Tina and Arash

0 views
0%

I did not even touch Arash (the neighbor's son) until the day I saw him. I did not even think that one day I would have sex with anyone except my husband. We live in Tabriz and our financial situation is not bad, but Arshina The people who have it but do not show it. He was 17 years old and Arash was 17 years old, but he looked very big. He had a beard and mustache. The net was bigger than my father's. He takes the car out of the parking lot to the school, because he was friends with my grandfather and he had a lot of air like my grandfather, and I was left out of the service (as usual). Let me know the way. I first said give it to me if I get in the car and what do people say, but then I turned to the sea and said that it is better for him to serve me and I got in his car. He was looking at him in the car. In my heart, I was analyzing the words of the girls in the neighborhood who said that he was the ugliest boy we had ever seen, and I came to the conclusion that he really did not speak, but since some of the children in the neighborhood had offered him and he had run away. I hated them a little and I told them that he must have someone else and he loves her - Arash was a boy with black eyes and eyebrows, he wore mostly black. And he wore jeans. He left school and then he took me. In Rajab's way, he asked me a question and I answered it very correctly.
I said goodbye to Arash's mother and went to class. I did not know about Arash anymore. I thought about him every night and sometimes I cried until it was 4 o'clock on Saturday and everyone gathered in Arsham alley with a video camera in his hand and he was filming. His friend came and talked to them warmly until my grandfather went home for a while. Arsham came quickly and very skillfully to talk to me until he brought his crackers.
Hello
Hello
are you OK?
Thank you Morsi. How are you?
I'm fine too. Do you miss school anymore?
No, I'll try to reach you myself so that I do not bother you
What a hassle. It was my duty. Tell me this number of mine whenever you stay.
I did the same tour and got Arash Rash و and went home. I called my friend early and told him the story. Oman said let him call him tomorrow night.
من زنگ زدم و با آرش آشنا شدیم و اون چند بار من برد بیرون تا یه روز که خیلی با آرش صمیمی شده بودیم و خانواده آرش رفته بودن تهران آرش گفت تنهام و میای پیشم .منم چون روم باز شده بود و ماماننینا رفته بودن مسجد و من خونه تنها بودم گفتم با در باز کن بیام.من رفتم خونشون خونه نبود عین کاخ چیده شده بود.آرش رفت واسم آب میوه آورد و با هم خوردیم آرش هی با من حرف می زد و من می خندوند و منم با مشتم یواش می زدم به دستش و از خنده قش میکردم تا این که چه چیز گفت و من خیلی خندم گرفت و یکم محکم زدمش اونم دست من گرفت و خم کرد جوری که تا شدم و افتادم رو پاهاش ولی اصلا دردم نگرفت .چشم تو چشم بودیم و من چشام نا خود آگاه بستم اونم شروع کرد به لب گرفتن وای که چه حالی می داد احساس می کردم پاهام شل شدن و سرو ذوق ذوق می کرد اما حال می داد .با دستاش شروع کرد به سینه هام مالوندن و من احساس کردم خون تو بدنم داره تو سرم جمع میشهوکم کم لختم کرد و منو هی می مالوند پا شدم گفت آرش نمی تونم دیگه اما اون گفت این یه باره چرا خودتو زجر می دی وقتی دوست داری حرفاش راست بود و من قبوا کردم پاشدم و لباساش رو در آورم حیکلش حیلی ور زیده بود می دونستم زیبای اندام که میکنه هر دو لخت شده بودیم و شرت پامون بود منم که از فیلما یاد گرفته بودم که باید خیلی حشری به کیر نگا کنم .ارش گفت چیه؟میخوای؟منم گفتم اره.همین که گفتم آرش گفت اول من زود من عین یه بچه باندم کرد و گذاشت رو مبل بعد شرتم از پام در اورد وبا یه دستش سینه هامو می مالوند با لباش چوچوله کسم می خور و با زبونش که کسم تا حالا این جور واستاده ندیده بودم که به های کسم زده بود بیرون .اول آرش با زبونش هی می کرد تو کسم منم که دختر بودم و هی استرس داشتم که شاید یه چیزی بشه باخواهش بش گفتم که اصلا به توش کاری نداشته باش ولی نمی دونی که وقتی زبونشو تو می برد چه حالی میداد انگار رو ابرا بودم.ارش پا شد و گفت میرم ضبط بذارم منم که اصلا حوصله آهنگ های اون نداشتم نذاشتم برا ولی اون گفت بدون آهنگ مزه نمیده رفت و آهنگ زی بازی که گروه مرد علاقش بود و همیشه راجب اونا بام حرف میزد رو گذاشت.اومد بم گفت شرتم در بیار و کارو شرو کن منم که تا حالا کیر ندیده بودم شرتشو در آوردم از یه طرف داشت حالم به هم می خورد از یه طرفم خیلی حشریم کرده بود.ولی کیرش اصلا شبیه کیرای دیگه نبود صورتی و صاف خیلی با مزه بود به قول معرف خشن نبود.کردم تودهنم اولا یکم حالم به هم خورد اما بعدش داشت خوشم می اومد هی عقب جولوم میکرد و منم با آهنگ اون عقب جلو می کردم.بعد 2 دقیقه کفت یه لحظه صبر کن داره آبم مباد یکم تلمبه نزنم میره و کیرم شق می مونه.3 ثانیه واستاد و گفن برگرد عقب من برگشتم و آرش عین یه بالش بلندم کرد سرم گذاشت طرف مبل و شکمم رو به مبل خوابوند طوری که سوراخ کونم رفت هوا.کیرشو کمی با آب کسم که عین شیر آب می اومد خیس کرد.کیرشو کمی گذاشت دم کونم ولی لسترس داشت می کشتتم .کمی کرد تو ش وای چه دردی داشت تازه نوکش رفته این همه درد داره وای به آخرش .دادم رفت هوا اونم دستش درد نکنه چنان زد پس گردنم که تا شب درد داشتوبا زدنش صدام بریدم و اون محکم تر فشار داد تا نصفه رفته بود تو و شروع کرد به عقب جلو کرن و هر بار یکم بیشتر تو می برد 2 و3 دقیقه ی اول داشتم از درد می مردم ولی کم کم دردش کم شد وداشت بهم حال می داد آب کسم هی سرازیر می شد و آرش از پایین هی می مالوندش و به من بیشتر حال می داد یه لحظه احساس کردم کنترل پاهامو ندارو و دارم می افت ولی ارش منو گرفته بود این بار با این که داد میزدم کاری به کارم نداشت و اون بیشترش می کرد از خودم بی خود شده بودم و یه آه بلند کشیدم و افتادم.آرش گفت چی شد اصلا حال نداشتم جوابشو بدم ولی خودمم نمی دونم چی شده بود آرش گفت من خودم خالی نکردم بلندم کرد و این بار منو برگردوند پاهامو باز کرد وگذاشت تو کونممممم.
This time he did it, he was in very little pain, and he was pumping, and I was sighing, and after a few minutes he shook my hand again, but it was milder, and Arash said, "Where should I pour my water?" I was. I poured into you. I felt hot water pour into you. Then he wiped it and went to clean Kirshu and got dressed and brought me some fruit juice. Azam asked me what to do now. never forget. I went home. He called me a little at night and we flirted. we did. This was my first sex and I hope I will not have sex with anyone other than her.

Date: March 7, 2018

Leave a Reply

Your email address Will not be published. Required fields are marked *