Le secret de mon long sexe

0 vues
0%

Bonjour, je dois dire que je suis un perfectionniste absorbé et, bien sûr, confiant en même temps qu’un étudiant.Après quatre mois, je n’ai pas eu la chance de rencontrer ma première petite amie, Kelly Malvenden et Shaq. D'une manière ou d'une autre, j'ai pu retirer sa chemise et gifler ses genoux et penser à mon cinquième geste. Après seulement quelques secondes, j'ai fessé le corps de la femme, mais la chance de Karim s'est avérée être un âne très, très, très serré. À l'époque, je pouvais faire quelque chose que Dieu servait devait faire une petite pause bien sûr, mais notre relation a duré un certain temps. J'avais du sang sur le dos et parfois ça se mettait en place, et comme je ne pouvais pas le faire, nous devions travailler ensemble d'une autre manière, par exemple, nous devenions nus à chaque fois et nous nous mangions même une fois et bien sûr une seule fois. Pour la minute 1, racontez-moi ma vie la plus sensuelle et la plus succulente de ma vie: croyez-moi, cela ne pourrait être décrit pendant un moment et cela me aspirait si profondément que je reculai un instant. Nous n'osions même pas nous parler au téléphone, tout de même après la rupture de la relation, j'étais vraiment fatiguée, je voulais vraiment le faire en tant que fille. Peut-être que je suis l'une des créatures les plus égoïstes de la planète, comme toi. Je me hais moi-même. Quelque temps plus tard, j'ai rencontré Eli. Heureusement, il m'a donné son cul pour la première fois et je n'ai pas trop parlé, et je suis rentré dedans. Je repassai tout le géolithique de Romeo pour le laisser couler de nouveau. Cette fois, en quelques secondes, ce n'était pas si grave, mais la crispation dans la nuque fait mal à beaucoup de gens, de toute façon, presque tout ce qui vient de 10 ou 15 On a couché avec un troisième, peut-être mieux, mais on ne sait pas qui me connaît bien ici, le troisième était Fatima après une fin. La paille a pénétré dans mon sang et nous nous sommes retrouvés nus. Le gamin était très, très fou. Je me suis couché sur le lit et me violé officiellement. Je voulais dire mon gamin. Karam était complètement endormi. Il avait juste la tête baissée et ils pouvaient se tenir sur son épaule et deviner le reste. J'aimerais juste que ce soit fini tôt ou tard, j'ai été officiellement violée par une fille 170 centi. Je suis un pas relativement grand et, avec toute ma sincérité, j'ai maudit cette courte vie de mon sang. J'étais malheureux de les voir, bref j'étais misérable
و اما اصل داستان مقدمش طولانی بود نه من از ترم اول و دوم و البته سوم و مطمئنا تا ترم چهارم دانشگاه توی کف یه دختر 185 سانتی خوش استیل سبزه و البته سال بالایی خودم بودم که میگفتن به هیچ کس پا نمیده تا این که توی یه پاساژ با یه پسر خوش تیپ دیدمش و بیخیالش شدم البته قبلش بهم جواب رد داده بود عجیب اینجاست که در نیمسال دوم سال پنجم دانشگاه همون ترم 10 خودمون خبرش اومد که سارینا در دانشگاه دیده شده سریعا پی جو شدم و فهمیدم که خانم مشغول سپری کردن ترم 12 خودشون هستن خلاصه این که با یک هفته تمرین ذهنی و یه حرکت تخمی تخیلی تونستم بهش شماره بدم و بعد از 2 تا قرار و یه هفته زنگ و تلفن قرار شد که بیاد خونم 1 ساعت قبل از اومدنش دقیقا یک سال برام گذشت از همه بدتر این که نزدیکای اومدنش یهویی دستشوییم گرفته بود و مثانم داشت میترکید اما میترسیدم که اگه برم دستشویی اون زنگ بزنه و همه چی خراب بشه قرار شد که تحمل کنم و بعد از اومدنش به بهانه شستن دستام برم دستشویی توی همین خیال بودم که گوشیم زنگ خورد و گفت که الآن میرسه اومدم پائین استقبالش که دیدم زن همسایه طبقه دوم و البته طبقه اول توی پارکینگ بودن و چون قضیه داشت سه میشد و مطمئنا هم نمیتونستم قرار رو به تعویق بندازم مجبور شدم که خالی ببندم که ازدواج کردم و اینکه خانمم داره میاد باور کنید یا نه این استراتژی رو در عرض 30 ثاینه طرح ریزی و تنها با چند جمله اجرا کردم باعث شرمساریه ولی توی دروغ اونقدر استادم که خودم هم بعضی وقتا باورش می کنم خلاصه رفتم بیرون و وقتی که از تاکسی پیاده شد واوووو چقدر زیبا بود موهاشو چتری داده بود توی صورتش و کاملا با ظاهرش تو دانشگاه فرق داشت دیگه اصلا نگران چیزی نبودم بهش گفتم که وانمود کنه همسرمه و اصلا نترسه اونم از من بی کله تر اومد داخل و با اونا سلام و احوال پرسی کرد سوار آسانسور شدیم و رفتیم بالا باورتون میشه به همین راحتی ولی صبر کن آخ مثانم الانه که شلوارم رو خیس کنم خوب وارد خونه که شدیم بهش تعارف می کنم بشینه منم میرم دستشویی و بعد میام پیشش این توی فکرم بود به محض این که در رو باز کردم دستاش رو حلقه کرد دور گردنم شکمش رو چسبوند به شکمم و حشری نگام کرد آره درسته داشت روی مثانم فشار وارد میکرد میخواستم پرتش کنم و بپرم توی دستشویی ولی نمیشد به بهونه گذاشتن آهنگ خواستم برم سمت کامپیوتر و البته بعدش دستشویی ولی نشد بهش لبخند زدم و سعی کردم بنشونمش روی کاناپه ولی باز هم نشد باورتون بشه یا نه درب دستشویی تنها چند متر با من فاصله داشت و من فقط میتونستم درب آلومینومی خشگلش رو ببینم و مسحور شیشه مشجرش بشم دیدن سنگ توالت براق دستشویی برام شده بود یه رویا یه آرزو در همین حال متوجه شدم که داره سعی می کنه دوتاییمون رو روی کاناپه بخوابونه راستش اصلا متوجه نشدم که بوسش کردم یا نه اون موقع یه حس قوی از اعماق وجودم داشت من رو به سمت چیز بسیار ارزشمندتری میبرد یک اطاق کاشی کاری شده رویایی با یه سوراخ درست وسط اون آروم خوابید روی کابینت البته به همراه مفلوکی که توی دستاش محکم گرفته بود بهش نگاه کردم یه لحظه چشمم به چشمای خشگلش افتاد و بعد هم به لبخند مستانش با سابقه ای که از خودم داشتم سکس ما در هر حالتی بیشتر از چند ثانیه طول نمیکشید پس خیلی سریع دست به کار شدم تا زودتر اون اسپرم لعنتی رو از خودم دفع کنم و به سمت دستشویی شیرجه بزنم ولی بعد از چند ثانیه فشار مثانه کمتر شد و تازه فهمیدم که چه جیگر نازی توی بغلمه بوسیدمش و جمله ای که ده ها بار با خودم از شب قبلش تمرین کرده بودم رو گفتم من ببینم اوپنی سارینا آره پس میخواستی از کجا فرو کنی نزدیک بود که از شدت خوشحالی فریاد بزنم دیگه به هیچی فکر نمی کردم سریع شروع کردم به مالوندن الکی و رفتم سراغ شرتش و شرتش رو در آوردم اما لحظه ای که خواستم بذارم توش یهویی با مقاومت مواجه شدم گفت که باید اول کاندوم بذارم بعد بکنم اما من نمیخواستم اولین سکس واقعیم رو با یه تیکه پلاستیک شروع کنم چند دقیقه بهش اصرار کردم اما فایده نداشت گفت که بعدش دردسر داره فهمیدم که قبلا سابقه سقط جنین داشته ولی به روش نیاوردم کاندوم رو گذاشتم اما به نظر کوچیک میومد بدجور داشت اذیت می کرد اما مهم نبود دوباره مثانم شروع کرد به اذیت کردن و لی دیگه شروع کرده بودم اصلا اونطوری که فکر می کردم نبود هیچ لذتی نمی بردم 1 دقیقه گذشت 2 دقیقه من نشستم و اونم نشست روی کیرم بدون این که احساس خاصی بهم دست بده 5 دقیقه گذشت 10 دقیقه چرا نمیاد آخه مگه من چه گناهی کردم شکمم بدجوری باد کرده بود روم نمی شد که بگم میخوام برم دستشویی 20دقیقه کذاییی نههههههههههههههههههه من هنوز دارم سکس می کنم اون موجود مونث کذایی بدجور بهش حال داده بود خودشم تعجب کرده بود که من چطور تونستم اینقدر خودم رو نگه دارم احتملا فکر کرده بود قرصی چیزی خوردم و با تمام وجود داشت لذت میبرد دیگه من تلمبه نمیزدم بلکه اون داشت روی کیرم بالا پائین میپرید کیرم به حالت نیمه خمیده بود ولی مثل این که اصلا این چیزا حالیش نبود داشتم در اعماق وجودم گریه می کردم که یهویی گفت کاندوم رو دربیار مثل این که به این زودیا نمیای اینو که شنیدم سریع در آوردمش از این جا به بعدش رو یادمه خم شده بود و من داشتم تلمبه می زدم یه لحظه احساس کردم که داره آبم میاد سریع کشیدم بیرون اونم فهمید و برگشت جلوم زانو زد منم شکه شدم نمیدونستم این حرکتش یعنی چی دوباره برگردوندمش و روی کمرش آبم رو ریختم آره میدونم خیلی احمقم طرف میخواست بریزم روی صورتش یا شایدم حتی شاید میخواست بخورتش به خاطر این اشتباه هیچ وقت خودم رو نمیبخشم نفهمیدم چطوری رسیدم دستشویی ولی دیگه دستشوییم نمی اومد هر کاری کردم نمی اومد تقریبا 10 دقیقه طول کشید که یه چند قطره ای اومد و خلاص آره من آزاد شدم من راحت شدم من در آرامش کاملم دوباره برگشتم پیشش و یه بار دیگه باهاش سکس کردم این بار فهمیدم چیکار کردم باهاش و کلی لذت بردم بهم خیلی حال داد و بعد از سکس هم دستم رو روی موهاش کشیدم و بغلش کردم این حرکتم دیوونش کرد و گفت که انگار تا حالا 10 تا زن داشتی چی من اسکل این اولین بار بود که کس می کردم ولی به روی خودم نیاوردم ازم پرسید که چیکار کردی که اینقدر خودت رو نگه داشتی منم چون نمیدونستم چی بگم یه لبخند بهش زدم و گفتم که میرم برات یه چیزی بیارم حرفام رو راست و ریست کردم و دفعه بعد که همون سوال رو کرد بهش گفتم که من میتونم همه چیز خودم رو کنترل کنم حتی شهوتم رو نخند بقیش رو بخون و چند تا کس و شعر فلسفی تحویلش دادم و اونم که نتیجه خارق العاده عمق فلسفه من رو دیده بود کاملا باور کرد من اون شب بهترین شب زندگیم رو داشتم کلی با هم خندیدم از هم عکس گرفتیم و هم رو بوسیدیم و فردا صبح هم دوباره با هم سکس کردیم اون شب باعث شد که من بتونم راز سکس طولانی رو متوجه بشم و این راز من رو تبدیل به قهرمان اون دختر کرد دوستیمون زیاد طول نکشید چون من یه نامرد دروغ گوی پست بی احساسم و اما راز سکس طولانی و لذت بخش رازش خیلی ساده ست و میخوام اون راز رو بهتون بگم هر وقت که احساس کردید دارید میاید ریتم رو کند کنید و به یه چیز دیگه فکر کنید بعد دوباره میتونید برای مدت طولانی تری سکس کنید این تکنیک کمک می کنه که یه دختر رو بتونید حتی به بالای 10 ارگاسم هم برسونید البته بعضی دخترا بیشتر از 30 دقیقه براشون آزاردهنده هست خودتون با یکی دو جلسه سکس میتونید حدش رو بفهمید نگران اندازه کیرتون هم نباشید واژن دختر به اندازه کیر شریک جنسیش در میاد لازم نیست مثل فیلمای سوپر یه عالمه حرکاتی خفن بزنید فقط سعی کنید مدت زمان سکس رو مطابق با نیاز شریک جنسیتون تنظیم کنید و بهش یه ذره تنوع بدید همش همین ممنون که این مطلب رو خوندید باور کنید یا نه راست بود نوشته

Date: Octobre 5, 2018

Soyez sympa! Laissez un commentaire

Votre adresse email n'apparaitra pas. Les champs obligatoires sont marqués *