دانلود

Fue herido lentamente

0 vistas
0%

Tu opinión también es importante para mí, por supuesto, una película sexy, excepto esa categoría en general.

Maldicen todo lo que escribes, mis recuerdos no son el lugar para vaciar sus nudos.

Como muchos otros chicos, tengo muchos recuerdos.

Y los que me odian, yo es mi peso ١٨٧ y mi peso ٩٣ porque me estoy muriendo, mi cuerpo no está tan mal

tengo una novia joven que es delgada y muy basica y traviesa

Entonces, en el primer mes de nuestra relación, la amamanté, lo cual es bueno, porque parece algo extraño de una universidad.

Mi hija Maryam (seudónimo) tiene un cuerpo de cuscús esbelto y de estatura mediana con un pecho grande

٦٥ que es una especie de anti-estado de ánimo. Pero este recuerdo es sobre mí y Maryam Nistik.

Haji, estoy cansado de hacer chicas flacas. Realmente no me provoca el sexo iraní.

اون عوضی هم چون دوست دخترش هیكل خوبی داشت نشست قشنگ با توصیف سكس هاش و لذتش اعصاب منو خورد كرد.منم مثل همیشه بدون امید رفتم كلاس و بعدشم باشگاه و خونه.ولی شبش كه تو اینستا بودم یه استوری دیدم كه دقیق موضوعش یادم نمیاد از یه ای دی به اسم زهرا(مستعار)وقتی ریپلای كردم زود جواب داد و با ناراحتی گفت كه دلش گرفته و پدرش و مادرش ده ساله طلاق گرفتن.من از سر دلسوزی خواستم باهاش حرف بزنم.حتی عكس از خودش هم نداشت.رفتیم تلگرام اونجا عكساش رو دیدم یه دختر ١٧٠ سایز ٨٥ كه البته تو عكس معلوم نبود اون موقع و پاهای درشت.یادم نمیره سلام علیك كه كردیم دوباره تو تكست چهارمش نوشت امروز ناراحتم چون فهمیدم حلقویم!!!این رو كه گفت من دوهزاریم افتادكه داستان از چه قراره ولی نمیتونستم ریسك كنم و حرفی بزنم چون از فالوور هاش معلوم بود بچه دانشگاهمونه و یه حركت اشتباه ابروم رو از بین میبرد.بهش گفتم خوب اینكه ناراحتی نداره كهگفت چرا ازین به بعد اگه كسی بدونه حلقویم و بخاطر هیكلم قطعا میاد كه فقط بكنتم!!این دومین حرفش بود كه دیگ مطمئن شدم طرف شل كرده كلا.بهش گفتم مگه هیكلت چطوریه.؟میشه ببینم؟سین كرد و جواب نداد.پشمام ریخت گفتم یا موسی ابن جعفر سوتی رو دادماگه دوس دخترم میفهمید بدبخت بودم.یه مین گذشت و من تو استرس بودم كه یه عكس فرستاد واسم سه فازم پرید.كلا جز یه سرت تنگ هیچی پاش نبود با یه تیشرت مشكیرون های تو پر و ساق درشت و سفیدش همون لحظه كیرم رو بیدار كردعكس رو دراز كش گرفته بود و دوربین از بالای عكس گرفته بود واسه همین سینه هاش معلوم بود و خیلی درشت بود.فهمیدم كه ایشون ظاهرا اصلا تازه كار نیست و اومده كه بده.بهش گفتم منم بودم با این هیكلت حتی اگه حلقوی نبودی میكردمت.این رو گفتم و خندید و فهمیدم كه زدم به گنج.اون شب از ١٠ تا ١ ما بحث سكسی میكردیم.فهمیدم كه باباش طلاق گرفته رفته و داداشش هم مدرسه میره و مامانش شاغله.و هر پسر واردی میفهمه كه این یعنی صبح ها خونه مكانه!!بهم گفت كه روت كراش داشتم شیش ترم و باورم نمیشه باهات حرف میزنم.گفتم واسه پس فردا صب برنامه نزار چون میخوام بیام خونتونخیلی مقاومت كرد كه نه و هر سری بهونه میورد كه بلاخره راضیش كردم و اوكی رو گرفتمصبح اون روز چون من مشكل خون داشتم چند وقتی بود كه درست راست نمیكردم واسه همین دوتا ویاگرا ٥٠ رفتم بالا و راه افتادماولین سكسم نبود ولی بازم یكم استرس داشتمرسیدم كوچشون و در رو زد و رفتم بالاتازه بیدار شده بودهمون تیشرت تنش و بود و یه پیژامهسلام علیك كردیم رفتم تو و اون رفت چایی بریزهاون ممه های به حددی گنده بود كه مغزم دیگ حوصله صبر نداشت و وقتی داشت میرفت اشپزخونه دستش رو كشیدم و خواستم ازش لب بگیرماول صورتش رو برد كنار و لپم رو بوس كرد ولی دو طرف صورتش رو گرفتم و یه لب حسابی ازش گرفتمكه خندید و گفت وایسا چقد هولیچایی و ریخت و گفت بیا بریم تو اتاق بخوریمسینی رو گذاشت رو میز كنار تخت و دو باره شروع كردم ازش لب گرفت و هولش دادم سمت كمد و چسبیدم بهشخودش هم میدونست برنامه چیه!!ازش كه حسابی لب گرفتم سرم رو بردم سمت یقشیه كوه ممه جلوم بوداز كنار یقه یكم لیسشون زدم و تیشرتش رو زدم بالاو سوتیس سفیدش معلوم شدوایی كه چیی میدیدمیه ممه ٨٥ كه یه زمانی هركی میگفت دوست دخترم ٨٥ فكر میكردم كص میگه الان یه جفتش جلوم بودسوتینش رو زدم بالا شلپ ممه هاش افتاد رو شیكمش و اه و ناله زهرا بلند شد و فهمیدم كه خیلی حشریهافتادم به جون ممه هاش و هر كدوم رو لیس میزدم و گاز میگرفتم و صدای زهرا بیشتر دیوونم میكرداومدم پایی و تازه فهمیدم یكم شیكم داره ولی خوب كدوم پسری تو اون لحظه مغزش كار میكنه.رفتم سمت پایین و پیژامه و شرت سفیدش رو به هم دادم پایی و افتاد به جون كصش كه هولم داد و با خنده گفت چته واحشی.اروم!!رفت سمت تخت دراز كشید و و پاهاش رو باز كرد و كص تپلش تازه معلوم شدطرفای بیست سی ثانیه كصش رو خوردم و با یه چك به ممه هاش بهش فهموندم و كه نوبت توهه!!وایسادم جلوش و دكمه ها شلوارمو باز و كرد و داد پایینكهرم از زیر شرت معلوم بود راست كرده بود مخصوصا با اون ویاگراها كه خوردمشرتمم داد پایین و گفت كصافط تو كه گفتی كوچیكهه.كه البته هنوز به نظر خودم كوچیكه:/ اروم سرش رو كرد تو دهنش و شروع كرد ساك زدن و من وایساده بودمموهاشو زدم عقب و سرش رو گرفتم و تو دهنش تلمبه زدم كه داشت خفه میشدولی معلوم بود اینكارستچندباری این كار رو ادامه دادم و بهش گفتم وقت كص دادنهاونقدر كنده بود كه رو تخت جا نمیشدیممجبورش كردم وسط تخت دراز بكشه جوری كه كصش بیرون تخت باشهدوباره یه تف زدم به سوراخش و كیرم رو كه خیس بود میزون كردم و یهو تا ته كردم تواوقدری كه راحت رفت دیگ مطمین شدم طرف از بده های به نام روزگاره!!قبلا تمرین كرده بودم كه وسط سكس تمركز نكنم كه ابم زود نیادواسه همین سعی میكردم به چیزای دیگ هم فكر كنممحكم تلمبه میزدم و اون از شهوت چشاش خمار بود و اروم جوری كه انگار نا نداشت ناله میكرداهل گنده گوزی نیستم كه بگم یه ساعت تلمبه زدم فقط میدونم اونقدر طول كشید كه تایمش از دستم در رفت.اخرای تلمبه هام بود كه زهرا انگاه دیگ بیهوش شده بود و اگه حواسم اون لحظه نبود كل ابم رو میریختم تو كصش و الان احتمالا بابای یه مادرجنده بودم:/كشیدم بیرون و ریختم رو شیكم و ممه هاش و افتادم رو زمینیه مین بعد زهرا پاشد كه خودش رو بشورهمنم لباسام رو تنم میكردم كه برگشتنشستیم رو تخت و اون فقط شورت پاش بودیكم حرف زدیم كه كصافط اونقدر لوند بود كه بازم كیرم راست شد كه البته اثر ویاگرا بودبهش گفتم دوباره میخوام كص بدی كه اولش نزاشت و گفت كصم درد میكنه ولی اصرار كه كردم دوباره راضی شد و اخر كار مثل پورن استار ها ابم رو ریختم رو صورتش و بیشتر از قبل فهمیدم كه یارو خیلی دستش تو كار بوده میدونم كلی غلط املایی داشت ولی قسم میخورم كه عین حقیقت بودكاستی هارو به بزرگیتون ببخشید چون من نویسنده خیلی بدیم خودم میدونمچه برسه الان كه با گوشی نوشتم

Fecha: mayo 6, 2019
Actores: Crucero Carter
Súper película extranjera Probable استفاده Historia cocina Mal Nos conocemos Cayó Me caí Cayó Ortografía Asi que Eso es todo Instagram Esto funciona varias veces Club Gracias bien de nuevo Sobre Lo siento Bibinمسین خووریمسینی Dáselo a él Estamos de vuelta Horario refugio de la brisa tu grandeza Pégame باشورهمنم Bechtmann Catedral Por fin Rubia Escribe a él mismo era para el Budsutinesh Entendí Presupuesto yo estaba: / tiré yo era su pelo Era Éramos estuve estuvimos con el Debajo de mí Pridkla pechos grandes Pornografía Pijama hola pijamas Telegrama eres capaz Estoy loco su camiseta Puta Algo así como Metí ¿Cómo estás? Cuatro ¿Qué es? Hoy dia Me enamoré de nuestro anillo Halqvimain Adios yo quería comí Hermoso Sangriento acogedor su hermano Papá darles tanto La historia yo estaba muriendo Mi escuela Universidad Nuestra universidad Universidad Muchachas estoy en necesidad Compasión De nuevo Cámara Amigos Dos mil El dia de ayer Estoy loco Destripador Érase una vez Repetición Tierra Zahramstaraqati supermodelo Agujero Cofre grande laboral Rey Shudtrafai Shadvai mis pantalones travieso Seguidor enviado Entendí Entendí Película sexy Antiguo کردعكس کردمنم كلبهش کنممحكم کوچشون Pequeño: / Pequeño Girtinمصبح Girtinمكه Girtin Ganjaon demacrado Vestir lamerlos مرجنده Su madre Medio Especialmente Modelo Maryam es una metáfora Alias Gracias Resistencia Mi lugar El tema میددوست Lo lleva yo quiero voy a comer recuerdos de campo Él sabía lo sé lo sé Has visto Yo estaba corriendo yo diría Estoy deseando que llegue tú podrías entiendo Tú entiendes Casarse seguí adelante estaba haciendo lo estaba haciendo yo puedo entender میکنمنظرتون podría ir Estaba tomando estoy triste Incomodidad no di, lo siento No fuimos No pude no nos obligaron No haré No lo hice el escritor no lo dudes no pasaremos No son Usted no No es holichai وحشیارومرفت Real Ponerse de pie viagra viagra

Deje un comentario

Su dirección de correo electrónico no será publicada. Las areas obligatorias están marcadas como requeridas *