Ew bû cihû

0 views
0%

سلام من سیاوش هستم 16 سالمه 181 قدمه وزنم 75 پوستمم سفیده بالبای کاملا صورتی وچشمای عسلی موهم که اصلا ندارم هیکلمم مثل نیکی میاژه وباسنم وقتی که راه میرم یا با کوچیک ترین حرکت میلرزه باسنم بزرگو سفیده خب بریم سر اصل مطلب داستان از اون جایی شرو میشه که من رفتم تهران خونه عمم که خوش بگذرونم ولی نمیدونم چرا هروقت میرفتم اونجا پسر عمم که اسمش رضاست از این رو به اون رو میشد هی خودشو میچسبوند به من هی منو انگولک میکرد خلاصه هر طور شده خودشو به من میچسبوند بعضنی وقتا هم که میخواستم لباس عوض کنم منو دید میزد یه بارم داشتم راه میرفتم بهم زیر پا داد افتادم اونم خودشو پرت کرد روم هی خودشو فشار میداد به من اونم بعد از کلی زور از زیر دستش در رفتم بعد من من تصمیم گرفتم همونجا برم کلاس والیبال از هفته بعد کلاسای والیبال شرو شدن منم مرتب میرفتم یه روز داشتم میرفتم که دیدم رضا با دوستاش تو محوطه مجتمع نشستن منم از پیششون رد شدم یه سلامی کردم وقتی داشتم حرف میزدیم دقت کردم دیدم همه دارن منو دید میزنن منم سریع خدافظ کردم رفتم و بعد از چن دقیقه رسیدم کلاس ورزش کردم و برگشتم خونه دیدم کسی خونه نیست هرچی صدا زدم کسی جواب نداد منم رفتم لباسامو عوض کردم و رفتم حموم بعد از 10 دقیقه از حموم در اومدم عادت دارم وقتی از حموم میام بیرون تا بدنم خشک نشده لباس نمیپوشم یکم تو خونه چرخیدم صدای در اومد دیدم پسر عمم رضاست بیشتر دقت کردم دیدم دوستش پشت سرش بود برای همین سریع رفتم پشت در گفتم رضا بیا تو دیگه اومد تو منم رفتم پا تلویزیون یه چن دیقه تلویزیون نگا کردم بعد رفتم تو یخچال خواستم آب میوه بخورم دیدم اون پاینه مجبورم خم شم برش دارم خلاصه خم شدم آب میوه برداشتم رفتم تو پذیرایی نشستم شرو کردم به خوردن آب میوم از رضا پرسیدم چرا عمه اینا خونه نیستن اونم گفت امشب نمیان رفتن خونه خالم منم گفتم پس امشب تنهاییم نه اونم گفت اره بعد من گفتم پس شام چی میشه ها من بدون شام میمیرم که اونم میرم از بیرون میخرم بعد پاشد رفت آونکه رفت منم پاشدم رفتم لباسامو پوشیدم اومدم تو حال نشستم اونم بعد یه 15 دیقه اومد دوتا پیتزا خریده بود نشستیم خوردیم خلاصه بعد خوردن رفتیم که بخوابیم طرفای ساعت 2 حس کردم یه چیزی داره میره تو شرتم باسنمو فشار میده هی میاد گردنمو میخوره هی لیسم میزنه اول خواستم جلوشو بگیرم بعد وقتی دیدم داره بهم بهم حال میده گذاشتم ادامه بده یه چن دیقه بعد دیدم داره شلوارمو درمیاره منم یهویی برگشتم اونم تعجب کرده گفتم چکار میکنی بلا ساکت موند دوباره بهش گفتم اینبار جواب داد گفت داشتم حال میکردم بهش گفتم خب ادامه بده تعجب کرد منم دوباره گفتم ادامه بده شرو کرد باسنمو نیشگون میگرفت لیسش میزد همینطور اروم اومد بالا تا دیگه فیس تو فیس شدیم ازم یه لب طولانی گرفت منو فشار میداد به خودش بعد لباسامو اروم در اورد جز شرتم خودشم لباساشو در اورد جز شرتش کیرش از رو شرتش پیدا بود که بزرگه و کلفته دیدم داره میاد سمت من اومد وسط پام شرتمو با دندون گرفتو در اورد بهم گفت توهم همین کار بکن منم همین کار کردم بعد به من گفت برگرد چار دستو پا شو رفت سراغ باسنمو میلیسید انگشت میکرد تو باسنم کیرشو میمالید به باسنم من داغ شدم برگشتم سمت کیرش براش ساک زدم دیدم ابش نمیاد ازش پرسیدم چیزی خوردی گفت تخیری خوردم بعد بهم گفت بریم تو حموم رفتم تو حموم دیدم با یه روغن برگشت همه روغنو خالی کرد رو باسنم یکم زد به کیرش بعد کیرو آورد اول دور باسنم چرخوند بعد یهو کیرشو کرد تو من یکم درد داشت ولی بعد از چن دقیقه احساس کردم داره بهم حال میده هی کیرشو عقب جلو میکرد من اه اه میکردم داد میزدم من بکن منو بکن جرم بده خلاصه اونم اونم تندتر تلمبه میزد طوری که تموم باسنم بزرگم میلرزید بعد نشست گفتم خودت بالا پایین کن منم رفتم تو بغلش خودمو بال پایین کردم بعد 15 دیقه گفت ابم داره میاد گفتم بزار تا برات ساک بزنم تا آبت بیاد براش ساک زدم دیدم ابش اومد همشو خوردم بعد اومد برای منم ساک زد منم ابم اومد اونم همشو خورد یه لب طولانی ازم گرفت بعد حموم کردیم و تا صبح 3 بار دیگه سکس کردیم امیدوارم لذت برده باشید نوشته

Dîroka: Gulan 31, 2022

Leave a Reply

E-maila te ne dê bê weşandin. qadên pêwîst in *