دانلود

Esta Milf es un cadáver real

0 vistas
0%

no lo juro, gracias

Tengo boutiques en los pasajes de nuestra ciudad, a menudo abro la tienda tarde en la mañana, ese día sexy, como siempre, es a las 10 en punto.

Por la mañana, Shah Shah, fui a la tienda y dije Bismillah en la tienda.

Lo abrí y después de barrer un poco, comencé a recoger cosas en el escaparate de mi propio humor.

Yo era joven cuando una voz de mujer dijo: "Señor, perdóneme".

Le di la espalda a la puerta y vi a una mujer de unos 30 años.

Por favor, cuéntanos cuál es la historia de esos grandes cachorros...

Voy a usar tu teléfono.

Vamos, tienes que entrar

اومد پشت ویترین من که تو اون لحظه اصلاً تو فکر سکس نبودم تلفن رو بهش نشون دادم و مشغول کار خودم شدم که یک دفعه دیدم خانمه با گریه میگه من اگه بمیرم هم تو اون خونه بر نمیگردم و سریع تلفن رو قعط کرد من که کنجاو شده بودم دیدم داره گریه میکنه گفتم خانم کمکی از دست من بر میاد براتون انجام بدم اونم گفت نه مرسی من دیگه هیچ کسی نمیتونه برام کاری بکنه فقط تنها راهی که مونده اینه که بمیرم از این دنیا راحت بشم من که دیگه تمام کارامو ول کرده بودم بهش نزدیک تر شدم گفتم خدا نکنه عزیزم خوب مگه چی شده همه مشکلا رو یه جوری میشه حل کرد اونم که انگار دلش خیلی پر بود خیلی زود گفت من 5 سال پیش ازدواج کردم بعد از 2 سال فهمیدم که شوهرم معتاده به هر مکافاتی بود ازش طلاق گرفتم و اومدم تو خونه بابام زندگی میکنم حالا 3 ماهیه که داداشم گیر داده میگه یکی از دوستاش که قبلاً زن داشته از تو خوشش او مده و باید باهاش ازدواج کنی من که اصلاً از او ن پسره لندهور خوشم نمیاد خلاصه اون داشت این تعریفا رو میکرد منم از موقعی که فهمیدم طرف طلاقیه حس انسان دوستانم تبدیل شده بو به حس مخ زدن و کس کردن خلاصه یه ربع ساعتی با هم صحبت میکردیم ناگفته نماند که تو همین فاصله یکی دو تا مشتری هم اومدن و رفتن منم گفتم بابا این که مشکلی نیست یکی دو روز باهاشو قهر کن گفت نمیشه کجا برم منم گفتم برو خونه یکی از اقواماتون گفت هر جا برم پیدام میکنن تو همین حرفها بودم که یه دفه یکی از همسایه ها اوم گفت بابک ظهر ساعت چند میری خونه منم گفتم از شهرستان برامون مهمون اومده باید زود برم اونم رفت بعد برگشتم روبه خانمه کردم گفتم خو ب اسم من رو هم که فهمیدی خودت رو معرفی نمیکنی اونم گفت من ستاره منم در جا گفتم اسمتم مثل خودت خوشکله خندید گفت مرسی بعد از رو صندلی بلند شد گفت من دیگه برم مزاحمتون شدم من با دستپاچگی گفتم نه بابا چه مزاحمتی بشین حالا کجا میخوای بری تازه داشتیم با هم آشنا میشدیم گفت اخه شما که میخواید برید گفتم نه کی گفته گفت داشتی به دوستت مگفتی خندیدم گفتم آهان اونو ولش داشتم دکش میکردم گفت پس مهمونتون چی منم سریع گفتم مهمون منظورم با تو بود ستاره جونم اونم خندید و گفت مزاحم نمشم گفتم چه مزاحمی شما مراحمین یه روز ظهر هم میشه بد گذروند اومد که یه چیزی بگه گفتم اصلاً تعارف نمیکنم بعد نشست و منم حلا دیگه حسابی اومیدوار شده بودم که امروز تاشب یه کس حسابی میکنم رو کردم به ستاره کفتم دلم میخاد یه چیزی بهت بگم گفت بگو گفتم روم نمیشه دستمو گرفت فت بگو منم کگه بااین کارش جرات پدا کرده بودم گفتم خیلی ازت خوشم اومده خیلی دوستت دارم و سریع یه بوسش کردم اون که از این کار مکن جا خورده بو د سر جاش خشکش زد منم ترسیدم گفتم حالا جیغ و واغ نکنه دیدن نه ستاره خانم خندید و گفت بابک جون منم دوستت دارم من که دگه حالا حسابی مطماً بودم که میکنمش کفتم دیگه بریم خونه اینجا هم زیاد نشستن خوب نیس حرفی نزد گفتم برو سر پاساژ تا من بیام خیلی سریع در رو بستم رفتم طرفش ازش رد شدم پشت سر من اومد رسیدم به ماشینم در رو باز کردم اشاره کردم گفتم بیا تو اومد تا نشست کفت من خیلی میترسم گفتم ترس نداره من که لولو نیستم خندید گفت نه داداشم گفتم کاریت نباشه زود میرسیم هر چه سریع تر خودم رو به خونمون رسوندم راستی از شانس خوب ما 2 روز بود که خونمون خالی بود همه رفته بودن مشهد منم مونده بودم مغازه رو داشته باشم سرتون رو درد نیارم بردمش تو وارد خونه که شدیمک ئگفت خونه بزرگو خوشکلی دارین گفتم قابلی نداره گفت کسی نمیاد منم برای این که خیالش راحت بشه قضیه رو براش تعریف کردم رو یکی از مبلا نشست منم رفتم براش شربت اوردم کیرم همش میگفت زود با بکنش بکنش رفتم کنارش بهش چسبیدم گفتم میخام خودم بهت شربت بدم قبول کرد موقعی که داشتم بهش شربت میدادم داشت تو چشمام نگاه میکرد تموم که شد بی اختیار دست رو گذاشتم رو پاش آروم اروم ماساژ دادم همش داشت به من نگاه میکرد انگار میخواست یه چیزی بهم بگه سرش رو نزدیکم کرد بدون این که چیزی بگه لبامو بوسید منم از خدا خواسته گفتم دوستت دارم و شروع کردم به لب گرفتن اونم تند تند لبامو میخورد همین جور کهداشتیم لب میگرفتیم یواش یواش با گوشاش بازی میکردم حسابی شهوتی شده بودم صدای نفس کشیدن تند تندش به گوش میرسید جون چه لبهی خوش مزه ای داشت حسابی براش خوردمش کمکم خوابوندمش روی مبل و شروع کردم به لیس زدن گردنش یه کمی بوی عطر میداد خوشم میومد کیرم داشت شلوارم را میترکوند راحت روش خوابیده بوم سینه هاش به سینه هم میخورد بلندش کردم گفتم نمیخوای رحت باشی گفت چیکار کنم گفتم بابا مانتو تو در بیار گفت تو خودت هنوز لباسهات رو در نیاوردی دیدم بنده خدا راست میگه تو سه سوت همشو در آوردم فقط شورت پام بود تا اون خواست به خودش بیاد پریدم زودی لباساشو در آوردم دیکه حسابی تو کف رفته بودم فقط شورتو سوتین تنش بود خلاصه دوباره شروع کردم به خوردن گردنش دستش رو گرفتم بردمش تو اتاق انداختمش روی تخت رفتم روش شروع کردم به خوردن سینه هاش وای چه سینه های خوشکلی داشت کوچیک وسفت بود همینجور که مخوردم اونم آه وناله میکرد هی میگفت بابک جونم کشتیم منم تند و تند مک میردمو میمالوندمشون یه دفعه یه تکنی خورد از زیر دستو پاهام در اومد کفتم چی شد هیچی نگفت اومد نشست روم شروع کرد به لب گرفتن وای که چه تمیز این کارو میکرد کیرم حسابی بلند شده بود شروع کرد به لیس زدن گردنم وزودی اومد نوک سیبه هام رو لیس زدن منم قلقلکم میشد بهش گفتم
Suficiente, pero no tenía nada que ver conmigo en absoluto, y estaba haciendo su trabajo. Ekrd comenzó a comer. Wow, estaba perdiendo el conocimiento. Fue muy profesional. Wow, estaba chupando mi crema muy rápido. Ghancheh estaba en el medio. Alguien tenía el pelo limpio. Su clítoris estaba un poco verde. Abrí la boca para comerlo. Calmé mi cabeza con mis pies. Tiré de su cola como un melocotón. rápidamente. Él dijo: "¿Qué pasó? No dije nada. Fluctué, oh, oh, tenía una mano muy fuerte, comencé a bombear lentamente, su voz ya no se escuchaba, era suficiente, estaba totalmente cansado, le estaba comiendo los senos de la misma manera que lo estaba haciendo, joonnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnnn estaba bombeando alrededor de mi cintura cuando vi a Yahoo. La estrella dijo: "Babak, Babak, detente. No puedo más". Abrí la crema nuevamente, comencé a batirla, pero esta vez saqué la crema por completo. fuera de ti, lo volví a noquear, estabas de buen humor, lo hice durante 1 minutos, hice lo mismo, me levanté del método, puse mi mano debajo de su vientre, lo jalé Él me jaló me levanto en el aire y me jalo hacia afuera. Me aferre a el por detras. Le di la espalda. Agarre su pecho con ambas manos y empeze a frotar la estrella. El venado gime mucho. Yehu star Joon gritó y se relajó, me di cuenta que estaba satisfecho de que estaba empapado en sudor hasta que quise agua, aplasté sus piernas, dormí, vacié toda el agua de la misma manera, él estaba muy feliz para poder besar la espalda. de su cuello y decirle, cariño te amo. Después del procedimiento, lo licué. Le di una toalla de papel para limpiarlo. Fui a la cocinera de la casa para obtener 2 vasos de jarabe. Fue mi historia sexy que Estoy muy molesto por eso. También te gustó. Por favor, si fue malo, no jures.

Fecha: 11 de Noviembre, 2019
Actores: Sam Bourne

Un pensamiento sobre "Esta Milf es un cadáver real"

  1. Salsa:
    Hola. Mi pene tiene veinte centímetros de grosor y eyacula tarde durante unas dos horas. En sexo profesional y creativo. Vivo en Teherán. Viudas y mujeres solteras para masajes especiales y personalizados. نیاد.با تشکر
    Conductor XNUMX
    Este número también tiene WhatsApp.

Deje un comentario

Su dirección de correo electrónico no será publicada. Las areas obligatorias están marcadas como requeridas *