Gelek sexikê bi xwişka min re zelal

0 views
0%

Hi. Ez emperor im û 22 kevir e. Bi dilsoz, min qet bi jinê an keçî re bi jina xwe re cinsî nebûye, û ez her dem hebû ku hestyariyek baş bûbû, lê ew nehatime.
اطرافم هم دختر زیاد بود و اولین و نزدیک ترین دختر بهم،خواهر بزرگم شیدا بود.خب من دو تا خواهر دارم ولی اونقدری که به شیدا احساس نزدیکی می کردم نسبت به شراره این احساس رو نداشتم.گرچه نمی دونستم که سرنوشت چیز دیگه ای رو برام رقم میزنه و اتفاقات طور دیگه ای می افته.شیدا خواهر بزرگم یه سال ازم بزرگتر بود و شراره هم دو سال از من کوچیک تر بود و تقریبا من و شراره خیلی با هم درگیر بودیم.در واقع بعد از اینکه پدرم بعد از به دنیا اومدن شراره از دنیا رفت مادرم به تنهایی ما رو بزرگ کرد و این درگیری من و شراره خیلی باعث زحمتش می شد.مادرم هم جوون بود و هم خوشکل و خوش هیکل Her kes wê hez dikir, lê min jî xwest ku wî ji bo bibe Bmvnh.hty yek.
Çîroka ji wê derê ji ku derheqa Şerareh di nav zanîngehên Tehranê de dest pê kir û her kes kêfxweş bû ku bajar nekiribû û, bê guman, ez bi şaş bûm, çimkî min fikirîn ku ez bi dawiyê xemgîniyê, lê ew nebû.

شراره شروع کرد به رفتن دانشگاه و کم کم یه تغییراتی توش دیده شد.تیپ و لباسش خیلی باز تر شد و آرایش هاش هم 180 درجه فرق کرد در واقع اصلا شراره ی قبلی نبود.یواش یواش شب دیر اومدن ها هم شروع شد و به بهونه ی رفتن به خونه ی دوستاش حتی بعضی شب ها هم خونه نمی اومد.مامانم با این قضیه مشکلی نداشت و خیلی توی این مسائل باز فکر میکرد و حتی دوست پسر شیدا بعضی شب ها پیش شیدا تو اتاقش میخوابید و منم مشکلی نداشتم ولی شراره دیگه خیلی داشت مشکوک میزد.این شد که تصمیم گرفتم سر از کارش در بیارم.هر کاری کردم نتونستم تا اینکه اون اتفاقی که میخواستم بیفته خود به خود افتاد.یکی از روز های پاییز سال 87به یه مهمونی حوالی صادقیه دعوت شدم.اونطوری که دوستم تعریف می کرد قرار بود آخرش سکس پارتی داشته باشیم و خودش چند تا جنده هم ظاهرا دعوت کرده بود در کنار مهمونا.منم که تجربه ای تو سکس نداشتم اول رد کرد ولی بعدا به اصرار دوستم قرار شد من آخر سر نمونم و جنده ها که کارشون رو شروع کردن من دیگه برم.اینطوری شد که رفتم.توی مهمونی جمعیت زیاد بود و شاید 50-60 نفر بودیم که پسرا حدودا 20-25 نفر بودن و بقیه دختر بودن.تا ساعت 12 شب مهمونی ادامه داشت تا اینکه رفیقم اومد بهم گفت:«امیر اگه میخوای بری همین الان برو.اگه بمونی هم که منو خوشحال میکنی.میخوایم Let's start. " Ez hest dikim û got ku ez ê dîsa vegerim. Min kûçikê min hilkişand û ji deriyê derketim û paşê ez çûm yî hundir û gavê ketim.

ماشینم دقیقا جلوی درب پارک بود.به سمت درب ماشین رفتم که صدای 5-6 تا دختر شنیدم.کنجکاو شدم و برگشتم و صحنه ای رو دیدم که از تعجب شاخ در آوردم.شراره به همراه 5 تا دختر دیگه با تیپ های وحشتناک سکسی و آرایش غلیظ از یه پاترول پیاده شدن و به سمت درب حیاط رفتن.خودم رو سریع پشت ماشین قایم کردم تا اونا وارد خونه بشن.سریع به دوستم زنگ زدم و گفتم:«جنده هات همینا بودن که اومدن تو؟»رفیقم خندید و گفت:«اره.چطور؟میخوای تو هم بیای تو؟»منم گفتم آره.رفیقم هم در رو زد و رفتم تو.هنوز باورم نمیشد که شراره اومده اینجا تا جنده گی کنه.به آرومی رفتم بالا و وارد شدم.توی سالن پذ رایی دنبال شراره گشتم.یه گوشه روی مبل نشسته بودو یکی دیگه از رفقا کنارش بود و دستش رو روی پاهاش گذاشته بود.منم یه جایی که دیده نشم پشت چند نفر نشستم و مشغول نگاه کردن شدم.مهمونی داشت یواش یواش وارد فاز سکسی میشد و دختر و پسرا رفته بودن تو فاز لب بازی و دست مالی همدیگه.تو همین لحظه یه دختر هم به سمت من اومد و گفت:«چرا تنهایی جیگر»روم رو بهش کردم و گفتم:«برو یکی دیگه رو پیدا کن.من دارم میرم»طرف هم یه ایییش کرد و با اکراه رفت.رفیقم داشت یواش یواش رکابی شراره رو در میاورد که یهو هم رکابی و هم سوتین صورتیش رو با هم در آورد و سینه های شراره که سفت شده بود رو هوا م وند.خیلی دوست داشتم از این صحنه فیلم بگیرم ولی به خاطر ازدحام جمعیت نمیشد.باید جلو تر میرفتم.خیلی آروم از پشت مبل ها رفتم و وارد آشپزخونه شدم.حالا شراره و سعید پشتشون به من بود و هر دوشون هم به شدت مست بودن . Gvshym hêdî hêdî nîşan kir, ji paş film Innocence Grftnm rabû ew du bû. Ez têgihişt ku yekî bes bû bilind bibe atmosfera partî ne. سعید کم کم رفت سراغ شلوار و چند لحظه بعد شراره رو لخت لخت روی مبل خوابونده بود و داشت کسش رو میخورد. Min hebû min xwe kir û dîtina laşê sexy te xûşka Nymphomaniac bû.

سعید یواش یواش بلند شد و از توی جیبش یه کاندوم در آورد و روی کیرش گذاشت.پیش خودم فکر کردم یعنی میخواد شراره رو از کس بکنه؟و این سوال رو با خودم مدام مرور میکردم که این اتفاق افتاد.سعید کیرش رو دم کس خیس خواهرم گذاشت و با یه فشار ساده کیرش تا ته توی کس گشاد خواهرم جا شد و مشغول تلمبه زدن شد.دیگه تو حال خودم نبودم و بد جوری فاز سکسی گرفته بودم.تقریبا 10 دقیقه فیلم ضبط کرده بودم و از کس دادن شراره هم گرفته بود ولی خودم هم میخواستم وارد کار بشم.گوشیم رو خاموش کردم و توی آشپزخونه تمام لباس هام رو در آوردم و یه دابل شات برای خودم ریختم و خوردم.یه کم صبر کردم و بع خیلی آروم به سمت سعید و شراره رفتم.حالا سعید روی مبل خوابیده بود و شراره روش نشسته بود و داشت تلمبه می زد.شراره پشتش به من بود ولی سعید منو دید.یه چشمک به سعید زدم و اونم متوجه شد.دستش رو آورد رو کمر شراره و اونو روی خودش خم کرد طوری که سوراخ کون خواهرم سمت من قرار بگیره.من هم از پشت به شراره نزدیک شدم و کیرم رو به کیر سعید که توی کشس شراره بود مالیدم تا خیش بشه.یه کم با انگشتم به سوراخ کون شراره ور رفتم و شراره هم چیزی نمی گفت و کاملا توی فاز عشق و حال بود.من هم کیر کلفتم رو که حتی کل کیر سعید رو میخوابوند رو روی سوراخ کون شراره گذاشتم که یهو شراره با یه صدا حشری کننده گفت:«آخ جون.من عاشق کون دادنم.کونم رو جر بده.زود باش»و حواس مهمونی به ما پرت شد.این حرفش من رو حشری تر کرد و من کیرم رو فشار دادم داخل که یهو شراره جیغ کشید و کل Hûn dikarin dîsa sê me ji bo demek ve digerin.

Kulîlkên bêdeng çûn û min dît ku Kirar pir bi hêsanî di binê flinokan re diherike, û li ser bingehê ezmûnên ku paşê min qezenc kirim, min fêm kir ku xwedan Flores di wê demê de pispor bû. Ji ber ku ew li wir rûniştibû, ew di binî de şewitî û nikaribû pompê bikira .Belêsê domdar û ew tenê westiyayî bû û ez jî pir hişk didomiya. Ez her deqê xwe li biratiya xwişka xwe diterikim .. Min bi qasî du-sê hûrdem dixebitî berdewam dikir heya ku min hest kir ku ava min derî tê û min ava xwe di bin çermê xwe de venaşt. Momentsend hûrdem dema ku min bar kir bêdeng sekinî. Ez êdî ne ji xwe bûm û ez tim difikirîm ku ez bi xwişka xwe re cinsîyet dikim.Min cilên xwe danîn û xatirê xwediyê partiyê got û di erebeyê de ketim û ketim.

مدام به کاری که کرده بودم و فیلم ده دقیقه ای که گرفته بودم فکر میکردم.کیفیت فیلم بالا بود و شراره کاملا توش معلوم بود و نمیدونستم با فیلمی که از سکس خواهرم گرفتم چیکار کنم.فقط پیش خودم مونده بودم بعد از این چیکار کنم چون شراره واقعا خوشکل ترین دختری بود که دیده بودم و میخواستم یه دفه واقعا با هم سکس داشته باشیم.بعد از اون روز کنجکاو شدم که شراره چطور این کاره شده و یه سری تحقیقات انجام دادم تا بالاخره یکی از دوستای دانشگاهیش بهم گفت دلیلش بی جنبه بودن شراره توی عرق خوردن بود و بهم گفت شراره اولین بار که سکس کرد خیلی عرق خورده بود و تو حال خودش نبود و وسط Xerîb bi tevahî tengahî bû û bi lez kirin û di heman demê de di heman demê de gelek cinsî û mizgeftên xwe winda kirin. Di dawiyê de cinsê min yê yekem bû ku wisa be.

بعد از اون من چندبار دیگه هم با نزدیکام سکس کردم و بالاخره با شیدای دوست داشتنیم هم سکس کردم و خب شیدا بعد از اینکه با دوست پسرش به هم زد رسما هر شب نصفه شب میاد اتاق من.در نهایت هم تونستم یه نیمه سکس با مامانم داشته باشم که این آخری مربوط به هفته ی گذشته هست و هنوز تو کفشم چون بهترین اتفاق عمرم بود و داستان جریان خیلی خیلی جالبی پیش اومد تا این اتفاق افتاد و داستانش رو به زودی براتون می نویسم.ولی در کل هنوز که هنوزه نتونستم شراره رو Û tiştek balkêş eyn e. bi saya rewşa aborî ji bo mîrasa me ji bavê baş ma û no kêmbûna hene, lê hişên paşê ku ew di şîrketa endezyarî xwest kar neke û mom min hev û guman kir ku ew baş dikare çi bû, ji ber ku pere ji baş bû و دیگه نه تنها از مامانم پول تو جیبی نمیگرفت بلکه یه دفه در کمال ناباوری 10میلیون تومن برای خرید ماشین به مامانم کمک کرد و همه مونده بودن ولی من میدونستم خواهرم در حقیقت کارش چی بود. هیچ شرکت مهندسی وجود نداشت بلکه خواهرم به خاطر چهره و اندامش و حرفه ای بودنش یکی از گرون ترین جنده های تهران بود و ظاهرا اون طوری که آمارش رو در آورده بودم شبی بین 50 تا 100 تومن میگیره.با این وجود مادرم یه دفه میخواست شوهرش بده که شراره تهدید کرد و این اتفاق نیفتاد و خانوم هنوز از پول در آوردن سیر نشده.یکی از دوستام هم میگه شراره اینقدر در آورده که یه خونه برای کارش توی میدون رسالت خریده.فکر همه چیز رو میکردم جز اینکه یه دانشگاه رفتن، از Xwişka min karkerek profesor e. . . . .

Dîrok: Sibatê 3, 2018

Leave a Reply

E-maila te ne dê bê weşandin. qadên pêwîst in *