Download

Kûçik bi xwediyên xwe yên xwezayî re baş dibe û ew bêhn dibe

0 views
0%

Sexy Videos in niha ji xwediyê du zarokan e, kurê û keça Mshtrkmvn Alham.mvq

Zewacê ji min re kir ku ez 5 salî bûm û ew di heman demê de di heman demê de xweşik û dilêş bû.

Ji padîşah heya her jina ku hûn bi topan têne girtin .. Wekî Monica Baluchi

We em jî seksî ne. Ez naxwazim coney bêjim, lê hûn 5 salan ji dema ku we li Tehranê nas kirî hûn kêmtir bûn.

Ez ji ber ber menuê di derheqê xuya û xweşikiyê de ji rûyê xwe ve dikişandim

Ew bi rastî zewacek hezkiriyek dilşewat bû ku ew ji min zêdetir hez dikir. Ew ji hevjînê xwe veqetand û

Ew bi keça xwe, Kos re, ku wê demê 10 bû, dijiya

35 saxlem tevî Hyklm ji Mannequin û size pişta in tenê getting 10 salî û im zilamên zewicî dizanin çîrokeke sex baş

Zilamê ackerkez tê de dimîne, lê dîsa jî cinsê Iranianranî rast e

Bi tenê bêjim Ez nafikirim keçek ku dikare ji min re bibêje na ye. Ez ê ji çîrokê re baş bibêjim. Çend meh berê, me şevekê bi hezkirina dilîze dilîstin, û em hîs dikirin ku em kontrola balonê dikişînin. Bêguman Gettin rabû bi cîh bikin ku hûn xwedî ramana ku îlhama xwe dîsa xew bi sînevîzyonê û mizdana xwe ber şevan, niha em xwedî yekem match love giştî bi her aliyê de bimirin dikare bibe 1 saet ji bo Brshgrdvndm li nabezim û rub'm li ser to bila bag Kelly û Uh Joon Uh Joon dê bêje ku te min nedît. Ez li balqonê digeriyam û bi bele û pişta min kom dikir da ku hevala min bibîne. یده داره منو مامانشو دید می‌زنه.اون منو نمیدید یعنی‌ نمیتونست تشخیص بده که دارم میبینمش در واقع منو مامانشو سایه هامون و میدید بخاطر پرده که پشت اون مخفی‌ بود ولی‌ چون تابستون بود و پنجره باز مطمئنم صدامون واضح شنیده میشد.نمیدونستم چی‌ کار کنم نه Ez dikarim ji kaxezê derkevim ji ber ku îlhamê ew çend egîd bû û min nikaribû ji wî re bibêjim ku ew li min temaşe kir ji ber ku ez nizanim çi ew dikare çi bike û ez nikarim heya sibehê fêm bikim ku min dît te got ku ew dikare bibe şermîn. Bifikirin (wekî bav) ji min re ku ez salî 10 salî me رگ شده و بخاطر فاصله سنی‌ کم مثل ۲تا دوست هستیم منم چون سنمو چهرم نشون نمیده بیرون که میریم مثلا پیش دوستش وقتی‌ میگه بابام باید توضیح هم بده که چجور بابایی که اینقدر جوان و خوشگل است.خلاصه بگذریم مونده بودم چی‌ کار کنم که یهو الهام گفت عشقم امشب نمیخوای زنتو بگای زود باش دیگه یا می‌خوای من شروع کنم .من دیگه کاملاً لال مونی گرفته بودم که الهام خودش منو برگردوند و اومد روم شروع کرد کیرمو خوردن.ما چون حال کردنامون همیشه با صحبت کردن زیاده و قربون صدقه هیکل همدیگه میریم Insp îlhamê her gav ji min re vedibêje ka meriv çawa difikire. کونمو بکن جرم بده کسمو بگا آخ جون جون و کیرتو می‌خوام و …خلاصه همه چی‌الهام ارضا شده بود و من چون هنوز شوک بودم ارضا نشده بودم که شروع کرد کیرمو خوردن و میگفت مهران یالا آب می‌خوام ساک میزدو و میگفت و قربون صدقه کیرم میرفت که آخ جون چه کیری دارم من و همین حرفا.آبم که داشت میومد فهمید و نزاشت ازش دور شم منو گرفته بود و میگفت بپاش تو صورتم ؛خلاصه منم ارضا شدم و رو تخت ولو شدیم و من هنوز حس می‌کردم که سپیده آنجاست و نرفته.خیلی‌ بی‌ مقدمه گفتم منو تو موقع حال بهم اینجوری حرف می‌زنیم زشت نیست آخه تا حالا به این مساله فکر نکرده بودم.گفت نه همه عشقبازی مون مزش به همینه گفتم آخه یه جوری حرف می‌زنیم مثل جنده و جنده باز می‌شه گفت خوب آره معلومه من جندم عزیزم ولی‌ جنده توام حشری توام برای تو جندگی نکنم برا کی‌ بکنم گفتم خوب بسه.البته بین من و الهام اعتماد بالای بود و هر دومون عاشقانه همدیگرو دوست داشتیم و تو این ۱۰ سال به هم دیگه خیانت نکردیم.من می‌خواستم حرفارو تموم کنم که بخوابم ،پس به الهام گفتم عشقم تو برو دوش بگیر که من دیگه پنچر شم فردا صبح هم باید زود برم شرکت که شریکمون میاد زشته استقبالش نکنم .می‌خواستم بخوابم که الهام که پاشده بود بره حموم گفت نکنه قربون کیرت میرم و میگم جون چقدر گندست یه فکرایی کردی گفتم دیوانه ، چه حرفیه می‌خوام بخوابم شب بخیر یهو گفت:آخه با چند تا از دوستام که میشینیم حرفای زنونه میدونی که برا هم تعریف می‌کنیم اندازه کیرای شوهرامون و داستانهای رختخواب میدونیکه گفتم خوب .گفت اینجور که من فهمیدم مال تو حرف نداره گفتم عجب.این چه حرفای که میزنین آخه.با کدوم دوستات؟گفت همون مریم و مژگان و سمیرا لاشی که هر وقت میومدن میخواستن بخورنتا.گفتم پس برا همینه چند وقتیه نمیزاری بیان آره؟گفت آره از حسودی از همون اولش هم میترکیدن که از من کوچیک تری.گفتم خوب بی‌خیال من میخوابمخواستم بخوابم که زودتر این حرفا تموم شه و سپید بره هرچند کاری که نباید میشد شده بود.ساعت ۷ بود که از شرکت برگشتم الهام نبود آخه باشگاه میره.منم انگار نه انگار که از ماجرای دیشب سپید خبر دارم گفتم شام خوردی یا باهم بخوریم،گفت مهران (آخه تو خودمون همیشه از اولش مهران صدام میکرد خودم می‌خواستم) بریم بیرون شام بخوریم چون میدونستم الهام تا ۹ نمیاد گفتم باشه برا مامان هم میاریم هرچند رژیم میگیره.رفتیم بیرون .نرسیده به پل رومی رفتیم پیتزا بزنیم.خلاصه داشتیم شام میخوردیم که دیدم یکی‌ از میزا خیلی‌ تو نخ ما هستن البته چون ۳تا دختر جوان بودن خوب من هم چیزی نگفتم اما خیلی‌ مشکوک شدم.بگذریم برگشتیم خونه.البته سر راه رفتیم دنبال الهام و پسرم که ۵ سالشه و مامانش باشگاه میبره او رو هم آوردیم.من داشتم آبجو میخوردم و فیلم میدیدم و الهام هم داشت دوش می‌گرفت که صدای پچ پچ شنیدم از تو اتاق سپید راستشو بخواید تا اون روز به هیچ چیز شک نمیکردم چون سپید یه دوست پسر داشت که خوب ماهم خبر داشتیم و میشناختیمش یعنی‌ دلیل برای پچ پچ تلفنی نبود بی‌ اختیار رفتم پشت در و گوش کردم چیزایی که شنیدم باورم نمی‌شد:دیدی چقدر جیگره آره خیلی‌ باحاله خیلی هم سکسیه دیدی لباشو یذره است پیتزارو چجوری میخورد .دو زاریم افتاد اونا که مارو تو رستوران دید میزدن دوستش بودن که من نمیشناختمشون پس سپید داره منو جای دوستش به اونا جا می‌زنه.حالم بد شد نمیدونستم چی‌ کار کنم.به الهام نمیتونستم بگم با خودش هم آخه چجوری حرف بزنم؟مونده بودم که چی‌ کار کنمچند روز گذشت و من دیگه حواسم بود تو اتاق خواب پنجره را ببندم و پرده هارو کامل بکشم.یه پنجشنبه شب بود الهام و پسرم رفته بودن خونه مادرش اینا (چون بعد ازدواج منو الهام تقریبا فامیل من منو ترد کرده بودن بچه‌ام فقط خونه یه مامان بزرگش میرفت)برا همین وقتی‌ میرفتن حسابی‌ میموندن من هم نمی‌رفتم به همون دلیل که مادرش اینا هم راجع به من فکر خوب نمیکردن البته من از خانواده کمی‌ نبودام ولی‌ الهام و خانوادش خیلی‌ پولدارو و بزرگ و….آره و فکر میکردن من برای پول اون بود که باهاش هستم و اینو همه جز خودش قبول دارن.بماند.سر شب بود بهم زنگ زد و که حسابی‌ مشروب بخور امشب می‌خوام یه حال حسابی‌ کنیم وقتی‌ اومدم خونه آخه هر دومون از سکس تو مستی خوشمون میومد منم که فکر اتفاقی‌ رو که امشب قراره بیفته رو نمیکردم حسابی‌ ویسکی‌ خوردم که ساعت ۱۱ اینا بود باز زنگ زد که فرهاد(پسرم) لج کرده نمیاد و مامانم هم نمیذاره بیام فردا میام و از این حرفاگفتم باشه و رفتم سراغ ماهواره که خودمو سرگرم کنم.سپید اومد و از اتاقش بیرون و روی کاناپه ولو شد و باهم داشتیم فیلم میدیدم.سراغ مادرش رو گرفت گفتم خونه مامانی ایناست و فردا میاد.منم که معلوم بود مستم گفت با منم مشروب می‌خوری؟ گفتم آره عشقم(البته همیشه می‌گفتم و عادی بود مشروب رو هم ی ۱ سالی‌ بود که میخورد و مام میدوستیم)فردام که جمعه بود و خونه بود پس مهم نبود بخوره.برا اونم ریختم و میخورد منم چون خیلی‌ جلو بودم چند تا در میون خودم هم یکی‌ میخوردم.کلش داغ شده بود چون هر وقت داشت مست میشد سرخ میشد لپاش و چشماش از درشتی می‌خواست از صورتش بیاد بیرون.من داشتم سیگار می‌کشیدم که یهو و بی‌ مقدمه گفت خالی‌ که حال نمیده بذار یه‌چیزی بدم پرش کنی‌ .من که خوب مجردیم همه جور غلطی کرده بودم فهمیدم و با تعجب به سپید نگاه می‌کردم و زبونم بند اومده بود.چون تاحالا تو این ۱۰ سال نه تنبیه کرده بودمش نه نصیحت کلا اینجور کارا با مادرش بود .دید من چیزی نمیگم رفت و تقریبا چیزی نزدیک به ۳گرم حشیش آورد و داد بمن و گفت حدس می‌‌زنم خودت واردی.یه لحظه فکر احمقانه‌ای از سرم گذشت.گفتم خوب اگر باهاش بکشم رومون باز می‌شه و می‌تونم باهاش صحبت کنم و بیشتر خیر سرم نقش تربیتی‌ از خودم نشون بدم.منم که تو این ۱۰ سال گذری خلاف کرده بودم چون الهام از تجربه زندگی قبلیش شدیدا ضربه روحی‌ خورده بود و تنها چیزی که نمیتونست قبول کنه این مساله بود و تنها دروغ تو زندگیمون که به اون گفته بودم همین بود که این گذری رو مخفی‌ می‌کردم.بگذریم خوب خیلی‌ وقت بود از آخرین بار میگذشت خیلی‌ سریع ۲تا موشک حاضر کردم و یکی‌ دادم به سپید یکی‌ هم خودم روشن کردم.که سپید اومد پیشم و گفت نه مثل همه باهم بکشیم خوب من هم بعد از چند تا پک چرخوندمش و خلاصه با یه لذتی وصف نشدنی‌ داشت با من حشیش می‌کشید.تموم شد و خلاصه هر دومون رو ابر بودیم و حسابی‌ می‌خندیدیم و به اصطلاح بنگ و باده کرده بودیم.من البته هوشیاریمو می‌خواستم حفظ کنم ولی‌ صحبت و نصیحت رو بی‌خیال شدم برای بعدن گذشتم.اما از همه جا بیخبر که یه الف دختر بچه 20 ساله چه خوابی‌ برام دیده.سپید رفت کنترل رو برداشت و رفت رو شبکه‌های سکسی که قفل بود با تعجب نگاش کردم و گفتم چطور تونستی‌ بازش کنی‌ با یه شیطنت خاصی‌ گفت خوب دیگه.خیلی‌ جدی گفتم بزن بره اما گفت منو تو که دیگه باهم این حرفارو نداریم دیدم مثل اینکه نمی‌شه برای بعدن بمونه صحبت کردن و باید همین امشب حرف بزنم باهاش چون دیگه داره خیلی‌ جلو میره .گفتم عزیزم من می‌خوام تو آزاد باشی‌ و با من رابطه خوبی‌ داشته باشی‌ ولی‌ تو حریم خانواده یه مرز هائی هست که نباید برداشته بشه یه حرمتهای هست که نباید شکسته بشه و درست نیست منو تو باهم این صحنه‌ها رو ببینیم وقتی‌ تنها بودی ببین مساله نداره خوب یه امر طبیعه و تو هم مثل همه بالاخره یه‌روز خانوم میشی‌ و با عشقت آره دیگه و در این بار هر سؤالی داشتی از مادرت می‌پرسی‌.خلاصه من که داشتم مثلا نصیحت می‌کردم اومد نشست روی پاهام و گفت من سعید و نمی‌خوام نه هیچ کس دیگه‌ای رو تو رو می‌خوام خیلی‌ وقت که خانوم شدم و همه چیزو می‌دونم ولی‌ من تورو دوست دارم.از جام بلند شدم و گفتم خوب بسه دیگه برو بخواب بعدن حرف می‌زنیم که با پروی هرچه تمام تر اومد طرفم و شروع کرد به لب گرفتن از من و میگفت امشب بی‌ تو نمی‌خوابم مگه من چی‌ می‌خوام فقط می‌خوام دوستم داشته باشی‌.ازش دور شدم و گفتم خوب معلومه دوستت دارم واگر نه الان استوخونات رو شکسته بودم .که یهو لباساشو کند گفت دلت میاد منو بزنی‌ تازشم این دوست داشتن نه همون جور که مامان ودوست داری میدونم خیلی‌ همدیگرو دوست دارین منم که نمی‌خوام مامانمو ناراحت کنم شوهر اون باش ولی‌ یذرم من هم حق دارم دیگه دوستت دارم می‌فهمی دست خودم نیست.من که دیدم نه نمی‌شه و خوب هم مست بود هم چت رفتم طرفش و بردمش طرف اتاقش ملافه تختشو برداشتم کشیدم دورش و خوابوندمش رو تخت و گفتم باشه بخواب اینجا میشینم پیشت بعدن حرف می‌زنیم خوب.ملافه رو زد کنار و گفت نه بغلم کن منو بکن میخوامت واگر نه به مامان میگم حشیش میکشی.برق از کلم پرید و یکی گذاشتم زیر گوشش که چند ثانیه بعد فهمیدم چی‌ کار کردم تاحالا نزده بودمش.بغض جمع شد تو چشماش رفتم از اتاق بیرون یه سیگار روشن کردم داشتم می‌کشیدم که بازم اومد دوباره ولی‌ ملافه رو دورش پیچیده بود شروع کرد معذرت خواهی‌ ببخشید غلط کردم فراموش کن اصلا همچین حرفی‌ نزدم و داشت حق حق گریه میکرد و اون چهره قشنگش خیس اشک بود و با اون چشمای درشت که حالا پر اشک بود و میدرخشید نگام میکرد و گریه میکرد.منم که دیدم خودشو پوشونده اومده گفتم حتما مستیش پریده و فهمید چه غلطی کرده خوب منم خیلی‌ سنگ دلی‌ نکردم و رفتم طرفش بغلش کردم پیشنیشو میبوسیدم و گفتم ببخشید عزیزم قشنگم دخترم )برا اولین بار بود می‌گفتم)گفت نه دخترم نه همون عزیزم قشنگم دخترم نه من دوستت دارم می‌فهمی مگه چی‌ می‌شه هم منو دوست داشته باشی‌ هم مامان من که نمی‌خوام جداتون کنم دوستم داشته باش و…..من که یواش یواش دیگه کیرم سیخ شده بود و سپید هم هی‌ هیکل نازشو میمالند بهم برا اولین بار تنم داغ شد و تو دلم لرزید و یه لرزش خیلی‌ خفیف موقع عشق بازی خلاف که همه تجربه کردین تو وجودم بود و هنوز سپیده تو بغلم بود.وقتی‌ کیر شق شدم رو رو بدنش احساس کرد بدون اینکه از بغلم در بیاد صورتش رو دور کرد از من و تو چشمم نگاه کرد و با لبخند زیبائی شروع کرد به دوست دارم گفتن هی‌ میگفت و از صورتم لبم گلوم می‌بوسید و یواش یواش ملافه از روش افتاد و من حالا داشتم به اندامش به چشم دیگه نگاه می‌کردم که خوب فهمیده بود و هی‌ به اون بدن مثل مرمرش پیچ‌و تاب میداد و وای که چه اندامی داشت به خوش فرمی یه مانکن و به تو پری یه زن خوش کس و کون سینه‌های درشت تر از مادرش وبدنی مثل مار کون کاملاً فرم دار و باسنی گرد و تو پر که میگن طاقچه و یه کس که به رنگ گٔل محمدی صورتی‌ بود و الحق که چه کسی‌ بود تپل و درشت که به شلی کس مادرش نبود من که داشتم نگاش می‌کردم از دوست دارم گفتن دست کشید و لبمو گرفت تو دهانش و من هم مقاومت نکردم و لبشو میمکیدم که زبونشو داد تو دهنم و من هم خوردم و متقابلأ زبونم رو دادم دهانش که با چه ولع و تشنگی میخورد با باسنش بازی می‌کردم و تو مشتم میچروندم و میکشیدمش رو به بالا و به طرف خودم فشارش میدادم و کیرم از رو شلوار تو خونم که خیلی‌ هم نازک بود به کس او مالیده میشد و از همین الان اه و اوهش در اومده بود و شروع کرد به در آوردن لباسم و لختم کرد و حالا لخت جلوش ایستاده بودم و با دستای مثل حریرش داشت بدنمو از بالا تا پاین نوازش میکرد و سینه من که از آدمای معمولی‌ پهن تره البته نه مثل ورزش کارا هم می‌بوسید هم میلیسید و همین جور با من ور میرفت که نشست و کیرمو گرفت دهانش که ساک بزنه و من که انتظار همچین زیاده رویو نداشتم صورتشو گرفتم و کشیدم بالا و لبشو خوردم و گفت نه می‌خوام کیرتو بخورم نگاش کردم و گفتم بعدن چون من به عشق بازی طولانی‌ عادت کرده بودم یهو رفتن سر هارد سکس اونهم با سپید سخت بود و هنوز فکر می‌کردم با همین یه عشق بازی بتونم سرو تهشو هم بیارمبردمش طرف اتاق خواب خودمون که گفت نه عشق من تو اتاق من عشق مامان تو اتاق مامان.رفتیم تو اتاقش و رو تخت ۱نفرش تو بغل هم خوابیدیم و هنوز داشتیم بدن همدیگرو میخوردیم که بغل به بغل هم بودیم خودشو کشید بالا و سینهاشو داد دهانم و من هم خوردم براش حسابی‌ سفت شده بود و داشت سپید از شهوت میسوخت ۱۰ بار از مادرش داغتر شده بود منم با کوسش بازی می‌کردم که چند ثانیه هم طول نکشید که تو بغلم شروع به لرزیدن کرد و با‌ اه و اوه زیاد ارضا شدتو بغلم گرفتمش و داشتم لبخند میزدم که گفت نخند دیگه دست خودم که نبود گفتم باشه مهم نیست حالا دیگه لالا ،گفت نه تازه اولشه منم آب می‌خوام و هنوز ندادم بهت ،که یهو رفت پاین و کیرمو گذاشت دهانش و چه ساکی میزد نفسش مثل آتیش بود و وقتی‌ با زبونش کیرمو از خایه تا بالا لیس میزد و با اون چشمای حشری و خمارش نگام میکرد کمرم تیر می‌کشید و تنم سوزن سوزن میشد از زور شهوت دیدم اگه بخواد اینجوری ادامه بده الانه که آبم بیاد و بریزه تو دهانش که پاشدم و رفتم تو حموم تو اتاقش و رفتم زیر دوش و آب سرد و باز کردم روم چند ثانیه نگذاشته بود که چسبید بهم و گفت سردت نشه عشقم و واقعا زیر دوش آب سرد تن داغش داغم کرد و داشت بهم حال میداد و لبمو میخورد دستشو انداخت دور گردنمو خودشو کشید بالا و پاهاشو دور کمرم حلقه کرد و گفت بس نیست عزیزم بریم منو بکنی‌ دیگه.دوش رو بستمو تو بغلم بردمش رو تخت و انداختمش رو تختشو گفتم من همیشه اول کون میکنما گفت میدونم مامان کونیه خوب منم اول کون میدم بهت نگران نباش آماده است تمیزم فقط جاکون توم منم نشوندمش زمین و شکمشو خوابوندم رو تخت طوری که زانوهاش زمین بود و قمبول کرده بود طرفم ولی‌ با شکم خوابیده بود رو تخت واییییی که چه کونی‌ جلوم باز شد یه سوراخ صورتی‌ با یه کون خوش تراش و گوشتی که معلوم بود کردنیه گرد از اون چیزایی که بهش تاقچه میگن وقتی‌ راه میره آدامس میجو ه شروع کردم به لیسیدنش از بالا تا پایین و توف مینداختم درش و با انگوشتم با سوراخش ور میرفتم و چه آخ و اوخی میکرد انگشتمو کردم توش اول یکی‌ بعد ۲تا بعد ۳تا و حسابی‌ بازش کردم که کیرم میره توش دردش نگیره دندونشو به هم فشار میداد وکسشو میمالید گفت بکن دیگه گفتم دارم می‌کنم خوب گفت نه با کیرت با اون کیر کلفت بکن گفتم کیر می‌خوای گفت چه جورم میخام بیای توم .سر کیرمو یه توف حسابی‌ زدمو دستامو گذشتم رو باسنش فهمید که می‌خوام بکنم دستشو آورد پشتش و چاک کونشو حسابی‌ برام باز کرد منم سر کیرمو گذاشتم دم سوراخشو یواش هل دادم تو وای اون در اومد و جیغ‌های ریز میزد کشیدم بیرون افتادم رو کمرش بغلش کردم گفتم عزیزم چیزی شد؟حشری و آهسته گفت نه تو بکن بازم جا کردم تو و هل دادم یواش یواش هنوز تا ته جا نکرده بودم می‌کشیدم بیرون بازم هل میدادم تو صداش اتاقو برداشته بود آره جون بکن وای چه کونی‌ میدم چقدر رفته تو ؟ همشو می‌خوام بکن تا ته.یواش یواش همین جور که می‌کردم و وقتی‌ می‌کشیدم عقب توف مینداختم رو کیرم دیدم تا ته کردم تو کونش. Min got baş e, ez her gav ji te re dileyzim, te çi mêrik got te baş e? Min got erê da ku hûn wî bişkînin û bala xwe bidin ser çenek, hespê wî bide wî, û wî dest pê kir ku vegere û qîrîn, û hûn qîrîn. , Mîrê hêja, ma mehran do ez ê do bikim? Ez çu wusa nedîtim ku ez tirêj bûm û qîrînim mîna şêr do te bikim, ez do bikim? Ew ji we re dibêjin ku hûn li çavên xwe binihêrin. Wî zivirand û li ser nivînê xwe zexm kir û destê xwe li milê wî da û di zikê wî de girt. Kesê li ber hewayê wî lêdixist û dikenî. Wî rûyê xwe di rûyê min de dixeriqand û hîn jî vekirî bû. Min ew di nav nivînê da kişand û xew kir. Awayê ku wî lingên xwe şidand ez çûm dora xwe û milên xwe li dora serê wî gerand û ez hewl da ku ez gumanê xwe bidim. Min ew xist nav gomê ku destê min digirt û ew xist hundurê gûzê xwe.Min di çavika mezin de çavê xwe li wê nixumand.Em herdu aliyên rûyê min digot ku ez ê te biêşînim te bikujim. Em pişta min digirtin, ez pom dikûm, min lez dida, min digot ku ava min tê ji bo te. Goodevê xweş, te qîr kir, tu ji cuntê xwe derxistî .. Min ew kişand heta ku min hest kir û dîka min çûbû. Devê wê vekirî bû .Her çavên wê ji kanîzmeyê derketin mîna ku ava wî di berbangên xwe re diherike. Highiyayî bilind bû û şînahiyek dida min çirûskek, Abkyrtz-ê germ, Jon Conan-ê germ, û min xwarina dawîn a ku mîna dû erdên li dûv xwe dixwar dixwar. dema ku MILF bû, tiştekî din ji ber ku ez Mjrdym jin spî kêm û girl hatiye the game Kyrmv Bvdm.bgzrym rabû out of Dork played ne رفتم دوباره زیر دوش و کیرمو شستم اومدم بیرون دیدم رو تخت ولو مونده و داره با سینه‌های مثل هلوش بازی می‌کنه رفتم طرفش و خوابیدم بغل دستش چششو باز کرد و گفت شستیش کیرتو عسل جون .منو خوابوند و رفت شروع کرد کیرمو خوردن و با چشمای خوشگلش Min destê xwe di porê wê de digirt û di devê wê de bêtir dikirin .Ji tevahiya jiyanê bixwin. Ne girîng e ku hûn dixwazin wê bixwin. Mîna min ji devê min derxist. Ez ji bo wê amade me, lê Mikhah dê ne baş be. گفتم عجب پس سعید ترکوند.گفت آره بچه قرتی ولی‌ این کسو تو باید بکنی‌ فقط تو.الحق که راست میگفت چه کسی‌ بود تپل و گوشتی .کیرمو که حسابی‌ شق کرد گفت بشینم روت عشقم یا می‌خوای تو بیفتی روم.گفتم چی‌ دوست داری؟ Min got ku ez ji te hez nakim di destpêkê de ez ê mîna Jandah erê bi te re biaxivim. Min got ez bavêjim ser kaxezê bavê min got ku Joon bavê min hat Romê û bi destê min destê min maçê wî kir û min hewl da ku wî jî biêşim ez bûm û ku ez bi salan ji bo Kyrm adeta xwe îlhama xwe kiribû yek Mytrkyd hêdî hêdî li jor kêm û hê jî Bbyshtr xwe qîrîn û paşê Ew nîvê rêça min bû û di hewayê de spî bû û ez hîn jî nikarim bi tevahî rûnim. Destê xwe tuf kir û destê Tuff da destê wî.Lê ewil di lîstikê de lîst.Tişt bi hêlînê re çil avêt. Wî bi devê vekirî qîriya. Çavên wî girtî ne û ew qîriya. Ez ditirsiyam ku ez dikarim tiştê jê hez bikim. wê gave Kvnmv Catch Lashv şikand vekirî June Btpvn Erê, te got tu kes Kyrtv ez set up bottom min, min dît ku tu bi temamî civîna din Laşê min û laşê mermer li zikê min ketin. Bîçikên min xweş dikirin ku ji yekê / a xwe re were dayîn û ew kevir ji dest çûbû. Whati ecêb e ku meriv tevde fîlimek pornek tevde vedigire. Xwezî. Mehran. Erê, erê. Ez çûm nav nivîn û min got ku ew li ser nivînê razaye û got, "Werin, ezbenî. Xalê we hat." Wê vekir û wî maç kir û got, "Baş e, tu çi dixwazî, ji min re bêje hergav tu dixwazî ​​min baş bikî." رفتم روش خوابیدمو کیرمو گذاشتم درش و هول دادم تو.باوجودی که الان داشت کوس میداد و روم بود انگار کوسش کیپ شده بود و باز به زور رفت تو من که حواسم نبود و یه فشار محکم دادم جیغش بلند شد و کمرمو چنگ زد جون آییییییییی جر Min xwêdan xwar kir, lewra ma hûn û ma hûn jî dikin? Ew jî mîna min e ew çolê ye? Ez mîna tî me? Ez mêjiyê xwe girtî bûm û min nedikir ez difikirim ku ez ê bersivê bidim min tenê ji yekî re got bila ew bide yekî çavên More mezinbûna hêkekê, û hilma nav rûyê min wek ku dixwar, firûnan de hatin bîre û nên Bvd.rq hem jî ji me re tê di Grid Xwîna min li rûyê wê û spî diherikî û ew bi qulqulkî digirîn her ku diguhurî digirt û digirîn wekî ku ew ji min zêdetir dihejîne di min çend hûrdem de ji min re ziravtir. Ew vedikişiya ji ber ku ez di rê de bûm û ew razî bûm ku giraniya min pişta wê neêşîne û ew hat çend hûrdem rûs û bêhna xwe berda Rûmê.Lê ew ji bela min veqişand. Ava şil bû, zikê wî felq kir û laşê min çû. ku. Got love bila do avê, ez dixwazim avê, ez hîn jî rêbaza di xew de û pump'd rabû çi Tlmbhay Kvssh ku account şil bû û tije bi creamed nazdar Sound dîsa oh bû û Avhsh up speed min gelek û ez qîriyan vekişîne fêm Alanh bi paş ve binêrin Min Kermo anî û wî derxist û ji çavkaniyê avê avêt laşê wî û rûyê wî bi rengek duyemîn, lê tiştê ku ji zikê min derket. Min xwarina xweya kurdî danî. Min çend hûrdem çûm û dûvre derketim û min got ez ê di 9-ê sibehê de biçim serşokê. Aabek rûni şinê.

Dîrok: Octoberirî 18, 2019
lîstikvan: sativa rabû
Fîlmeya Biyanî ya Superman                                                         · Kurtahî Erê Erê Birêzan hene Vrdymmn Ayyyyyyyy Ayyyyyyyyy Abkyrt Coincidental Zehf Cûdahî Ohhhhhhhhhhhhh zewacê Ji wî Astavn Astkhlash Bi xêr hatî Stokhunate Term bawerî Ez ketim Albalvsh Îlhaq kirin Li bendê ne Avêtin Min ew avêt Min ew avêt Mezinahî Kulikên wê hene Organs Tiliya min Min got Sekinî Ev e Wekî din Wekî din Hê pir Ez wateya, ez texmîn dikim Bavo Xweş teng Klûb Werin werin Di dawiyê de balkon Bibore Zêdetir Ka em bibînin Baby Dilê xweş e Ji bo razanê Xew Ji bo razanê Daxwaz Min ji te re negot Incense Ir vexwar Bixwin Me got Ez xirab im Harûn Min hilkişand Rakirin Vegere Vegere Vegere Ez vegeriyam Em vegeriyan Ew mezintir e Bimînin Bznymkhlash Bê guman Li vir hûn diçin Fêm bikin Baş e Me bavêjin bajêr Em herin Ka em biçin Ka em bibin Bê guman Buddha Demjimêr Sêv Me kêf bû Ez henek bûm Min got: Budçe Buddman Wî bavêje Idle Cry Derveyî Legs Xwedêgiravî Pêncşem Covert Dewlemend Pizzazzo Tevlihev kirin Pyshnyshv Havîn Heya nuha Perwerde Trkvndgft Ew wusa ye Min ji te re got Nêzîkî Takunai Pumped Tehran 10 Thyvash Hûn heq dikin Hebûn Min ji te re got We dikaribû Hûn mirovin Charm Reirandin Ez diwerim Rotate Zivirî Chi Halam Tiştên Hrfaabm Gotinên te Min got Lêker Honandin Arithmetic Heywan Malbata wî Malbata Ramanên we Xew Ez xewim Di nav xwe de razên xewn Xew Ez razêm Ez razêm Xewin Em razên Em di xew de ne Hûn dixwazin Nivînek baş Khvbmnv Xwe Ji xwe Bixwin Bedew I like it Bê guman Dharma Tunûna xwe bimîne Mînakî Wî got Îrok Me hebû Dermoh Destên min Êşa diranê Êşa diranê Dîsa Hevalên we gotin Hevalên min Binêre Spî bibînin Yekî din DYG · hkhyly Dîsa biceribîne Crazy Bi rûmetî Nivîn رستوران Rvmdad Min got Kokên wî Wê bipeyivin Jiyan Jiyana me Bedew Silav Sexman Hole Surakhshu Xinhasho Êlan Ez nexweş ketim Tora Ightsev Shdhshry Shdmbgzrym Zêdetir giran Hevkarê me Bîra wî Mêrê me Dîmen Seddam Dengê Rûyê wê În Dirêj Romance Wow Lîstik hez kirin Shqmalbth Jibîrkirin Farhad Parsarm Bifikirin Ez fam dikim Fêm kirin Mezin Spas Ez xemgîn im Min got Bêguman Sofa Min kir Krdnamvn Ew kirin e Hmmm Ez ê vegerim End Îsot Gayden Ez derketim Jêvekirin Min jibîr kir Min bibexşîne Stara min Min digirt Wî got, baş e Wê bişo Seismics Akeikandin Xwe dixapînin Jêwerdan Kulîlk Em zewicîn Diya wî Mom Mom Mom Dayîk Kevneşopî Satellite Ez zewicîm Reqîb Em single in Mermer Xerîdarên me Zêdetir Ez gumanim Bê guman Ordîxanî Berxwedan Monica Ez ê bêm Ka werin bînin Dikeve Fuck We maçî kir Maç dikir Min ew maç kir Ez wê dibînim Hûn kurteyek pirs dikin Ez tirsiyam Hûn diçin Ikandin Min dikaribû Ez dikarim Ez diçim Tu dikenî Me kenî Min dixwest ku razêm Em razin Wî dixwest Min dixwest ku Dixwestin Ez dixwazim Ez te dixwazim Hûn dixwazin Dixwe Min xwar Hemî bixwin Me xwarin Dixwe Hûn dixwin Ez ê bikim Em bûn Inein Ez ê bêjim Midw Western Min zanibû Ez zanim Ew dizanin Hûn dizanin Hûn dizanin Ez dibînim Hûn dibînin, ez nexweş im Hûn ê bigihîjin Hûn diçin Ez diçim Diçin Ez diçim Ez dikerim Ez ê lêdanim Ev lêdan Ew ketin Ez baş im Em lêdan Hûn dikarin Ewitandin Min nedikarî ez zanim Me pê dizanîbû Hûn dibihîzin Dê bibe Ez rûnim Em rûnin Hûn fam dikin We kir Ez ê bikim Em derbas bûn Min kir Ez ê bikim Wan kir We kir Me kir Milkberry Xemgîn nakin Ez ê te bikujim Ez şil bûm Min ew kuşt Ez dikim Werin werin Ew dike Hûn dikin Em dikin Ev bidawî bû Ew ê Ez ê bêjim Min digot Em ketin Millisides Ew bîhn çêdikin Tu vedixwî Ez şîrê Ez guncaw mam Sekinîn Wî kir Min kir Ew dihatin xeyîdî Ez ne wiya bûm Em tune Min nekir Nayê dîtin Hîna nebû Pir neçû Mimkûn e Ew nakin Me nekir Ne hiştin Ne gengaz Min nedikarî Ez ne razêm Ez naxwazim Hûn naxwazin Min nizanibû Hûn nizanin Ew nake Ez ê neçim Hûn serî natewînin Ne gengaz Nekarî: We dît Min wan nas nedikir Nabe Ez ê nekim Wan nekir Wî negotiye Ez ne Ez im Bi hev re Hevûdu Awake Li vir e Rastî Werin Vayai Vayaii Vayyeei Vayyayyyyyy Vayyayyyyyyy Vayyayyyyyyyy Whiskey Tiştek Rojekê

Leave a Reply

E-maila te ne dê bê weşandin. qadên pêwîst in *