Sex with Father Marjan û Agha Reza

0 views
0%

Piştî roja ku bavê min cenazeyê min min kir, min biryar da ku tu tiştek pêşî cenazeyê binivîse, lê paşê min ji min re guman kir ku hinek cenazeyê lîstin bû, lê ez nizanim heger ez fikirim bingehîn ku sê kes bi hev re amade bikim.

Daysend roj derbas bûn û Coral hati bû oda me û me gelek dem bi hev re hebû lê ew ji bo me dubare bû. Wî ji min re got ku ew diçe mala bapîrê xwe û dayika wî şeva çûyî hatiyê malê. Min silav ji wê re got û got ku coral çû mala xwîşka xwe li benda silavên min Min xwest ez herim hundir, di heman demê de bû yekî ku ji min re got, we dê çi bêjin heye? Min got na na we got hûn dikarin paşê biçin vir? Min pirsî çima wê got bila were dû min ji we re got ez ê biçim kincên xwe li malê bikim. Ez tenê havil bûm ku ez zûtir biçim wir.

لباسامو که عوض کردم جلوی اینه ایسادم یه نگاهی به کسم انداختم و بهش گفتم الان یه دلی از عذا در میاری به مادرم گفتم میرم پیش مرجان و ر رفتم خونشمن اونقدر عجله داشتم که نفهمیدم کی رسیدم در خونشن در زدم پدر مرجان در و باز کرد و گفت بیا تو همین که وارد شدم دیدم فیلم سوپر گذاشته دستی به پشتم زد و گفت حالش چطوره خوبه یادته بهم قول دادی که اگه فرصتی پیش بیاد یادته که اره گفتم اره یادمه ولی مرجان نیاد گفت نه باهاشون تماس گرفتم خودم میرم دنبالشون و رفتیم توی اتاق لباسامو دراورد تنم یخ کرده بود خودشم از شهوت مثل بید میلرزید بعد خودشم لخت شد همش منتظر دیدن دوباره کیرش بودم کیرش و که دیدم اب از دهنو کسم راه افتاد کیرشو داد دستم و گفت میخوریش گفتم بخورمش گفت اره گفتم نه حالم بهم میخوره گفت امتحان کردی که میگی حالت بهم میخوره امتحان کن فقط یه ذره اگه بد بود دیگه نخور منم سر کیرشو کردم توی دهنم یه لیس زدم بد نبود بعد یکم بیشتر کردم تودهنم گفت دیدی باحاله دستشو گذاشت پشت سرم و جلو عقب میکرد مثل اینکه خیلی بهش حال میداد بعد خوابید گفت بشین روش منم انجام دادم کیرش تا ته رفت تو یه اهی کشیدم خیلی حال میداد پنج دقیقه ای گذشت بهم گفت میخوای فیلم خودتو ببینی گفتم چهجوری بعد موبایلشو اورد و دوربینشو روشن کرد وشروع کرد به فیلم گرفتن گفت نترس بعد پاکش میکنم یکم که فیلم گرفت نشونم داد کس خودمو میدیدم که یه کیر گنده میرفت توش خیلی حال کرده بودم چند دقیقهای گذشت که ابهم گفت میزاری از کون بکنم کیرشو در اورد و با انگشت میکرد داخل کونم یه کم که رون شد دو انگشتی کرد که یکم دردم گرفت بهش گفتم درد داره گفت اولش درد داره اگه تحمل کنی بعدش حال میده با تموم دردش قبول کردم و کارشو ادامه داد بعد کیرشو تفی کرد گذاشت در سوراخ کونم نفسم بند اومد سرش که رفت تو چشمام سیاهی رفت دستمو گذاشتم روی رونش گفتم درش بیار درد داره گفت صبر کن و یکباره خوابید روم بقیه کرش با فشار رفت تو دردش از درد کسم خیلی بیشتر بود یه دادی زدم دم دهنمو گرفت گفت الان دردش ساکت میشه بعد از مدت کوتاهی که گذشت اروم شد و یواش یواش شروع کرد به جلو و عقب کردن گفت حالا بهتره نه گفتم خیلی درد داشت به هر شکلی که فکرشو بکنید منو کرد که یک باره احساس کردم یه نفر پشت سرمه اخه پشتم به در بود و توی اون لحظه روی کیرش نشسته بودم تا برگشتم پشت سرمو نگاه کردم دیدم یه مردی استاده و لخته و کیرش توی دستشه و منو نگاه میکنه یه باره از جام پریدم از ترس یه جیغ زدم و رفتم ته اتاق پدر مرجان گفت نترس بابا اق رضا از خودمونه بیا اینجا از ترس داشتم میمردم گفتم چرا به این گفتی مگه قرار نبود کسی نفهمه اره گفت اخه اقا رضا از دوستان خوبمه و گفتم شاید بیشتر حال کنی اونم یه حالی بکنه بد نیست دستمو گرفت تا بیاره جلو که گفتم میخوام برم خونه اومدم لباسامو بپوشم گفت میخوای بری باشه برو فیلمتو میخوای چیکار کنی ها تازه یادم به فیلمه افتاد گفتم پاکش کن گفت نمیشه اول بیا بعد پاکش میکنم دیگه چاره ای نداشتم گفتم خیلی نامردی گفت هر چی میخوای اسمشو بذار اقا رضا کیرشو توی دستش گرفته بود بعد اومد پشت سرم خمم کرد و کیرشو گذاشت در سوراخ کسم هیچی نمی تونستم بگم کردش تو از کیر پدر مرجان یکم کوچکتر بود به خودم گفتم همین یه باره باید تحملش کنم بعد خوابندم روی زمین به پدر مرجان گفت راست گفتی عجب کسی داره چقدر تنگه چند دقیقهای که گذشت خواید که من بشینم روش کیرشو تا اخر کردم تو خوب که کرد پدر مرجان رفت پشت سرم دستشو گذاشت روی کمرم و سینمو چسبند به سینه رضا خودشم کیرشو گذاشت در سوراخ کونم تا اومدم بگم نه نصف بیشتر کیرش توی کونم بود و هی جلو عقب میکرد حالا دو نفری داشتن از جلو و عقب منو میکردن از جلو حال بود و از عقب عذاب ولی روی هم رفته باحال بود کارشون که تموم شد پدر مرجان از من معذرت خواهی کرد ودوستش بابت کس قشنگ و تنگم از من تشکر کرد بعد از از کردنشون تا یه شب کسو کونم درد می کرد اخه خیلی وحشیانه می کردن.

Dîrok: Sibatê 20, 2018

Yek li ser "Sex with Father Marjan û Agha Reza"

Leave a Reply

E-maila te ne dê bê weşandin. qadên pêwîst in *