Sex Mina û kurê cîran

0 views
0%

Hi i Mina'm 21 im-bîra milkê sal 2 duayê-rojekê dema ku dibistan girtî, ez Mojtaba cîranê kolanan boy-moon ji min re-bi horn erebeyê de dît, wî got, diçim mafê pêşiya Brsvnmtvn pêşî re got: no, lê sirên ku ez ride up menu piştî Khvnh.hdvda a هفته از این ماجرا گذشت که دوباره مجتبی رو موقع تعطیل شدن دم در مدرسه دیدم.اومد کنارم.گفت مینا خانم بیا برسونمت.گفتم نه ممنون.خودم میرم.باید برم خرید دارم.بعدا میرم خونه.اسرار کرد.گفت هر جا بخوای میرسونم piştî Khvnh.albth Mybrmt ez im Nmyvmd.khlash min girt ji bo kirîna kosmetîk û zindîkirina Knm.yh Grftm.pvlshv M. Krd.avmdym hesabê te Mashyn.gf مجتبی گفت جایی دیگه کار نداری؟گفتم نه.منو برسون خونه.گفت من یه جا کار دارم.بریم اونجا بعدا میرسونمت.گفتم باشه.حدود20دقیقه تو راه بودیم.دیگه داشتم میترسیدم.گفتم کجا میریم؟گفت الان میرسیم.بالاخره در یه خونه ترمز کرد.اومد پایین.کلید انداخت در خونه رو باز کرد.خونشون اینجا نبود نمیدونم کلید خونه رو از کجا آورده بود.خلاصه رفت داخل.منم تو ماشین منتظر بودم.بعد چند دقیقه اومد بیرون گفت بیا داخل.میخوام یه دوش بگیرم بعدا li vir ez Khvnh.gftm li ku derê ye, ew ji Khvdmh.bya Tv.rftm Dakhl.mn Bvdm.mjtby li Salle de sofa rûniştibû ditirsim. minutes 5 derbas ku Hasan qîriyan:? Madam Mina li vir were ez li Hmvm.gft Bkshy.khh çenteyê xwe li pey min Nmyrs bû · h.nmydvnstm tiştê ku tu Krdm.rftm Bgm.qbvl Hmvm.fqt dipijiqînin a shirt girêdayî Bvd.bdnsh Sfyd.yh randy Myshdm.bhm wê re got: bi çente Kshydm.dashtm were xwarê û xwe ji pişta Tr.mnm hat hinekî din, bags Bkshm.gft Payyn.rsydm bo Shrtsh.dydm hîn li vir in ji bo a Ho Shrtshv Payyn.gft bê, derabe ji tûr. حسابی شهوتی شده بودم.کیسه رو آوردم رو کونش.شروع کردم به کشیدن.کیرش بدجور راست شده بود.خیلی هم کلفت بود.در حال کیسه کشیدن بودم که یه دفعه دستشو انداخت رو سینه ام.گفتم چیکار میکنی؟ فت میخوام بخورمشون.منم از خدا خواستم.اول ناز کردم.ولی آروم آروم لباسمو در آوردم.وای چه حالی داشت.شروع کرد به خوردن سینه هام.سینه هام حسابی سفت شده بود.مجتبی شروع کرد به در آوردن شلوارم.هیچی نگفتم.شرتم خیس شده بود.مجتبی هم میدید که شرتم خیس شده.میدونست که دلم کیر کشیده.دست زد به شرتم و اونو کشید پایین.وای حالا دیگه لخت مادرزاد تو بغل مجتبی بودم.مجتبی دهنشو آورد جلو کسم و شروع کرد به خوردن.منم آه آه میکردم.چه لذتی داشت.آب کوسم راه افتاده بود.انقدر کوسمو خورد که داشتم از حال میرفتم.بلند شد و گفت به زانو بشینم.به زانو نشستم.میخواست از کون منو بکنه.دوست داشت از کون بکنه ولی درد داشت.بهش گفتم دردم میاد.ولی انگار نه انگار.یه کم شامپو در کونم زد و کیرشو گذاشت در کونم.یه کم فشار داد.خیلی دردم امد.کونمو کشیدم بیرون.ولی دوباره کیرشو گذاشت در کونم.دوست داشتم منو جر بده.ولی نمیتونستم درد کونمو تحمل کنم.گفت یه ذره تحمل کنی تا آخر بره تو.دیگه درد نداره.تصمیم گرفتم هر طور شده تحمل کنم چون واقعا حال میداد.کیرشو گذاشت اول سرشو کرد تو کونم.یه کم جلو و عقب کرد و یه هو کیرشو تا آخر فشار داد تو کونم.وای چشمام سیاهی میرفت.کونم داشت از درد منفجر میشد.میخواستم کونمو بدم جلو تا کیرش در بیاد.ولی منو محکم گرفته بود.تا در نیاد.درد ع یبی داشت.دهنم گاییده شد.هر چی داد زدم فایده نداشت.کیرشو در نیاورد.یه کم گذشت کم کم دردش کم شد.حالا دیگه واقعا حال میداد.دیگه شروع کرد به تلمبه زدن.خودم هم کونمو جلو عقب میبردم بهش کمک میکردم تا هر دومون حال کنیم.سرعت رفت و برگشت کیرش خیلی زیاد بود.منم انقدر بهم حال داده بود که انگار تو فضا بودم.داد میزدم کونمو پاره کن.جر بده کونمو.مال خودته.تا جایی که میتونی فشار بده.اونم شدت ضربات کیرش بیشتر میشد.حسابی منو گایید.گفت مینا داره آبم میاد.گفتم بریز تو کونم.آبشو خالی کرد تو کونم.آبشو تو سوراخ کونم که حالا دیگه اندازه تونل گشاد شده بود احساس میکردم.آبشو که ری Min hebû sotemeniyê min Valle bi Kvsm dilîze hat bîra min ya avê.

Dîroka: Gulan 2, 2018

Leave a Reply

E-maila te ne dê bê weşandin.