دانلود

Cierra los brazos y las piernas.

0 vistas
0%

Poco a poco estaba viendo la pelicula de la pelicula super sexy en mi celular mucho

Quería tener sexo, siempre provoqué en mi propia casa y siempre me gustó el sexo, apareció alguien.

Y el rey tuvo sexo conmigo, a veces estaba tan enojado

Incluso esperé a que mi suegro o mi abuelo me dijeran que cuando llegara un invitado, miraríamos de frente a sus hombres.

. Yo no sabía cómo atraer a los hombres a mí

Para que pueda tener sexo con mis pezones. Bueno, yo tenía un cuerpo hermoso, pero mi cuerpo era pequeño. ی

Tenía un culo pequeño pero hermoso que siempre está dentro.

Solía ​​verlo y estaba excitado.

Y el blanco que vi en la película, consigue sexo en Irán

No pensé que su propio hijo vendría a hablarme, y no era otro que mi sobrino Ramin, que era unos años mayor que yo, y me convertí en su tía pequeña. خانه ما دو طبقه بود و طبقه بالا یکی از اتاقاش پر بود که اون اتاق خواهرم بود اون روز خواهرم اینا موز واهرم اینا مونه هنا مودهنه. من طبفه بالا بودم که رامین سر و کلش پیدا شد. Ese día vestía unos pantalones negros ajustados con una blusa rosa que me llegaba a las caderas. ¡Por qué ese día! Ramin vino y se paró a mi lado y puso su mano en mi cintura. Wow, mi cuerpo se enfrió por un momento y sentí bien. من داشتم صورتمو آرایش می کردم رامین منو از توی آینه میدید که داشتم رژ لب میزدم .پیش خودم دل دل می کردم که رامین با من سکس کنه دوست داشتم اون شروع کنه چون من بلد نبودم و روم نمی شد .اون دستشو حلقه کرد دور کمرم میدونستم ی فکرایی واسم کرده ولی اونم منتظر بود من ی اشاره ای بکنم. گفتم خیلی حال میده وقتی دستت دور کمرمه. رامین گفت جدا میگی یعنی تحریک میشی؟ گفتم اره خیلی حال میده. گفت دیگه ماساژ کجای بدنت تحریکت میکنه؟ Más información Me reí y dije: "Bueno, ¿por qué no?" Ramin vino y se paró detrás de mí y dijo: "¿Dame?" Él dijo: "¡Bueno, dale!" Agarró a Avordo por el pecho sin demora. Wow, en ese momento, mi cuerpo se puso frío. Supe que había logrado mi sueño. No dije nada, solo me estaba riendo. Ramin estaba frotando mis senos. Estaba muy feliz. No podría haber sido mejor. رامین سینه هامو ول کردو منو برف خودش بر گردوند من از روی خجالت سرم پایین بود با دستش چونموگرفا. توی چشمام نگاه کرد ولی من چشمامو انداختم پایین. ی سکوتی حکم فرما بود نه من حرف میزدم نه اون. نمیدونستم میخواد چیکار کنه ولی دوست داشتم ی کاری بکنه. انگشت شصتشو کشید روی لبام. بعد لباشو نزدیک کرد به لبام و ی بوسه کوچیک به لبام زد. من داشتم از درون می ترکیدم و دست و پاهام می لرزید. بوسه دوم و زد و بوسه سوم بلافاصله .بوسه چهارم یکم ابدار بود بوسه پنجمو منم ی بوسه بهش دادم که همون باعث شد لبامو بگیره تو لباشو شروع کنه به خوردنشون منم کم کم لباشو خوردم .واقعا بهترین لحظه زندگی من بود وقتی لبامو می مکید چشمامو بسته بودمو توی رویای خودم بودم اونقدر لبامو خورد که هرچی ماتیک زده بودم پاک شده بود. صدای ملچ ملوچ لب دادنام توی اتاق پیچیده بود .همین طور که ازم لب می گرفت شلوارشو در آوورد لباشو از لبام جدا کرد سرمو انداختم پایین تا چشمم به کیر کلفت و سفیدش افتاد همون کیری که مدت ها دنبالش بودم و انتظارشو می کشیدم .بهم گفت میخوریش؟ منم سرمو به طرف پایین تکون دادم که اره می خورم. گفت پس بشین. دو زانو نشستمو کیرشو با دستم گرفتم عالی بود. سر کیرشو کردم توی دهنمو شروع کردم مثل توی فیلما خوردن. واقعا کیر خوردن لذت خاصی داشت. چشمامو بسته بودمو با کمال میل سر کیر رامینو می خوردم. برای من واقعا خوشمزه بود ی مزه خاصی داشت. سرمو یکم فشار داد که بیشترشو بکنم تو دهنم منم اینکارو کردم ولی سرش ی حال دیگه داشت. اونم داشت قربون صدقه من می رفت صدای آه آه گفتنش بلند شد همون موقع بود که بلندم کرد. دوباره منو برگردوند و خمم کرد روی میز آرایش. دستشو گذاشت روی کونمو یکم مالیدش بهتر از این نمیشدمیدونستم که میخواد منو بکنه. ی چند باری از روی ترسم میخواستم نذارم که کاری بکنه ولی اون دیگه شلوارمو کشید پایین اون لحظه واقعا ترسیده بودم و همه جام می لرزید .ولی اون کیرشو گذاشت لای پام و پاهامو چسبوند بهم نمیدونستم میخواد چیکار کنه. Empezó a empujar a Kirs de un lado a otro, que luego descubrí que me había pisoteado. ولی لا پایی هم خیلی حال میداد چون کیرش روی کسم کشیده می شد و شکمش میخورد به کونم. کونم میلرزید. با دستاش بالای باسنمو گرفته بودو کیرشو عقبو جلو میکرد. Estaba satisfecho. El sonido de un suspiro fue fuerte. Fue entonces cuando estuve satisfecho. Mi cuerpo se estremeció violentamente y mi cuerpo estaba mojado. Todo mi cuerpo estaba seco. همون موقع رامین داشت هنوز عقبو جلو میکرد که کیرشو کشید بیرون. اونم ارضا شد از صدای آه کشیدنش فهمیدم. باسنم داغ شد. . اومد جلو و ی چند لبی ازم گرفت. بهم گفت چطور بود؟ با صدای لرزون گفتم خوب بود. دیگه اون حال خوب و بد از ارضا شدنم نداشتم ی حس پشیمونی از کاری که انجام داده بودم داشتم. رامین بوسم کردو گفت ریحانه دوستت دارم تو بهترین خاله دنیا هستی. بازم میام پیشت. Dijo que estaba usando sus pantalones. بهم گفت راضی هستی؟ سرمو تکون. ی آب سفتو سفید روی قمبولام ریخته بود با دستمال پاکشون کردم و شلوارمو پوشیدم. Bajé las escaleras.
hizo . Sí, estaba pensando en tener sexo conmigo, lo que podría ser una buena excusa para ella. Lo cual explicaré en detalle en la siguiente historia. ¡Por favor comenten este recuerdo! (Reyhaneh)

Fecha: junio 17, 2019
Actores: Maddy Oreilly

Un pensamiento sobre "Cierra los brazos y las piernas."

Deje un comentario

Su dirección de correo electrónico no será publicada. Las areas obligatorias están marcadas como requeridas *