم ما دوتا با هم تنها شده بودبم و وقتی دوباره دیدمش کیرم راست شد که بلند شدم و رفتم سمتش بهش گفتم دوست دارم و میخوام توبغلم بگیرمتو و… که بهم گفت برو از این کارا نکن و همونجا روی صندلی نشسته بود که من شروع کردم به خوردن لباشو و هنوز مقاومت میکرد مه به زور بود مه مقنعشو در اوردم و شروع به خوردن گردنش کردم و یه مقدار شل کرد بعد بلندش کردم و چسبوندمش به دیوار شروع به خوردن لب و گردن کردم و کیرم داشت از شق درد می مورد بازور خواهش مانتوشو در اوردم مه زیر مانتوش یه تی شرت سبز رنگی بود به یه مقدار مه سینه هاشو مالیدم تی شرتشو در اوردم و زیرش یه سوتینه سفید بود که اونم دراوردم واییییییی چی میدیدم دو تا سینه خوشکل و سفید و نوک قهوه ای که واقعا مثل هلو نرم بودن و من شروع کردم به خوردنشون اونم چشاشو بست و شل شل کرده بود و داشت حال می کردو لباشو گاز می گرفت عجب چیزی بود و شروع کردم به باز کردن شلوارش که مقاومت کرد ولی بازور بازش کردم و یه شرت سفید پوشیده بود و از روی شرتش یه خورده کسشو خوردم و شرتشو در اوردم واییییییی یه کسی داشت گوشتی سفید و ناز و بدون مو که داشتم دیونه می شدم بی هوا شروع کردم به خوردن چوچولش که اهش بلند شد و میگفت اه اه اه بخور عزیزم این کس همش ماله توهه بخورش و منم بیشتر تحریک می شدم میخوردم بعداز 10 دقیقه خوردن کس ناز مهشید جونم من تمام لباسامو در وردم و و حدود 5 دقیقه تویه بغلش خوابیدم و لب ازش گرفتم نمی شد زیاد لفتش داد جون مدیرمون الان بود که بیاد و منو کیرمو تو دستم گرفتم بهش گفتم بخور هر کاری بهش کردم نخورد منم بهش گفتم پشتتو بکن گفت میخوای چه کار کنی گفتم میخوام از کون بکنمت که ترسید گفت نههههنهههه درد داره میترسم بهش گفتم طوری میکنم که دردت نیاد خلاصه با هرتا زور راضی شد بهش گقتم کرم نرم کننده تو کیفت نداری گفت چرا دارم کرمو از کیفش اوردم بیرون زدم به انگشتم و شروع به بازی کردن با سوراخ کونش کردم دیگه باز شده بود که تف زدم به کیرم سر کیرمو گذاشتم دمه سوراخ کونش اروم اروم فرستادم تو کونش مه یه جیغ کشید و گفت در بیار دارم میمیرم از درد منم گوش به حرفش ندادمو میکردم داخل که بعداز چند دقیقه جیغاش به اه اوووووووف تبدیل شده بود
When he started to say, "Sacrifice that big cock, go and do it. Akhkhkhkhkhkh. Give me a crime. How are you? I also pumped harder. I slept in the corner and slept carefree for two minutes and I kissed Arash on the lips. Mahshid Khanum 3 times and I still do it. I hope you enjoyed this story and if there was a problem in my writing, I apologize because it was my first time writing a sex story. I will sacrifice all of you.

Date: April 13, 2018

Leave a Reply

Your email address Will not be published. Required fields are marked *