Concubina

0 vistas
0%

سلام اولین باره میخوام داستان بنویسم من 24 سالمه اسمم محمد هست یه قلد بلند سبزه هستم با با کیر کیر کلفت حدودا حدودا و دو که که حتی یه که که چهارتا بچه داره رو میده من من یه دختر دارم که بیماری داره داره داره داره پرستار خصوصی داره باری که که رفتم ملاقاتش یه پرستار خیلی خشکل پیشش بود اسم مریم مریم من باهاش صحبت صحبت ناگفته نمونه نمونه خودم پرستارم و همون اولین ملاقات ملاقات رو رو گرفتم ازش ازش خوشم بود هی با با کلنجار میرفتم میرفتم که که که دل رو به دریا زدم و نوشتم نوشتم عزیزم یه سوال بپرسم گفت من من براش باهام باهام دوست در کمال کمال من من داد که باهاش صحبت کردم کردم گفت که عکس من خونه خونه خاله خیلی خوشش خوشش و داشته لحظه لحظه شماری میکرده میکرده میکرده خلاصه سرتون درد نیارم فردا شب قرار قرار گذاشتم بیاد خونه خودم که هست هست شب باشه باشه از خواست اول اول سر سر بره دوش بگیره بعد رفتم رفتم دنبالش وقتی اومدیم خونه حلش حلش دادم رو تخت تخت یه ادکلن زده زده بود که که که کنم و شروع کردم به خوردن لباش اونم با ﻭﺟﻮﺩ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺖ ﻟﺒﻬﺎﻡ ﺭﻭ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ ﺑﻌﺪ ﺑﻌﺪ سری و مانتوش رو دراوردم وای تاپ تاپ سکسی پوشیده بود یه بدن و و کون بزرگ بزرگ و های بزرگ بزرگ جلو جلو میدیدم شهوتم زد بالا و و وحشیانه سینها و لبش میخوردم میخوردم بعد کردن تا تا رو لیس زدم زدم و ولع ولع ولع کسش فقط به شکل خط رو که که من فکر کردم باکره هست رانش رانش و گنده گنده اش لیس زدم زدم اون اون حسابی زده بود بالا من من رو حل داد و کرد کرد با زدن بدنم بدنم خوردن کیرم مریم مریم با اشتیاق اشتیاق اشتیاق میخورد و دستش رو گذاشته بود سوراخ سوراخ کونم و بعدش مریم که نداشت نداشت زیر خوابید خوابید و پاهاش رو رو بالا بالا کردم پرده نداری گفت نه نه چون عقد کرده پسر اش اش هست من هم هم خداخواسته کیرم رو رو گذاشتم در در در کردم تو کس مریم یه جیغ کشید کشید چون کسش خیلی تنگ بود داد داد میزد درش درش بیار خلاصه من من کن کن و تند تلمبه میزدم دیگه دیگه داشت حال میکرد و میزد میزد محمد بکن کسم کسم جر بده من من بیشتر تلمبه تلمبه تلمبه چه حالی میداد کسش تنگ بود فقط یکبار شوهرش شوهرش داده بود که ازاد باشه بعد رو از از مریم کشیدم کشیدم بیرون و برعکسش کردم در سوراخ کونش ولی ولی خیللی سفت بود کیرم نمیرفت تو کیرم کیرم رو کردم تو کس مریم که که داشت میبرد میبرد میگفت جونم اب اب کسم کسم بکن که ابم داشت میومد میومد گفتم بریزم توش گفت عروسی عروسی نکردم دراوردم وابم وابم ریختم رو شکمش شکمش و مریم مریم مریم کرد و بغلم کرد الان دوسال این قضیه میگذره و من همچنان با دوست اون الان الان پسر کاکل زری زری که نطفه اش رو من ریختم و بعد ان دوتا خواهر مریم و دختر خاله اش رو حسابی میکنم نوشته شده

Fecha: Julio 1, 2019

Deje un comentario

Su dirección de correo electrónico no será publicada. Las areas obligatorias están marcadas como requeridas *