د نسرین په کور کې محفل

0 نظرونه
0%

سلام ټولو دوستانو ته په درنښت هیله کوم چی روغ به یاست زه غواړم تاسو ته یوه بله کیسه وکړم چی زما سره له کوره کیدو وروسته پیښه شوه هغه د پنجشنبه ورځ ده چی څو اونۍ مخکی په یو سفر تللی وم د یکشنبې په ورځ له یوه سفره راورسېدم، کله چې د نسرین خانم کور ته ورسېدم، په یوه میکسما موټر کې مې ولاړه ولیده او ویې ویل چې نسرین خانم باید مېلمه ولري.

کله چې ما دروازه خلاصه کړه، نسرین خانم خپله کوټه خلاصه کړه، انګړ ته راغله، زما په لیدو ډېره خوشاله شوه او په غېږ کې یې ونیولم، بیا موږ یوځای لاړو، ما وویل چې ته اوس له سفره نه راځې، بیا یې راته وویل: څه؟ څه وشول، تا څه وکړل؟ ما وویل: له تا پرته هیڅ هم ښه نه وي، بیا مې خپله کڅوړه په کوټه کې کېښوده، نسرین خانم زما کوټې ته راغله، پتلون مې واخیست او کمیس مې اغوستی و، څو ورځې بهر ولاړم، بیا هغه لاس یې زما په اوږه کېښود او دوی یې ماته پرې نه ښود، د خپلې پتلون زپ یې راښکته کړ او کرش یې له کمیسه را وایست، ساه مې واخیسته، احساس مې وکړ، چې اغلې ثریا خانم یو څه غټه خوړلې ده، ځکه اې، کرشن زما غاښونه چیچلي وه، ما د 6 دقیقو لپاره د میرمن نسرین ښکل کړه، ما وخورئ، ما لا هم د هغې ښکلولو ته اړتیا درلوده، د اغلې نسرین اوبه په رسیدو کې شاوخوا یو ساعت وخت ونیو او هغې ټول زما د ستوني څخه خالي کړل. هغه وویل: دا وخورئ، ما هم ټول تیر کړل (دا ځل د نسرین اوبه خوږې وې، برعکس) مخکې، کله چې یو څه مالګین وو) بیا زه پاڅیدم او څو ځله یې خپل تڼۍ ووهلم. منی نسرین خانوم تو دهنمه ……
خلاصه تا پنج شنبه شب همون هفته من و نسرین خانوم رفتیم یه رستوران باکلاس و یه شام حسابی خوردیم بعد نسرین خانوم گفت:هر مردی باید هوای زنش رو داشته باشه بعد بهم گفت: امشب که رفتیم خودت رو آماده کن می خوام یه حال اساسی بکنم (هر وقت نسرین خانوم بهم می گه خودت رو آماده کن باید لباسای زنونه بپوشم و براش آرایش کنم) (من از تو رستوران استرس عجیبی داشتم احساس می کردم که امشب بخاطر مدتی که به نسرین خانوم نداده بودم باید درد زیادی می کشیدم چون چند روز پیش که برا نسرین خانوم ساک زدم احساس کردم که کیرش کلفتر شده) رسیدیم خونه من رفتم تو اتاقم خودم رو آماده کردم تا نسرین خانوم بیاد وقتی اومد تو اتاق در اتاق رو قفل کرد دلیل کارش رو پرسیدم گفت: دلیل خاصی نداره من شک کردم که یه جریانی این کار داره خلاصه شروع کردم به در آوردن لباسام و کامل لخت جلوی نسرین خانوم آماده بودم بعد نسرین خانوم شرتش رو پایین کشید و گفت: بیا جلو شروع کن وقتی من کیر نسرین خانوم رو دیدم احساس کردم که از یکشنبه هم کلفتر شده و خیلی می ترسیدم چون بعد از چند روز می خواستم به نسرین خانوم بدم خیلی می ترسیدم تو این فکرا ساک می زدم که نسرین خانوم گفت: بسه ساک بزنی، چهار دسته پا بشو و کونت رو بده سمت من همین کار رو کردم بعد نسرین خانوم شروع کرد با انگشتاش که بهشون روغن زده بود انگشت کردنم بعد از این کار سر کیرش رو یه خورده روغن زد و چسبوندش به سوراخ کونم بعد از چند ثانیه شروع کرد به فشار دادن احساس درد شدیدی بدنم رو فرا گرفت به نسرین خانوم گفتم: صبر کن خیلی درد داره چرا احساس می کنم یه خورده کلفت شده گفت: حرف نزن الان دردش کمتر میشه بعد یه خورده دیگه فشار داد که من ناخودآگاه از شدت درد فرار کردم بعد اومد طرفم گفت: چرا فرار کردی دستم رو کشید رو به دیوار چهار دسته پا نشوندم گفت: حالا که این کار رو کردی دیگه کم کم نمی زارم تو، یه دفعه می زارم تو که حالت جا بیاد بعد دوباره روغن به کیرش زد و اون رو تنظیم کرد روی سوراخ کونم و شونه هام رو گرفت و با یه فشار همه کیرش رو تو کونم کرد احساس می کردم از درد چشام سیاهی می رفتن بهم می گفت: باید بهش عادت کنی یه سوزش خیلی زیاد تو کونم داشتم بعد بهم گفت: امشب جرت می دم بعد شروع کرد تند تند تلمبه زدن باهر تلمبه زدنش احساس می کردم از زمین کنده می شم احساس می کردم کونم دیگه بیشتر از این باز نمی شه بعد از چند تلمبه زدن کیرش رو درآورد و دراز کشید و گفت: بشین روش من هنوز درد اون حالت رو داشتم باید یه روش دیگه انجام می دادم کونم رو باز کردم ونشستم رو کیرش با فشار هلش داد تو کونم و مجبورم کرد که هی رو کیرش بالا پایین بکنم بعد دوباره حالتش رو عوض کرد و من رو خوابوند و پاهای من رو داد بالا و یه حال اساسی دیگه کرد بعد از چند دقیقه بلند شد و گفت: دهنت رو باز کن من هم دهنم رو باز کردم و کیرش رو به زبونم می زد و بعد اون رو تا ته تو حلقم کرد و ته حلقم آبش رو ریخت که من مجبور شدم همش رو قورت بدم بعد گفت: هنوز تموم نشده بخاطر اینکه از دستم فرار کردی باید تنبیه بشی گفتم :چیکار می خواهی بکنید چند ضربه محکم به کونم زد که خیلی سرخ شد و خیلی درد م گرفت و چند بار تند تند انگشتم کرد که خیلی درد داشت بعد گفت: دوباره برام ساک بزن (نمی دونم چرا کیرش نمی خوابید آخه آبش اومده بود معلوم بود خیلی حشیریه) دوباره براش ساک زدم بعد از چند دقیقه گفت: دیگه برا امشب کافیه من می رم تو اتاقم تو هم بیا تو اتاق پیشم بخواب، خودم رو تمیز کردم رفتم تو اتاق پیش نسرین خانوم تو بغلش بودم تا صبح چند بار به کونم می زد و یا انگشتم می کرد)

نېټه: جون 4، 2018

یو ځواب ورکړئ ووځي

ستاسو برېښليک پته به خپره نشي. د اړتیا په پټيو کې په نښه *