Sexo con Razie y Sara

0 vistas
0%

Hola, mi nombre es Saeed y vivo en Kerman y quiero escribirte mi mejor recuerdo sexy, pero antes que nada, déjame contarte un poco sobre mí. Soy adicta desde que tenía 16 años. Me fui. y me acabo de dar cuenta de que necesito sexo desesperadamente
Una fría mañana de invierno, estaba caminando hacia la casa cuando vi un dormitorio vacío cerca de la casa. واز همان شب زنگ زدم وهمان شب اول واسه صبح جمغه قرار گذاشتم.صبح جمعه رفتم دنبال خانم که حدودا یک ساعتی هم دیر کرده بود.با هم کمی چرخ زدیم تا اینکه ازراضیه خواستم برویم بیرون شهروبا هم راحت تر باشیم که دیدم راضیه با هول هراس گفت که نه.میگفت من خیلی میترسم که ابرو ریزی شود.بشدت خورد توی پرم گفتم ضدحال از این بدتر نداشتی.خندید وگفت ناراحت نباش الان زنگ میزنم به خاله یکی ازدوستام تا خونه را واسه ما خالی بکنه.منو برق گرفت خوشحال گفتم اگه افتخاربدید بریم خونه من آخه من واسه مصرف خونه کرایه کرده بودم.باخوشحالی رفتم سمت خونه وسر راه هم جلوی داروخانه ترمزی زدم.کاندوم گرفتم واسپری تاخیری.دردسرندم رفتیم خونه راضیه که مانتوشو درآوردکمی ضدحال خوردم آخه راضیه کمی چاق بود وباب طبع من نبودولی بهتر ازجنده خیابونی سن بالابودراضیه نشست روی مبل ومن بایک آب میوه رفتم بغلش نشستم.ابمیوه را که دادم دستش دستمو انداختم گردنشو آروم دستمو بردم زیرسینه اش لبخنیدی زدومی جابجا شد چسبید به من.من هم ه ترمز بریده بودمشروع کردم به ماساژیسنه هاشولب گرفتن.چیندقیقه که ادامه دادم تاپ مشکیشو درآوردم وسینه هاشو از سوتین انداختم بیروت به سر شیرجه زدم روی سینه های راضیه.کم کم دستمو بردم سومت شلوارش دیدم مخالفتی نداره فهمیدم میتونم دست بکار بشم.دستمو کردم توی شورتش گذاشتم روی کسش دیدم دستشو گذاشت روی دستمو محکم فشارداد.دیگه ترمز بریدمشلوارشو کشیدم پایین به سر رفتم لای پاهاش وشروع کردم با زبون کسشو لیسیدن.راضیه دیگه حشری شده بوددستشو برد سمت کیرم ودیدم آهی از ته دل کشید.شلوارکمو با شورت باهم بیرون آورد کیرم داشت شورتمو جر میداد.کیرمو گذاشت دهنشو شروع کرد به خوردنانصافا خوب ساک میزدبعد چند دقیقه گفتم میخوام بکنم توی کسش که دیدم خودشو کشید عقب وگفت نه.آروم رتتم سمتش وگفتم چرا عزیزم؟گفت کیرت خیلی کلفت وبزرگه من دردم میاد.با خنده کفتم نگران نباش عزیزم نمیزارم دردت بیادوبعد دستشو گرفتم وبردم توی تختخواب.کمی اسپری به کیرم زدم وشروع کردم به خوردن سینه هاش.بیست دقیقه ای مشغول خوردن سینه ها بودم وتی رفتم سراغ کسش تشک تختمو خیس کرده بود.راضیه دیگه توی این دنیا نبودکاندوم وزدم به کیرم وخوابیدم روش به آرومی ویواش یواش کردمش توی کسش.راضیه داشت تشک با دستاش پاره میکردومن هم تلمبه زدنو شروع کردم.آخ واوخ راضیه بلند شدویمی گفت پارم کردی سعید.جرم بده.بکن منو.خلاصه من تلمبه میزدم وراضیه هم که گلویش خشک شده بود فقط میگت اه اه اه.یک ربعی مشغول تلمبه زدن بودم که دیدم داره آبم میاد.راضیه گفت ابتو بریز روش شکممم ومن هم کاندوم را که در آوردم با فشار آبم ریخت روی شکم راضیه وتاروی گردنش هم پاشدبعد اون کمی همدیگه را بوسیدیم وراضیه میبایست بره خوابگاه.دو هفته ای هر روز با راضیه سکس داشتم تا اینکه متوجه شدم راضیه سرد شده.خودش گفت تمایل به سکس هرروز نداره ولی میتونه با یکی از دوستاش آشنام کنه.فردا جلوی دانشگاه دیدم راضیه با یک خانم چادری اومد سمت ماشین ونشست روی صندلی عقب ودوستش نشست جلو خودشو معرفی کرد سارا ومن هم گفتم سعید هستم وخوشبختم.چادر که رفت عقب رونهای خوش تراش سارا جلب توجه میکرد که توی شلوار لی تنگ زده بود بیرون.با اشاره راضیه رفتم سمت خونه.چادر ومانتو سارا که کنده شد تاپ نارجی کوتاه وسکسی سارا بشدت خودنمایی میکرد.بنا بدرخواست سارا چای دم دادم که دیدم راضیه گفت من کلاس دارم وباید برم موقع برگشت شام هم میگیرم وسریع با آژانس رفت رفتم چای بیارم سارا پا شدورفت توی اتاق خواب.با سینی چای رفتم دیدم که لب تختخواب نشسته چای را که برداشت گفت با این شلوار اذیت میشم.اشکال نداره بیرون بیارم.آب از لب ولوچه ام راه افتاده بود با خونسردی کفتم راحت باشید.شلوارشو که بیرون آورد دیدم یک شلوارک سفید تنگ پوشیده وکسش هم قلمبه زده بیرون. Se acostó en la cama, tomó la revista de autos y comenzó a leer. También aproveché la oportunidad, me senté en el borde de la cama y toqué su pierna. Sarah Joonmeh y yo nos acostamos junto a ella. su cintura. Sarah se levantó. Me dijo que tocara música y fui a la recepción y me puse una guitarra en la axila e inmediatamente me rocié y llegué a la habitación de Sarah. Me fui a dormir sobre Sarah y comencé a comerle los senos. Su cuerpo estaba demasiado bien formado y firme Saqué su top y sostén y comí sus pechos. También le quité los shorts y shorts a Sara, le salía agua de los pantalones, había dicho que Sarah Joon me dejaría empezar si me lo permitía. Kerman estuvo en su jaula hasta el final y me dijo que hiciera esto. Empecé a bombear y Sarah me gritó: "Desgarrame". Sarah estaba constantemente besándome y diciéndome que fuera al sacrificio de Kir Saeed, mi hijo, que me estaba golpeando. Ahora dije ok, solo cálmate.

Fecha: marzo 19, 2018

Deje un comentario

Su dirección de correo electrónico no será publicada. Las areas obligatorias están marcadas como requeridas *