Download

Bi sê padîşahên mezin re cinsek sê-keskî xweş

0 views
0%

Ji bo min fîlimek fîlimê ya sexê jî ji bo min heman bû

Me mamosteyek şexsî peyda kir Ahmediyya xwişkek ku 20 salî bû.

Lê padîşah gelek bedenî kirî. Ez dikarim ji we re bibêjim 2 bibe mamoste.

Me di mala xwe de mîtrok, mala Ehmedîna! Dayika Ehmed miribû. Bavê min dema ku ez neçar bû Mendes bû

Xwişka Ahmadina Tea xwişka Tea Inna xwişka Ehmed Sadaf tîne

Raya min bi vê postê re pir xweş bû, ku piçek piçûk bû lê ez bi rastî jê hez dikir 165

Ew rûyê reş e ku ji hêla rûyê minê ve giraniya min 75 Inna ve hatî kişandin

Rojek me sibehê me pola me ji ber ku roja ku em girtî ne roja 3 bû.

Sadaf got ku Armin Joon bi me re danîbû, cinsê min ê ranî

Iro min got na divê ez biçim, hingê min neçar ma ku ji Ahmed re xweş bêje, çû serşokê û min gazî mal kir, ezbenî. Wekî ku ez bi têlefonê re diaxifim, çavên min li eşîrê baş bû. Ez ne şok bûm, min dizanibû ku ez hesabek li kurikek mîna min nekim ji ber ku min 2 hûrdehan digiriyam û ez bi evîna kefzerê hezkiriyam. Ez nikarim bi rastî ji ber şermkirina Ahmed bimînim heya ku rojek min li dibistanê guhdariya strana Ahmedê kir. Di nîvê wê de min dît ku têlefona selefê ya Ahmed rakir Ehmed vexwarinek ku min dît bi guleya gûzê Lee pêvajoya bû. منم فوري حفظ كردم بعد گفتم احمد خواهرت زنگ زده اون روز گذشت فرداش گذشت من به كلم زد بهش زنگ بزنم اما ترسيدم از من 2سال بزرگتر بود در ثاني منم قيافه نداشتم اما اون بدجور خوشكل بودگفتم خودتو كوچيك نكن بعد 1 هفته من رفتم خونشون احمد معلمو راه انداخت منم جزوه هامو برميداشتم يه دفعه صدف اومد تو گفت سلام من تا ديدمش 1دقيقه مات و مبحوت وايستاده بودم تا اينكه به خودم اومدم صدف گفت احمد كجاست گفتم دم دره خلاصه جونم براتون بگه رسيدم خونه داشتم ميمردم گفت زنگ ميزنم بهش مرگ يك بار شيونم يك بار زنگ زدم بهش گفتم الو سلام صدف خونوم گفت بله بفرماييد آقا جونم براتون بگه ما گفتيم صدف خانوم ميدونم من چندان قيافم خوب نيست اما بد جور ازتون خوشم مياد ميشه بامن دوست بشين يه ديگه لب تلفن خشكش زد وگفت مگه ميتونم به كسي كه دوسش دارم نه بگم اما 2تا شرط دارماولا احمد نبايد بفهمه دوم اينكه درساتو خوبه خوب بايد بخوني منم كه فكر ميكردم گفتم باشه 1ماه گذشت ما هر شب 1ساعت اينا حرف ميزديم دوشنبه شب بود كه داشتيم حرف ميزديم صدف گفت ديگه برو بخواب گلم ديره صبح بايد بري مدرسه سه شنبه ها ما كلا شيمي داشتيم نميرفتم شيميم خوب بود گفتم صدف جون نميرم بعد 15 دقيقه حرف زديم صبح ساعت 9 بود ديدم صدف ميزنگه گفت گلم احمد رفت مدرسه بابامم سر كاره مياي پيشم خوشكم زد بعد 1دقيقه گفتم چشم گلم ميام آقا ما حسابي به خودمون رسيديم موهامونو فشن كرديم عطر زديم و 9:30رسيدم خونشون ديدم صدف يه شلوار جين پوشيده با يه بلوز رفتم تو صدفمن و برد اتاقش بعد از پذيراي اومد جلوم نشت گفتم چطوري گفت خوبم گلم بعد من به چشماش خيره شدم گفتم صدف من بد جوري بهت وابسته شدم اگه تو ازدواج كني من ميرم اونم تو چشمام نگاه كرد و گفت ديوونه من فقط ماله تووم نميدونم چرا بي اختيار اشك از چشام اومد سرم و گذاشتم رو شنشو گفتم دوست دارم اونم تو چشمام نگاه كردو گفت دوست دارم بعد من لبام و نزديك لباي نازكش بردم بوسيدمش ديدم صدف دست انداخت گردنم لباشو گذاشت رو لبام يه 5 دقيقه همديگرو حسابي بوسيدم حسابي حشري شده بوديم داشتم ميمردم همين طور كه ميبوسيدمش دستمو خيلي آروم بردم رو سينش و فشارش دادم ديدم چيزي نگفت اين بار دو تا سينشو ماليدم ديدم بدجوري حشري شده بلوزيشو زدم بالا دوتا سينه تقريبا كوچولو داشت دهنمو گذاشتم رو سينشوشروع به خوردن نوك سينش شدم همين جوري داشتم ميكش ميزدم دستمو بردم اون يكي سينش اونم فشار دادم بعد دراز كشيد رو تخت و سينشو خوردم اونقدر خوردم كه نوكش قرمز قرمز شده بود ليس ميزدم آه ميكشيد نفسش تند شده بود رفتم پايين شكمشو ليس زنون رفتم پايين رسيدم دست بردم رو شلوارش كه بازش كنم دست رو دستم گذاشت گفت نه آرمين گفتم كاريت ندارم فقط ليست ميزنم گفت نه موداره نزدمش گفتم از رو شرتت بوسش ميكنم بعد دكمه و زيپشو باز كرم از رو شرتش يه بوس كردم بعد رفتم كنار روناشو ليس زدم آروم آروم اومدم بالا نزديكه شورتش شدم زبونم رو شرتش كشيدم بعد كناره شورتشو ليس ميزدم بعد شورتشو زدم كنار حدودا 2 سانتي متر كسش مو داشت آروم يه ليس از كسش زدم گفت چي كار ميكني ديوونه نگفتممو داره ليس نزن گفتم من همه جوره دوست دارم آروم زبونمو بردم رو كسش حسابي ليسش زدم با چوچولش حسابي ور رفتم حسابي خيس كرده بود خودشو اين بار پايين كوسشو يه 10 دقيقه ليس زدم ديگه التماسم ميكرد بسه بعد من لخت شدم آروم كيرمو گذاشتم لاي پاش دراز كشيدم روش بهش گفتم صدف ماله مني ديگه اونم گفت آره برا هميشه بعد شرو كرديم به لب گرفتن بعد برشگردوندم واي عجب كونه بزرگي داشت لاي كونشو باز كردم گفت آروم آرمين جان من يه تف به سر كيرم زدم سرشو بردم دم سوراخش يه كم فشار دادم گفت آي ولم كن درد داره گفتم يه كم صبر كن تموم ميشه كيرمو تو دهانه ي كونش نگه داشتم چسبيدم بمش دستمو بردم رو سينه هاش بعد پشت گردنشو آروم بوسكردم من داشتم از حال ميمردم نصف كيرمو بردم توش داد زد مردم درش بيار گفتم الان تموم ميشه گلم دستمو بردم گذاشتم رو كسش يه كم بازيش دادم 2دقيقه تو همون حال بوديم ديدم آبم مياد ميخواستم كيرمو در بيارم نتونستم آبم ريخت تو كونش بعد پا شدم يه بوس از لبش برداشتم ديدم ساعت12 گفتم گلم ديره الان احمد مياد.

Dîrok: Çile 13, 2019
lîstikvan: alysha rylee / Lisa Ann

Leave a Reply

E-maila te ne dê bê weşandin. qadên pêwîst in *