Du salan cinsî bi keça kirêdarê min

0 views
0%

سلام دوستان.من چند روزه که با این سایت آشنا شدم.واقعا که سایت جالبیه.همه ما یه جوری سکس داشتیم ولی همیشه یه سری از سکسامون از همه خاطره انگیز تره.منم دوس دارم داستان سکس 2 سالم که البته به زودی دوباره ادامه داره با دختر مستاجرمونو براتون بگم دلم میخواد نظر کسیکه میخوندشو بدونم.البته اولین باره خاطره تعریف میکنم اگه خوب ننوشتم ببخشید.ما 4 ساله که یه خونواده مستاجرمونن.البته پدره هم دوست بابامه.ابن مستاجرمون یه دختر دارن که اسمش آزیتاست.آزیتا الان 18 سالشه hûn 4 vê salê de ji 14 Salgyh Azita ku dest ji Zytarv to mature bibînin Myzdm.zyta xwîn nedît Mature zû di temenê xwe yê karên zû jinan big-breasted xwe bû û Hyklsh bû. منم چون آزیتا میومد تو حیاط بازی میکرد همیشه دیدش میزدم..تا اینکه عید دو سال پیش که آزیتا 16 سالش بود واسه عید دیدنی اومدن خونمون.(ما طبقه بالا میشینیم)آزیتا هم که یه کم توپول موپول بود البته چاق نبود ولی مثل این زنای عرب هیکلش پر بود و واقعاهیکلش واسه سکس عالی بود.اومدن عید دیدنی آزیتاهم روبرو من نشست اونجا بود که فهمیدم آزیتا سرو گوشش میجنبه و کرم میریزه.منم گفتم این بچست بابا جوابشو بدم سوتی میده همه میفهمن در ضمن من الان 28 سالمه ینی 10 Bvd.avn Snymvn nîsanê roja yazdemîn a ku ez bi salan Gzshtv dûr bû ji ber ku bavê wî şufêrê basê Mamanshm hemşîre Bvd.bab bû اش رفت سرویسو مامانشم شد شیفت شب بیمارستان.خونه ماهم از یه هفته پیش رفته بودن شمال منم چون اهل مسافرت نیستم مثل همیشه نرفتم.میدونستم آزیتاهم تنهاست چون خیلی پیش میومد که تنها باشه تک بچم بود.اون شب من داشتم فیلم سوپر نگا میکردم از ماهواره (کانال pg )که یه سکس کون کردن خیلی باهال نشون داد.بدجوری شهوت گرفته بودم.که یهو آزیتا وکرم بازیه اون روزش اومد تو ذهنم.گفتم شاید آزیتا میخواست یه چیزی حالیم کنه که من محلش نذاشتم بزار ببینم کرم میریزه دوباره یا نه da ku ez derenceyan .vayh Zzn berê li ser telefonê ku min dît dikişiyan min Azita Dydmyznh.fhmydm yeah Hnvzk çû م میریزه.بعد 5 مین دوباره اومدم تو راه پله که آزیتاهم تو همون لحظه درو باز کرد چون راه پله مون مشترک بود.شروع کرد به سلام کردنو احوال همو پرسیدن که ازش پر سیدم تنهایی گفت آره یککمم میترسم گفتم واسه چی.گفت از ماهواره یه فیلم ترسناک دیدم حالا میترسم بخوابم.البته فهمیدم دروغ میگه چون میدونستم به خاطر درسش مدتیه باباش ماهواره شونو جمع کرده.گفتم خوب بیا خونه ما که بدون تعارف گفت باشه.الان میام بعد چند مین دیدم آزیتا با یه شلوار استرج تنگو یه تی شرت بلند اومد بالا.واای چه کسی شده بود .سوتینم نبسته بود چون از زیر تی شرتش سینه های بزرگو نرمش مثله ژله میلرزید. بعد نیم ساعت حرف زدن سر صحبتو بازکردیمو یه کم صمیمیتر شدیم واسه همین گفتم دوس داری فیلم سکسی ببینی گفت آره خیلی تاحالا ندیدم.منم ماهواره رو گذاشتم رو کانال pg خودمم رفتم تو آشپزخونه الکی لفتش دادن .وقتی برگشتم واقعا شهوتو تو صورت آزیتادیدم منم که کیرم راست شده بود رفتم بغل دستش نشستم هینطور که باهم دیگه سوپر میدیدیم دستمو بردمو سینه شو مالوندن .لامسب خوشش اومد فهمیدم که امشب یه سکس افتادم چون کرم میریخت حسابی.یه کم باهاش ور رفتمو بوس کردنو لب گرفتن که آزیتا گفت دلم میخواد کیرتو ببینم .gftm ê herin di odeya xwe de tazî bi hev û din. Azita bi xuya bû ku ez ji we re dibêjim. Ez dest bi Sai dest pê kir, da ku ew rast bû ku çi tiştek pişk, cilên gelemperî, kovên mezin, febên ron û ronek spî bû.

Dîroka: Nîsanê 13, 2018

Leave a Reply

E-maila te ne dê bê weşandin. qadên pêwîst in *