download

Mommy with practical breasts and a lifetime of experience

0 views
0%

I sat on the sand on the beach, a sexy movie, and just look at the sea

I used to sew my eyes where the sea and the sky meet and I thought more sexy that it was the right thing to do.

I did? This king, who did not betray me? I am drowning in my thoughts

I remember where all my thoughts went to Connie on the first day of our acquaintance, I still remember that day for many years.

That I overcame my fears and reached my goal

The day I forgot, the day I saw Mary for the first time, the day I saw a new feeling for the first time

I experienced cousin, the day I decided to take my pride for granted

Bringing one to break, the day he changed my life, he was 17 years old, in my head from different thoughts, I felt something in the sex story of my life, something that

I could feel the emptiness in my life, little by little I realized Iran sex

اين خلا با بوجود اومدن عشق از بين ميره و همين طور هم شد صبح سه شنبه بود تو راه مدرسه بودم كه يه دختر رو ديدم اين دختر خيلي زيبا بود زيبا تر از هر دختر ديكه از نظرمن ،بهش نكاه كردم اونم فقط نكام مي كرد و زير لب مي خنديد با هر زحمتي بود شمارم رو بهش دادم اما تا يك هفته خبري ازش نشد ،تا اين كه يه هفته بعد زنك زد و دوستيه ما شروع شد ،احساس مي كردم كه اون از دوستي با من راضي نيست از خودش برسيدم كفت همجين جيزي نيست اما من خيلي بهش مشكوك بودم يه روز خودش كفت كه تمام زندكيشو به من دروغ كفته ازم خواست كه ببخشمش و خواست بهم بزنه اما من نذاشتم اونم خيلي ناراحت بود،اين اتفاق نه تنها مارو سرد نكرد بلكه باعث بهتر شدن رابطمون شد …احساس كردم يكي دستاشو رو شونه هام كذاشته نكاه كردم آره دستاي اون بود دستاي كسي كه از ته قلب دوسش داشتم دستايي كه با زحمت بدست آورده بودمشون دستاش رو كرفتم و بوسيدم و به صورتش نكاه كردم هنوزم آثار خواب تو صورتش بود وقتي باد به موهاش مي خورد و اونارو حركت ميداد صورتش زيبا تر از قبل ميشددستاش رو كرفتم و اونو كنارم نشوندم دستم رو از بشتش بردمو بغلش كردم،اونم سرشو رو شونه هام كذاشت آروم با دستم مو هاشو نوازش مي كردم بازم به فكر فرو رفتم روزي كه دانشكاه قبول شد،تمام روزباهم بوديم به هردومون خيلي خوش كذشت هنوزم كه هنوزه خاطراتم با مريم تازست …سكوت بينمون شكسته شد ،سروش بريم تو ؟منم انكشتمو رو لبش كذاشتم،اونم ديكه حرفي نزد هوا خيلي خنك بود اونقد خنك كه ياد كوه افتادم،جمعه ها با مريم مي رفتيم كوه هواي اونجا خيلي خنك بود،لحظه لحظه هاي من كنار مريم خاطرست ،خاطراتي كه فراموش شدني نيستند،خورشيد كم كم در حال بيرون اومدن بود ،بازهم اون سكوت بينمون رو شكوند،سروش ديشب خوش كذشت منم كفتم مكه ميشه در كنار تو بد هم بكذره ؟اونم لبخندي زد و جشماشو بست ،يهو ياد ديشب اوفتادم شبي كه در كنار مريم بودمشبي كه خيلي زيبا بود،شبي كه هردومون لذت برديم شبي كه …ديروز صبح به طرف ويلا راه افتاديم نزديكاي ظهر رسيديم وقتي وارد شديم نكاه هاي منو مريم به بود ميشد خواستم رو تو جشام خوند اونم منو خوب ميشناخت رفتم جلو تر لب هامون تو هم كره خورد ،خيلي لذت بخش بود ،لب هاي مريم زيبا ترين طعم زندكيم بود تنها جيزي كه برام مهم نبود كذشت زمان بود ،لب هامون جدا شد،مريم رفت لباساشو عوض كنه ،منم رفتم دوش بكيرم ،اومدم بيرونوقتي مريمو تو اون لباس ها ديدم ،نكام به زيباييش قفل شد ،بدني متوسط با بوستي سفيد ،قدشم فقط يه كم ازم كوتاه تر بود،رفتم از بشت بغلش كردم ،احساس آرامش خاصي كردم ،اونم مثل بجه ها ازم فرار مي كرد ،نمي دونم زمان جه طوري كذشت اما وقت خواب شد من رو تخت دراز كشيده بودم كه در باز شد ،مريمبود،وقتي تو لباس خواب ديدمش ديكه تحملم رو ازدست دادم بغلش كردم و شروع به لب كرفتن ازش كردم همزمان دستم رو به تمام نقاط بدنش كشيدم لباش خوابش رو در آورد فقط يه شرط زيرش بوشيده بود ،شروع به خوردن كلوش كردم اونم فقط تماشا ميكرد و ميشد لذتو تو جشاش ديد،دستم رو به سينه هاي ميكشيدم شروع به خوردن سينه هاش كردم خيلي نرم بود،نرم تر از هر جيز كه بشه تصور كرد ،لباسام رو در آوردم و از بشت بغلش كردم در اوج لذت بودم ،مو هاش بوي خاصي ميداد كه منو بيشتر تحريك ميكرد،آروم شرتش رو در آوردم وقتي آلتم به باسنش ميخورد كنترلم رو ازدست ميدادم رو تخت خوابوندمش شروع به خوردنه كسش كردم اونقدر ادامه دادم تا آه هاي كوتاه ميكشيدو با يه آه نسبتا بلندتر ارضا شد اما من هنوز ارضا نشده بودم،آلتم رو لاي باش قرار دادم و جند بار عقب جلو كردم و خودمو خالي كردم و بعد از هم لب كرفتيمو به خواب رفتيم…از روي ماسه ها بلند شدم دستاشو كرفتمو باهم به طرف ويلا رفتيم ،از اينكه همچين عشقي تو وجودم هست احساس غرور مي كنم…

Date: September 9, 2019
actors: Shay Fox

Leave a Reply

Your email address Will not be published. Required fields are marked *