دانلود

سور ویښتان او څوک یې بټو ته کش کړل

0 نظرونه
0%

مخکې، د تل په څیر، زه سهار وختي پاڅیدم ترڅو یو سیکسی فلم وګورم

زه د یوې میاشتې لپاره په پارک کې تمرین کوم، زه د خپلې پخوانۍ ملګرې څخه جلا شوی وم او زه جنسیت نه خوښوم، ما یوازې یو نوی ملګری ولید

له همدې امله زه د خپل شاوخوا په پارک کې وم، ما هغه ورځ درلوده

زه په یوه نرم پارک کې منډه وم، داسې احساس مې وکړ چې یو څوک ماته ګوري، ودریدم او دوه نجونې مې په واښو ناستې وې.

او کله چې دوی ما ولیدل، ما د یو څه وخت لپاره ودرید او ولیدل چې زما سترګې زما په لور دي

دوی سر وښوراوه، ما سر وخوځاوه او ویې ویل: "پیسټون، ما ته څرګند کړئ."

موږ خبرې وکړې او د دوی د یوه نوم مهسا او د بل نوم و

دا میترا وه، ما ماهسا خوښ کړه او موږ د میترا بڼکه پرانیستله.

موږ به پوهنتون ته تللو او بهر ته به تللو تر هغه چې مهسا د ورځې ایراني جنسي اړیکه درلوده

خواست تاببوسمش من خیلی جا خوردم اما کلی حال کردم من هم اولین بوسه رو رو لبش با شهوت تمام گذاشتم که دیدم رنگش مثل گچ سفید شد بعد از اون هرشب با اس ام اس سعی میکردم یجوری شهوتش رو زیاد کنم تا برای رسیدن به من بیقرار بشه وموفق بودم یه رووز صبح بهم زنگ زد وگفت امشب خونه ی ماهیچکس نیست و3ساعتی وقت داریم وایندفه برعکس همه دختره پسر رو میکشونه خونه من موقع رفتن صورتم رو زدم بهترین لباس وبهترین لباس زیرم رو پوشیدم وسرشار از عطر ادکلن به اونجا رفتم در زدم اومد دمه در سلام کردم ورفتم تو ترس ودلهره وشهوت داشت مخم رو میترکوند اون با یکلباس چسب یکسره بنفش اومد در رو باز کرد بگذریم من نشستم برام چای وشیرینی اورد با هم خوردیم و شروع به صحبت کردیم حرفموون که تمام شد جفتمون میخاستیم که سریعا همدیگرو بغل کنیم وببوسیم هم شرم وحیا اجازه نمیداد اون هم سرش رو انداخته بود پایین وکناره من نشسته بود تا اینکه من خجالت رو کنار گذاشتم واولین بوسه رو از لپ اون کردم و اون سرخ شد اما اون هم به جواب بوسه من من روبوسید و من دیگه روومباز شد وبغلش کردم ولبم رو گذاشتم روی لبش یک لب طولانی از هم گریفتیم که واقعابهترین تجربه لب برای من بود بعد همون طور که نشسته بودیم من شروع به خوردن زیر گلوی اون کردم ومیبوسیدم ومیلیسیدم ومیمکیدم اون که از حال رفته بود من هم از حرارت داشتم منفجر میشدم همین طور میبوسیدم وپیشروی کردم تا روی سینه هاش البته از روی لباس تا خودش لباس ولباس زیرش رو در اورد سینه ای گرد وتقریبا رسیده ای داشت با نوک صورتی وبسیار خوش طعم مشغول خردن سینه نا بودم که یهو بلن شد ومن رو برد روی تختش نشوند شروع کرد لباس های من رو در آوردن من با لباس زیر بودم واون نیمه لخت لباس اون رو هم من کامل در آوردم وخوابیدم رووش ودوباره سینه هاش رو خوردم اون هم دستاش رو دوره من قلاب کرده بود وپشت من رو ماساژمیداد من خوردم وبوسیدم رفتم پایین روی شکمش و دور نافش رو لیس میزدم اما اون اجازه نداد پایین تر برم من رو چرخوند ولباس زیر من رو در آورد ومن هم مال اون رو در آوردم بعد خیلی آوروم روی من خوابید وجلوش رو به یکی من میمالید و آروم به حالت شهوت آه آه ضعیفی میکشید تا اینکه شهوتش به آخرین حدش رسید ونشست روی رون پای من وشروع به خوردن یکی من کرد که منمثل مار به خودم میپیچیدم ولذت مبردم بعد نشست روی یکی من وشروع به عقب جولو کردن خودش کرد وبا شدت خودش رو به من میمالید من هم دستامو دوره کونش قلاب کرده بودم و با سوراخش بازی میکردم اینقدر خوشش اومد که سریع ارضا شد و روی من ولو شد من وقتی این حال رو دیدم گفتم اشکال نداره اون ارضا شد بسه از روم بلن شد خواستم لباس بپ.شم که برم دیدم از پشت من رو بغل کرده میگه من اینقدرا هم بیمعرفت نیستم دست رو گرفت وبرد روتخت دوباره خودش به شکم دراز کشید وگفت هرکاری دوست داری بکن تا توهم ارضا بشی وحال کنی حتی اگر میخوای برات بادست جلق بزنم تا ارضا بشی من همگفتم نه بخواب تو خوابید از روی میز کامپیوترش کرم برداشتم یکم نوک انگشتم زدم لای پاشو باز کردم ارممو شروع کردم با سوراخش ور رفتن انگشتم رو آروم کردم داخل یکم همین کارو ادامه دادم بعد سر یکی خودم رو کرم زدم وآروم گذاشتم دم سوراخش به محض اینکه فرو کردم داخل یک تکون شدید خورد وآخ بلندی کشید همونجا نگه داشتم وخوابیدم رووش بعداز جند لحضه دوباره شروع به تلمبه زدن کردم آه آه بلندی مکرد اما من بلندش کردم از تخت رفتیم پایین دستاش رو گذاشتم لبه تخت و خمش کردم شروع کردم به تلمبه زدن با یک دست جلوش رو میمالیدم وبا یک دست دیگه نوک سینشو گرفته بودم لای انگشتام ومیمالیدم تا اینکه دیگه نتونستم طاقت بیارم ومن هم ارضا شدم ونیم ساعتی همون طور کنار هم دراز کشیده بودیم و بعد بلن شدیم رفتیم دوش گرفتیم ومن اومدم از خونشوون بیروون ممنون که گوش کردین نظر یادتون نره.

نیټه: د اګست 22 ، 2019
لوبغاړي: بل بیلی / mz برلین

یو ځواب ورکړئ ووځي

ستاسو برېښليک پته به خپره نشي. د اړتیا په پټيو کې په نښه *