دانلود

Los padres locos de mi novia

0 vistas
0%

Lo leí porque es interesante. Los nombres de la película sexy son Alkieh.

Créanme, contaré la historia en detalle.

yo tengo un rey y la historia que les cuento esta relacionada con 2 años

Desde hace dos semanas vengo a este sitio, en todas las historias que leo los autores hablan de su sexo (que mentira ahora

¡Y qué razón!) Ser tan feliz, esa es la decisión que tomé

Déjame contarte sobre mi primer y peor sexo, no soy un playboy para nada, pero soy una chica abierta y por mi trabajo

En Kos, conectando con la gente, hago más amistades.

El ha sido del mismo lugar de trabajo. Yo trabajo como gerente de ventas en una tienda de abarrotes pública durante 3 años. Su salario también es bueno para mí, que soy soltero. No esperaré más historias de sexo.

Artículo principal: Un jueves, estaba sentado en un sex shop de Irán.

دوتا دختر کولی که تا حالا ندیده بودمشون اومدن تو مغازه و خواستن که پول های خوردشون رو براشون درشت کنم منم واسشون اینکار رو کردم.بعدشم رفتن.تا چند هفته میومدن پیش من و منم کارشون رو راه مینداختم.کم کم باهاشون آشنا شدم.یکیشون اسمش وجیحه بود و 18ساله بوداون یکی ملیحه و 17سال داشت.خودشون میگفتن ایرانی هستیم ولی قیافه هاشون به ایرانی ها نمیخورد.یه هفته که اومده بودن مغازه بهشون گفتم شماها چرا نمیرین کار کنین؟وجیحه گفت خوب داریم کار میکنیم دیگه تازه درآمدش از درآمد تو هم بیشتره.اینم خودش یه هنره که از مردم پول کش بری.تازه کارای دیگه هم…میکنیم… .میکنیمش رو با یه چشمک گفت و منم که فهمیدم منظورشون چیه اول خواستم بگم گمشین بیرون جنده های عوضی،ولی بعد که فکر کردم دیدم بدم نیست.کس اینجا حاضر و آماده ایستاده.فرصت هم از این بهتر واسه من که تاحالا سکس نداشتم پیش نمیاد.این شد که منم گفتم:پول مول در کار نیستا.ملیحه گفت:حالا کی پول خواست.کجا بریم؟گفتم:امروز که نمیشه برین فردا که تعطیله صبح همین موقع بیاین.با خنده گفتن باشه و رفتن.عصر که رفتم خونه خیلی خوشحال بودم.رفتم تو اتاق و داشتم واسه فردا نقشه میکشیدم.توی آشپزخونه ی مغازه یه اتاق کوچیک هست که آشپزا میرن اونجا استراحت میکنن.تصمیم گرفتم که فردا بریم اونجا.بعدشم تو فکر این بودم که چه لوازمی لازمه که باید بخرم.عصر که شد رفتم داروخونه سر کوچمون تا یه بسته کاندم و اسپری تاخیری بگیرم.داخل که رفتم شلوغ بود و گذاشتم خلوت که شد رفتم جلو.گشتم دنبال یه فروشنده ی مرد و رفتم پیشش.گفت نسخه داری؟گفتم نه.نمیدونستم چجوری باید بگم که کاندوم میخوام.گفت:چی میخوای بهت بدم؟عرق کرده بودم و صورتم داغ شد.با تت پته گفتم:یه مسواک،یه خمیر دندون،اسپری بی حس کننده دندون(همون اثر اسپری تاخیری رو داره فرقی نمیکنه)و… .کاندم رو نتونستم بگم.از شانس خوبم تو ویترین چند بسته کاندم گذاشته بود.اشاره کردم گفتم یه بسته از اونا.خندید و گفت:دیگه مسواک،خمیردندون واسه چی میخوای.رفت آورد و سریع حساب کردم و رفتم خونه.فردا صبح زود از خواب بلند شدم رفتم حموم و با اسپری موبر و تیغ هرچی مو ازگردن به پایین داشتم زدم.شدم صاف صاف.دوتا لیوان شیرموز هم خوردم و با اعتماد به نفس به مادر گفتم میرم خونه دوستم و به سمت مغازه حرکت کردم.به مغازه که رسیدم درو باز کردم و تابلوی غذا حاضر نیست رو گذاشتم به روی خیابون و خودم منتظر نشستم.یه دفعه یه حسی بهم گفت خاک بر سرت که دوتا کولی کیرت کردن.نفهم خرشدی رفت.سر کاری.تو همین افکار بودم که وجیحه و ملیحه اومدن تو.گفتن سلام.گفتم الیک سلام برین تو آشپزخونه تا بیام.خودم هم سریع کرکر رو دادم پایین و رفتم داخل.بردمشون داخل اتاق استراحت.تا درو بستم وجیحه که از اون یکی یه خورده خوشگل تر بود اومد جلو و گردنم رو چسبید و لباشو گذاشت رو لبام و شروع کرد لب گرفتن.اولش شکه شدم ولی وقتی از شک درومدم منم همراهیش کردم.خیلی خوب نبود چون قبلا چندبار از دوست دخترام لب گرفته بودم و طعم لب اونا کجا و طعم لب یه دختر کولی کجا.درهمین حین ملیحه رفت سراغ شلوارم و کمربندمو وا کرد و شلوار وشرتم رو کشید پایین و کیرم رو گذاشت تو دهنش.اینجاش خیلی حال داد چون تابه حال تجربه نکرده بودم.بالاخره وجیحه گردنم رو ول کرد و گفت دامنمو بکش پایین.دامنشو کشیدم پایین.یه شرت سفید با گلای صورتی پاش بود.خیلی هیجان زده شده بودم.بالاخره شرتشو کشیدم پایین و…………….وای،چی داشتم میدیدم؟حالم به هم خورد.اقم گرفت.چیزی که دیدم خیلی وحشتناک بود.اصلا مثل چیزایی که تو فیلم سوپرا دیده بودم نبود.یه تپه پر از بوته های خاردار استوایی دیدم با یه دره بینش که بوی خیلی خیلی بدی هم میداد.دلم به هم خورد.خوابید رو زمین و گفت بلیس.گفتم چی؟گفت بخور دیگه.اول خواستم زیر بار نرم ولی گفتم ما که تا اینجا اومدیم حیف بدون چشیدن مزه کس بریم.این شد که یه نفس عمیق کشیدم و پریدم تو دره.بین موها یه جاده باز کردم و زبونم رو با اکراه روش کشیدم.مزه ی تلخی میداد.خیلی بد بود.کثافت هنوز 10بار لاس نزده بودم که لرزید و یه چشمه ی آب زلال از دل دره جوشید و ریخت رو صورتم.خیس خیس شده بودم.چه طعم شوری میداد.سرم داشت گیج میرفت.کیرمم که تو دهن ملیحه داغون شد از بس دندوناشو بهش کشید.وجیحه یه لحن شهوتی گفت بکن توش.منم که میخواستم زوتر تمومش کنم کیرم رو از تو دهن وجیحه که داشت از پشت ساک میزد بیرون کشیدم و بدون اینکه اسپری بزنم کاندم رو کشیدم روش.گذاشتمش رو کسش و طبق چیزی که تو فیلما دیدم چندتا ضربه زدم رو کسش.چندتا ناله کرد.خواستم بکنم تو ولی نمیدونستم دقیقا باید کجا فرو کنم.اونم فهمید و کیرمو گرفت گذاشت رو سوراخش و گفت برو.کیرمو تا سرش کردم تو داغ بود و نرم.خوشم اومد بیشتر کردم تو و چندبار دیگه در آوردم و کردم توش.شروع کرد به داد و فریاد.گفتم ساکت بدبختمون میکنیا.ولی ساکت نشد.ملیحه گفت خودم ساکتش میکنم.شرتش رو در آورد.کس اون هم بدتر از این یکی بود.پیرهن وجیحه رو هم در آورد و رفت نشست رو صورتش.وجیحه هم مثل گاو شروع کرد به خوردن کسش.حالم بد بود بدتر شد.من تازه یادم اومد که هندونه هاش رو کلا فراموش کردم.نوک سینه هاش قهوه ای سوخته بود و اندازشون هم بزرگ بود.سرمو بردم و شروع کردم به خوردنشون.اینجاشم خیلی حال داد.من دیگه کم کم داشت آبم میومد.خواستم یه خورده جق بزنم و آبمو بریزم و هرچه زودتر برم.کیرم رو در آوردم که ملیحه گفت:حالا من.گفتم وای که بدبخت شدم.خلاصه کونش رو گرفت طرفم و گفت بکن.کیرم رو گذاشتم روش و کردم داخل.کاملا معلوم بود که قبلا به خیلیا داده چون راحت داخل میرفت.آبم داشت میومد.گفتم بریزم کجا؟وجیحه گفت اینجا،دهنش رو آورد به سمت کیرم و گذاشتش تو دهنش و بعد 6 بار ساک زدن آبم رو ریختم تو دهنش.وقتی دهن پر از کفش رو دیدم دیگه شیرموز صبح رو تو گلوم احساس کردم.بهشون گفتم دیگه آماده شین برین دستشویی هم اون پشته.خودم هم دراز کشیدم که دیدم ملیحه باز اومد کیرو گرفت گذاشت تو دهنش.گفتم بسه دیگه.

Fecha: agosto de 11, 2019
Actores: rharri rhound
Súper película extranjera                                                         cocina Trajo ارتباط del cuello Descanso Descanso Ecuatorial Confianza Alkihain su tamaño Vinimos Ellos rieron yo estuve ahí ایرانی استادهفرصت Aquí está Este trabajo Balatonman con ellos Bakhrmasr Leer somos desafortunados Lo peor feo para usted para ellos Lo siento Brookirmo británico vamos Dije: hoy no lo haré Según yo Llévame adentro dije gracias Budshareh Budaslá Budawon بوپیرن Era muy Budsermo Presupuesto yo estaba finalmente estuve Me había ido estuve بوداین Ha sido Vamos vamos La mayoría de ellos Payindamenshu Abajo Mi espalda sorpresa Cuadro hasta ahora Retrasado Notificaciones Fiesta publicado por yo soy trashumante decir soy interesante Detalles seguí adelante varias veces Cosas Espinoso ¿Donde? yo quería Pedir Tú mismo خوراقم Comer dormir Cometelos comerlos aqui Feliz la casa del mañana Calle Dentro de ellos dentro completamente finalmente Farmacia Tu dijiste La historia Historia Tuvieron Maldita sea Mi hija sus ingresos Darhabín Entré WC la caries dental sus dientes Nuestros dientes Su boca abrí mi boca دهشنوقتی amigos por favor El primero En realidad Ripanta goon asr Lo dejé lo golpee Tú sitio سکساشونلاحا Hola Agujero fui resumido me convertí en uno de ellos mis pantalones La leche de plátano Safdota Lavado de cara cara mojada Horrible Tienda de alimentación Olvídalo Vendedor grité Entendí su trabajo carito condón کدادرهمین Dónde y cómo Yo pregunté کردبعدشم کردبه کردبهشون hice mucho Kurdnok no entiendo cuanta gente Estoy bien dibujé un gusto empujar y jalar Cinturón soy Si: Keninu-jiha Ûçمون Ponlo me fui Poner atrapar algo Girtinناولش Él dijo: Ahora Dijo: Otro yo dije: dinero yo dije: uno Equipo soltero no más pasta dental cepillo de dientes Contenido: si quieren decir Yo dije Quería quiero decir: que Quieres Quería Usted quiere Muy agradable te amo Estoy enseñando میدممحالم yo iba a regar me voy Estas esperando میمحقوقش ميمشرتش Ellos deciden Michenaveli hacemos Nosotros lo hacemos Ellos dijeron yo digo por favor میندختمکم yo vine yo diría ellos estan viniendo No estaba No pude Yo no tenía no lo vi gracias soy suave extraviado Sesión Usted no sabe No comió Yo no sabía no te dejare morir no morimos نم‌کنهو Yo no sabía el escritor نهاملیحه Nada su compañero Lo hacemos juntos Indonesia, Lavarlos En realidad horrible guau Escaparate

Deje un comentario

Su dirección de correo electrónico no será publicada. Las areas obligatorias están marcadas como requeridas *