Download

Porê sor û xalîçeyê li ser gomikê têne kişandin

0 views
0%

Berî wê, wekî her dem, ez ji sibehê zû ji bo fîlimek sibê ya hişyar rabûm

Exêwaza li parkê masî bû ku ez ji hevsera xwe ya berê veqetiyam û bi wê re cinsî nebû.

Ji padîşah re, ji ber vê yekê ez di parkê de bûm ku hişê wî li ser min be.

Di parka nermîn de, min digot, "Erê Connie, ez hest dikim ku kes li min dinêre, û ez dibînim ku du dads li çargoşeyê rûniştî ne."

When çaxê ew li min xistin, min piçek sekinand û çavên min dîtin

Min bi hişê xwe nedît û got ku ew ji min re digotin û ew bi hev re di derbarê reketên xwe yên badminton de diaxifin.

Em bi hev re Mahsa û yê din digotin û bi hev re dipeyivîn

Mîtra ez ji Mehsa hez dikir û em ji wê yekê pê re piştê Mehra ji Mahsa re vekir û her roj piştî seksê nîvê êvarê

Em çûn zanîngehê li Beyrûtê heya ku Mahsa rojek cinsê Iranianranî bû

خواست تاببوسمش من خیلی جا خوردم اما کلی حال کردم من هم اولین بوسه رو رو لبش با شهوت تمام گذاشتم که دیدم رنگش مثل گچ سفید شد بعد از اون هرشب با اس ام اس سعی میکردم یجوری شهوتش رو زیاد کنم تا برای رسیدن به من بیقرار بشه وموفق بودم یه رووز صبح بهم زنگ زد وگفت امشب خونه ی ماهیچکس نیست و3ساعتی وقت داریم وایندفه برعکس همه دختره پسر رو میکشونه خونه من موقع رفتن صورتم رو زدم بهترین لباس وبهترین لباس زیرم رو پوشیدم وسرشار از عطر ادکلن به اونجا رفتم در زدم اومد دمه در سلام کردم ورفتم تو ترس ودلهره وشهوت داشت مخم رو میترکوند اون با یکلباس چسب یکسره بنفش اومد در رو باز کرد بگذریم من نشستم برام چای وشیرینی اورد با هم خوردیم و شروع به صحبت کردیم حرفموون که تمام شد جفتمون میخاستیم که سریعا همدیگرو بغل کنیم وببوسیم هم شرم وحیا اجازه نمیداد اون هم سرش رو انداخته بود پایین وکناره من نشسته بود تا اینکه من خجالت رو کنار گذاشتم واولین بوسه رو از لپ اون کردم و اون سرخ شد اما اون هم به جواب بوسه من من روبوسید و من دیگه روومباز شد وبغلش کردم ولبم رو گذاشتم روی لبش یک لب طولانی از هم گریفتیم که واقعابهترین تجربه لب برای من بود بعد همون طور که نشسته بودیم من شروع به خوردن زیر گلوی اون کردم ومیبوسیدم ومیلیسیدم ومیمکیدم اون که از حال رفته بود من هم از حرارت داشتم منفجر میشدم همین طور میبوسیدم وپیشروی کردم تا روی سینه هاش البته از روی لباس تا خودش لباس ولباس زیرش رو در اورد سینه ای گرد وتقریبا رسیده ای داشت با نوک صورتی وبسیار خوش طعم مشغول خردن سینه نا بودم که یهو بلن شد ومن رو برد روی تختش نشوند شروع کرد لباس های من رو در آوردن من با لباس زیر بودم واون نیمه لخت لباس اون رو هم من کامل در آوردم وخوابیدم رووش ودوباره سینه هاش رو خوردم اون هم دستاش رو دوره من قلاب کرده بود وپشت من رو ماساژمیداد من خوردم وبوسیدم رفتم پایین روی شکمش و دور نافش رو لیس میزدم اما اون اجازه نداد پایین تر برم من رو چرخوند ولباس زیر من رو در آورد ومن هم مال اون رو در آوردم بعد خیلی آوروم روی من خوابید وجلوش رو به یکی من میمالید و آروم به حالت شهوت آه آه ضعیفی میکشید تا اینکه شهوتش به آخرین حدش رسید ونشست روی رون پای من وشروع به خوردن یکی من کرد که منمثل مار به خودم میپیچیدم ولذت مبردم بعد نشست روی یکی من وشروع به عقب جولو کردن خودش کرد وبا شدت خودش رو به من میمالید من هم دستامو دوره کونش قلاب کرده بودم و با سوراخش بازی میکردم اینقدر خوشش اومد که سریع ارضا شد و روی من ولو شد من وقتی این حال رو دیدم گفتم اشکال نداره اون ارضا شد بسه از روم بلن شد خواستم لباس بپ.شم که برم دیدم از پشت من رو بغل کرده میگه من اینقدرا هم بیمعرفت نیستم دست رو گرفت وبرد روتخت دوباره خودش به شکم دراز کشید وگفت هرکاری دوست داری بکن تا توهم ارضا بشی وحال کنی حتی اگر میخوای برات بادست جلق بزنم تا ارضا بشی من همگفتم نه بخواب تو خوابید از روی میز کامپیوترش کرم برداشتم یکم نوک انگشتم زدم لای پاشو باز کردم ارممو شروع کردم با سوراخش ور رفتن انگشتم رو آروم کردم داخل یکم همین کارو ادامه دادم بعد سر یکی خودم رو کرم زدم وآروم گذاشتم دم سوراخش به محض اینکه فرو کردم داخل یک تکون شدید خورد وآخ بلندی کشید همونجا نگه داشتم وخوابیدم رووش بعداز جند لحضه دوباره شروع به تلمبه زدن کردم آه آه بلندی مکرد اما من بلندش کردم از تخت رفتیم پایین دستاش رو گذاشتم لبه تخت و خمش کردم شروع کردم به تلمبه زدن با یک دست جلوش رو میمالیدم وبا یک دست دیگه نوک سینشو گرفته بودم لای انگشتام ومیمالیدم تا اینکه دیگه نتونستم طاقت بیارم ومن هم ارضا شدم ونیم ساعتی همون طور کنار هم دراز کشیده بودیم و بعد بلن شدیم رفتیم دوش گرفتیم ومن اومدم از خونشوون بیروون ممنون که گوش کردین نظر یادتون نره.

Dîrok: Tebaxê 22, 2019
lîstikvan: bill bailey / mz berlin

Leave a Reply

E-maila te ne dê bê weşandin. qadên pêwîst in *