With my sister's sister, whom I also like a lot of sexy movies, and her name is Athena
Yes, but we have never had sex together. Athena is 22 years old and married and 3 years younger than my lady's sexy. One night Athena and
Her husband, Shah Kass, means my brother-in-law and my brother-in-law, who are 20 years old
Our house and they were supposed to stay there for the night to sleep. Athena and I became very interested in each other for two or three years.
I like him very much too, because he was the one I was looking for
I would like to marry her.
Anyway, Athena Kos, unlike her husband, is very beautiful, but so is my lady
But Athena is more. Athena, her height and body are proportionate and medium, white, honey eyes and blonde hair, and I myself am medium to tall and 4 shoulders tall, but I am not obese sex story. Summary of the night
Athena and her husband and my brother-in-law Iran were supposed to have sex for sleep
خونه ما بمونن.اونشت آتنا يه تريپ نازو آس حشري كننده هم زده بود.البته آتنا جلوي من اينطوري ميچرخه,يه مانتو چسبان و شلوار جين.قبل از اينكه بخوابيم كلي هم عمدي منو حشري كرده بود مثلا” الكي خم ميشد و سينه هاشو بهم نشون ميداد چون وقتي مانتو و شلوار جينشو درآورده بود يه تاب تنگ تنش كرده بود و يه شلورخواب تنگ سفيد كه وقتي راه ميرفت باسنش بدجوري آدمو حشري ميكرد,رد شورتش كير آدمو بلند ميكرد.خانم من يجورايي ميدونه منو آتنا زيادي باهم ريلكسيم و كلا” زياد دوست نداره منو آتنا بهم نزديك بشيمو در اين مورد منو زياد ميپاد رو همين حساب من بيشتر سعي ميكردم اونشبو نسبت به آتنا بزنم به در بي خيالي و با باجناقمو برادر خانمم صحبت ميكردم.خلاصه قرار شد كه بريم بخوابيم.خانممو آتنا رفتن توي اتاق خواب اما منو باجناقمو برادرخانمم قرار شد توي هال بخوابيم.من اصلا” قصد سكس كردن با آتناو نداشتم يعني نميخواستم 3 بشه يا حتي يه درصد خانمم شك كنه.باجناقمو برادر خانمم زود خوابيدن منم داشتم بايكي از دوست دخترام كه از آشنا هم هست اس ام اس بازي ميكردم كه اتفاقا” اون آتناو ميشناسه.بهش گفتم آتنا اينا اينجان.يكم كه بهم اس زديم اون زد تو خط اس سكسيو بعدش گفت حامد الان چي دلت ميخواد..گفتم الان دلم ميخواد كيرمو بزارم تو كس آتنا,آبمو بريزم تو كسش..چند دقيقه اي نگذشته بود كه ديدم آتنا بهم اس زد..گفت حامد,بيداري..منم بهش جواب دادم آره..چطور..بعد اونم دوباره جواب داد همينطوري پرسيدم..تو همون اس ازم پرسيده بود كه داشتي با سميه اس بازي ميكردي..من كه تعجب كرده بودم جواب دادم آره..اما تو از كجا ميدوني…بعدش بهم گفت كه سميه بهم اس زدو گفت كه داريد اس بازي ميكنيد..از پرسيده بود تو به سميه در مورد من چي اس زدي..منكه ضربان قلبم تند شده بود نوشتم هيچي..فقط گفتم آتناشون خونه ماهستن..تو اس بعدش ديدم همون اسيو كه به سميه داده بودم كه توش نوشته بودم (الان دلم ميخواد كيرمو بزارم تو كس ناز آتناو)واسم فرستاد..يعني سميه اس منو واسه اون فرستاده بود..من خيلي حول شده بودمو ضربان قلبم با آخرين سرعتش ميزد نوشتم,معذرت ميخوام آتناجونم..منظوري نداشتم..و ازش پرسيدم ازم ناراحت شدي..اونم سريع بهم جواب داد نه عزيزم,چرا بايد ناراحت بشم..منكه اصلا” نميدونستم ديگه چي واسش بنويسم ديدم آتنا يه اس ديگه دادو نوشته بود:حامد,كس من خيسه خيسه..اينو كه خوندم كيرم بلند شده بود و فقط داشتم به اين فكر ميكردم كه يجوري منو آتنا باهم سكس كنيم..بعدش منو آتنا چندتا بهم اس زديمو قرار شد من برم تو آشپزخونه بعدش آتنا هم بياد..همين كه من رفتم آتنا هم رسيد..همينكه بهم رسيديم همديگرو بغل كرديمو شروع كرديم به خوردن لبامون..كيرم منم رفته بود لاي پاهاي آتناو از روشلوار به كسش ماليده ميشد.اونم در حاليكه چشاشو بسته بود جفتمون داشتيم از شهوت منفجر ميشديم آتنا آروم پاهاشو باز ميكردو از روشلوار ميخواست كيرمنو بماله لاي كسش..بعدش آتنا بهم گفت حامد من شلوارمو در ميارم تو بزار تو كسم اما نميخوام دراز بكشم آخه ميترسم..شلوارمونو در آورديمو اول آتنا شروع كرد به ليسيدن كير من كه خيس هم شده بود..بعدش من آروم انگشتمو گذاشتم لاي كس آتنا,واي خيسه خيس بود..ديگه نميشد تحمل كرد منم شروع كردم به خوردن كس آتنا..از اونجايكه زياد وقت نداشتيم درحاليكه ايستاده بوديم كيرمو دادم دست آتنا تا خودش بزاره تو كسش..اولش يخورده كيرمو لاي كسش ماليدو بعدش كه كيرم با آب آتنا خيس شده بودو آروم گذاشتم تو كسش..هنوز 2 يا 3 دقيقه نگذشته بود كه ديدم آتنا داره منفجر ميشه و كسشو بيشتر به كيرم فشار ميده.از گرم شدن كيرم فهميده بودم كه آب آتها داره مياد اونم در حاليكه از شدت شهوت نميتونست صحبت كنه فقط بهم ميگفت حامد تورو خدا آبتو بريز تو كسم..با اين حرفاي آتنا آبم خيلي نزديك شده بود و خلاصه وقتي داشتم آبمو ميريختم تو كس آتنا اونم داشت لباي منو ميخوردو جون جون ميكرد..بعدش رفتيم خوابيديم..اين يكي از بهترين خاطرات سكس من است.