ڈاؤن لوڈ کریں

میں اور بادشاہ کیڑے مکوڑے ہیں۔

0 خیالات
0%

فوق العاده سکسی (البته بعدش فهمیدم چون قبلش با خیلی ها سکس داشته حشری بوده و ب من نیاز داشت)مهسا دوستش ی دختر خوب و خوشگل ک تو قرارهامون دیده بودمششب ماجرا:مائده اکثرا خونشون خالی میشد و چون بحساب کنکور داشت و خانوادش اکثرا باغ بودن این ب هوای کنکور و درس خواندن خونه میموند،سابقه داشت ک چند باری تنها باشه و ب من بگه بیا تنهام و برم اونجا سکس کنیم ولی ایندفعه فرق میکردشب جمعه بود من از سالن اومده بودم خیلی خسته بودم ساعت ۱۰شب بود ک زنگ زد بهم،بعد از کلی صحبت و اینا گفت آره مامان بابا رفتن باغ تا فردا شب ،منم ک درس داشتنم نرفتم موندم خونه،میای پیشم آخه خیلی میترسممن ک شستم خبر دار شده بود ولی نمیدونم چرا اونشب واقعا اصلا حوصله نداشتم برم پیشش،یا تمرین بودم انرژی نداشتم یا اینکه ازش خوشم نمیومد چون میدونستم بجز من با کسی دیگ هم هست ولی خوب واسه همین روزا نگهش داشته بودمخلاصه کلی اصرار و پافشاری منم ک خودمو چس کرده بودم ک نه نمیام حوصله ندارم تا اینکه گفت مهسا هم هست ما خیلی میترسیم بیا دیگهمون لحظه چندتا پوزیشن دونفره اومد جلو چشام و کیرم یکم راست شدولی بازم یهو قبول نکردم گفتم ای بابا از دست تو باشه توله سگ الان ی ماشین میگیرم میامکلی ذوغ کرد و معلوم بود حشرشون بیشتر شده بود و کسشون مور مور میشدتو تاکسی ب این فکر کردم ک مهسا دختره با حیایی هست عمرا اون یکی بکنه ،و نکنه مائده واقعا بخاطر اینک میترسیدن گفته برم پیششون و نگهبانی بدم؟!؟خلاصه کلی فکر کردم تا رسیدم دم خونشونخونه اونا آپارتمانی ۸واحدی بود زنگ زدم ب گوشیش ک طبق معمول آیفون رو زد و در باز شد منم یواشکی از پله ها رفتم بالا،همیشه اول ایفون رو میزنه بعد یواش در واحد باز میزاره ک سریع با کفش برم تو کسی نفهمهخلاصه رسیدم تو دیدم مائده جلو در واستاده،ولی اولین چیزی که دیدم این بود ک مهسا با روسری و ی لباس پوشیده کنارش اومد سلام کرد اینو ک دیدم با خودم گفتم خاک بر سرت این عمرا بهت بده سکس سه نفری رو باید تو جق زدنت فقط دنبال کنیخلاصه در بستم اومد تو ک مائده گفت باز ناز می‌کنی میگم بیامنم گفتم اره دیگ دوره آخر زمونه پسرا باس ناز کنن،وقتی ک اونم سهم هر پسر دوتا دخترهاینو ک گفتم مائده اومد بشوخی بغلم کرد چندتا مشت زد تو سینم ک بیخود تو سهم خودمی و فقط بامنی و ازین حرفاهمینطور ک می‌گفت الکی باهام کشتی هم میگرفت ک بحساب داره شوخی میکنهمنم یکم پهلوهاشو گرفتم قلقلک دادم ک هی میگفتم نکن نکن الان غش میکنم منم بیشتر میمالیدمش و بیشتر درگیر میکردم خودمو باهاش و لا ب لای کشتی گرفتنمون ی دستی ب کسش و سینهاش میرسوندمک ی باره مائده گفت:مهسا بگیرش الان منو می‌کنهاینو ک گفت دیدم مهسا یکم قرمز شد منم یکم وا موندم ک این جلو مهسا این حرف زد،اخه من و مهسا یکم رودروایسی داشتیم دوباره مائده گفت مهسا توله مگه با تونیستم بگیرش الان جرم میده از بس قلقکم میدهک یهو مهسا با خنده ب خودش اومد و اومد دستشو دور کمرم قلاب کنه از پایین ترین قسمت کمرم گرفت جوری ک دستش خورد ب کیرم(اینجا دیگ کیرم سریع سیخ شد و آب تو کیرم داشت موج میزد،اخه دست ی نفر جدید اونم کسی ک فکرشو نمی‌کردم خورد بهش)خلاصه گفتم صلح صلح،باشه کارت ندارم نشستم رو مبل مهسا یکم خجالت کشیده بود ب چشمای هم نگاه نمی‌کردیم،ولی خوب نمیشد اینهمه راه اومده باشم و فکری ک تو سرم بود رو اجرایی نکنمک یهو مائده گفت بیاین بازی کنیم،سه تا ورق آورد یکی سرباز دوتا دیگ پادشاه بود گفت ورق میچینیم هرکس سرباز داشت اون دوتا حاکم باید بهش دستور بدن و اجرا کنه اگ هم اجرا نکنه باید سی ضربه شلاق بخورهمن قبول کردم مهسا هم با سر پایین از خجالت قبول کرد مائده هم خودش پیشنهاد داده بود غلط میکرد قبول نکنهخلاصه نشستیم و بازی رو شروع کردیم دست اول مهسا سرباز شد قرار شد من و مائده حکم دیم بهش من گفتم نمی‌دونم هنوز یخ من آب نشده مائده تو بگوک یهو مائده روسری مهسا رو کشید و گفت حکمم اینه،روسریت رو دربیار غریبه ک نیست اینجامنم گفتم:جان دیگ حکم کندن لباس شدمائده گفت مرگ حالا بزار تو سرباز بشی میگم شورتتو دربیاریدیگ هوا حشری شده بود شهوت موج میزد بینمون من ک کیرم سیخ شده بود اونا هم نوک سینهاشون کاملا شق کرده بود کامل میشد از روی لباس دیدشون زد و خط کسشون رو از روی شلوارشون دید میزدمدست بعدی همینطور ک مائده گفته بود من سرباز شدم مهسا ی لبخندی زد و سرشو اورد پایین از خجالت ولی مائده گفت جان جان حالا نوبت تویه مائده رفت در گوش مهسا ی چیزی گفت بعد اومده کنارم نشست آروم دکمه های تیشرتم باز کرد و دست میکشید رو شونه هام دقیقا مثل این بازیگرای پورن ک دارن طرف رو لخت میکنممنم گفتم توله سگ چیکار میکنی؟گفت میخوام سینهات نشون مهسا بدم ک چقدر سفت و ورزشکارینگفتم گمشو خودم درمیارم تو یجوری درمیاری ک کار دستم میدی دیگ اونجا استارت سکس گروهی خورده بود ولی خوب باید شیک و باکلاس و کم کم جلو می‌رفتیم و یوقتی سوتی ندیم بگن چقدر هول بوددست بعدی هم بازم ب من افتاد،مائده بدون مکس گفت شورتتو باید سر این گلدون آویزون کنی بزاری باشهمن ک داشتم آب میشدم از خجالت آخه فکر نمی‌کردم اینقدر سریع لختم کنن،اون دوتا هنوز لباس داشتن ولی من با دوتا دست داشتم لخت میشدم،دلو زدم ب دریا گفتم من بلد نیستم دربیارم خودت بیا دربیار مائده گفت مهسا تو برو کمکش کن بچمون بلد نیست دربیاره،مهسا همونجا ی نیشگونی از مائده گرفت و گفت خفه شو و کلی خندیدن دیگ الان زوده یهو لختم کنین شما ب من نظر دارید(ب شوخی گفتم تو قول دادی دست بهم نزنی فقط بیایم بازی کنیم)مائده گفت نترس ما کیر نداریم ک بهت تجاوز کنیماینو ک گفت دیگ کلا یخ جمعمون باز شدمهسا گفت شاید من داشته باشم از کجا میدونی؟منم ک دیگ موقعیت رو سکسی میدیدم بلند شدم شلوار درآوردم و شورتمو آویزون کردم و با دستم جلو کیرم گرفتم مهسا سرشو انداخت پایین ولی مائده می‌گفت جون جون چ چیزی تو لامصب مال خودمی اومد نزدیکم شد ی گازی از سینم گرفت ک ردش روش مونددست بعدی مائده سرباز شد و منو مهسا حاکم بهش گفتم من نمیتونم همش دستمو جلو انتنم بگیرم بیا بشین روش پوشش بده دیده نشهاونم از خدا خواسته ی جونییییی گفت و اومد نشست رو کیرم،ی جوری نیست ک قشنگ از رو شلوارش فهمیدم لامبادا پاش کرده آخه میدونست من چ لباس زیری دوسدارمدست بعدی افتاد ب مهسامهسا سرباز شده بود ک مائده ازم خواست ک چی بگیم بهش منم گفتم بگو کیرشو نشون بده آخه دست قبلی گفته بود شاید من داشته باشممائده بی هوا از رو کیرم بلند شد گفت مهسا مهسا باید کیرتو نشون بدی مائده ک بی هوا از رو کیرم بلند شد مهسا یهو خشکش زد آخه کیرم کلفت و نسبتا بلنده سریع شلوارم انداختم رو کیرم و سرم انداختم پایینازونجایی ک مائده از حال جفتمون خبر داشت شلوارم از رو کیرم کشید گفت و غلطا حالا ادا تنگارو در میاریدمهسا پاشو کیرتو نشون بدهمهسا گفت من ک خره ندارم من مثل مائده دست مهسا رو گرفت بلندی کرد گفت نشون بده بچمون خیالش راحت بشهمهسا بلند شد واستاد شلوارش رو یکم کشید پایین گفت ببین صافه ندارم چیزیشورتش رو ک دیدم دیونه شدم ی شورت سفید جلو گیپور پوشیده بود ک سفیدی پوستش رو چند برابر میکردمائده دستشو برد تو شلوار مهسا گفت:اره طفلک بچمون صافه چیزی ندارهمنم ک دیگ یخم باز شده بود گفتم خوب بگرد دست بزن شاید لایه پاش نگه داشته ک حس نشهیهو مائده دست مهسا رو گرفت آورد جلوم گفت راست میگی تو بیا برگرد ببینم چیزی پیدا می‌کنیمنم با پرویی دست کردم تو شلوار مهسا ولی با کف دستم از پایین تا بالای کسشو مالیدم ک مهسا چشاشو بست و ی آه یواشی کشیدمائده گفت من فقط ب چشام اعتماد دارم تا نبینم باور نمیکنم ک یهو دست انداخت دور کمر مهسا جوری ک شلوار و شورتشو باهم کشید پایینمن خشکم زد یهو چون مهسا جلوم واستاده بود ک دست بزنم با این حرکت مائده کس لخت مهسا جلو صورتم اومد مهسا یهو جیغ زد و گفت احمق چیکار می‌کنی اومد خم بشه ک شلوارشو بکشه از دهن مائده در اومد ک مگ خودت همینو نمخواستیمنم سریع گل گرفتم و فهمیدم ک جفتشون میخواندست گذاشتم رو شلوار مهسا و گفتم چیزه جدیدی نیست راحت باش بزار لخت باشه اونحات یکم هوا بخورهدیگ من ک لخت لخت بودم مهسا هم شورت و شلوار نداشت ولی مائده هنوز لباس تنش بود ک گفتیم این دست من و مهسا باید حکم بدیم تو هنوز لباس تنتهمائده هم از خدا خواسته گفت شما دوتا توله سگ ک لخت منو دیدین پ از چی باید خجالت بکشم سریع لباساشو درآورد و فقط با شورت بود آخه سوتین نبسته بود سینه هاش خیلی خوشگل بودن بر عکس کسش ک لبه داشت ولی سینهاش خوش فرم بودنمهسا گفت چراغ خاموش کنیم ادامه بازی تو تاریکی باشه بهترهبعداز فهمیدم ک نمی‌خواسته از نگاهم خجالت بکشهمائده چراغارو خاموش کرد و رفتیم تو اتاق مامان باباش رو تختشونمائده گفت مهسا اینجا مامان بابام لخت میان توهم باید لخت باشی سوتین و بلوزتو رو دربیار بیا رو تخت الان ک دیگ تاریکه کسی چیزی نمیبینه دربیارمن گفتم خوب آقا الان ک تاریکه بیاین ی بازی جدیدالان ک تاریکه ی جایی از بدن طرف رو باید لمس کنیم و حدس بزنیم ک کجاستقبول کردننقشه کشیدم ک اول مائده بخوابه مائده خوابید و من گفتم مهسا دستت بده میزارم ی جایی از مائده باید حدس بزنی کجاشه(هدفم فقط این بود ک دست بزنم ب مهسا ک یخش باز بشه و اون پوست سفیدشو لمس کنم)مائده ک خوابیده بود پاهاشو باز کرد و دستمو گرفت گذاشت رو کسش یعنی اینجارو بهش بگو لمس کنهولی من دست مهسا رو گرفتم گذاشتم رو شکمم مهسا هم انگار فهمیده بود آروم آروم دست کشید رو شکمم تا رسید ب کیرم کیرم تو دستش گرفته بود و میمالیدمش ولی اون دستش رو گذاشت رو بدن مائده ک مائده نفهمه مهسا داره کیر منو میمالهمن ک داشتم لذت میبردم چشامو بسته بودم و آروم آه میکشیدمی مثلث شهوتی خیلی خوبی درست شده بود دستای مهسا رو کیر من اون دستش رو کس مائده و دست مائده هم تو دست منآروم س تایی آه شهوتی میکشیدیمتو اون تاریکی گرمای لبای یکی داشت نزدیک کیرم میشد ک آروم لبای داغش کشیده شد رو کیرم و شروع کرد ب ساک زدن از روی تجربه فهمیدم ک مائده نیست آخه مائده میدونست من ساک قوی دوسدارم حدس زدم مهسا باشه درستم حدس زدم آروم با زبون رو رگ کیرم میکشید و مک میزد یکی هولم داد رو تخت و منو خوابوند مائده بود ک سینهاشو تو دستش گرفته بود آورد جلو صورتم جفت سینهاشو فشار میداد ب صورت و ب بیام میکشیدمهسا رو هدایت کرد باید پاهام ک ساک بزنه خودشم اومد نشست رو شکمم ک سینهاشو بخورماصلا ی حال خاصی بود رو زمین نبودم مهسا خیلی رومانتیک ساک میزد و آب کمرو تو کیرم هدایت میکرد مائده هم سینهاش داشت مستم میکرد و قشنگ خیسی کسشو رو شکمم احساس میکردممائده ب مهسا گفت:مهسا آروم آروم بکن توشیهو جا خوردمبعد فهمیدم همینطور ک ساک میزنم انگشتشو مهسا داره می‌کنه تو کون مائده (اونجا فهمیدم ک اینا از قبل مثل من کلی برنامه و پوزیشن چیندن)مائده بلند شد و مهسا رو خوابوند بجای من خودش رفت برای پای مهسا و شروع کرد ب خوردن لب و سینه و در نهایت کس سفید و نقلی مهسا منم ک طبق عادت همیشه وقتی مائده داگی میشد میرفتم پشتش و از کون میکردنش آخه دختر بود ولی با اینک دختر بود هر روز از کون میداد حالا یا ب من یا یکی مثل منرفتم پشتش و آروم کیزم کردم تو خونش شروع کردم ب تلمبه زدن و وحشیانه کونشو پر از کیرم میکردم مائده هم بجای ناله های حشری بدن مهسا رو محکم‌تر میخورد ک نشون بده حشرش زده بالا و من دارم وحشی میکنمشمهسا هم چنگ انداخته بود باید موهای مائده رو سرش رو محکم فشار میداد سمت کسش ک مائده بخورهمنم دستام بردم لایه موهای مائده با دستای مهسا بازی میکردم همینطور ک مائده رو از کون میکردم مهسا هم انگشت منو میمالیدمائده با چندبار کردن ارضا شد و ناله بلندی زد و پاهاش جوری لرزید ک افتاد رو بدن مهسا مهسا ی جونییییی گفت و سینهای مائده رو فشار میداد ک معلوم بود خودشم میخوادمهسا بلند شد مائده رو زد کنار منو چسبوند ب دیوار خودش جلوم نشست و ی ساک اساسی زد و کیرم کامل خیس کرد بعد دستشو کرد بهم و خم کرد کیرمو تو دستش گرفت گذاشت رو سوراخ کونش منو چسبوند بود ب دیوار ک تکون نخورم و بعد کونش داد عقب کیرم رفت کامل نوششششش پاهاشو یکم باز کرد ک کیرم کامل تا آخر بره داخلش خیلیییییی پوزیشن جذابی بود من ثابت بودم و اون محکم خودشو عقب جلو میکرد ک کیرم کامل بره توشچنان محکم میزد ک کمرم میخورد ب دیوار اونجا فهمیدم چقدر حشری بودهمی‌رفت جلو با تمام شدن میومد عقب سوراخ کونش دیگ می‌چسبید ب بدنم و تخمام میخورد ب کسش جوری میزد ک دیگ داشت این میومد فقط هی با دستم تخم چپمو فشار میدادم ک این دیرتر بیادتا اینکه حرکاتش تندتر شد و ناله هاش تبدیل ب جیغ شده بود و می‌گفت جر بده جرم بده کونمو جر بده لعنتیمنم کمکش میکردم ک بیشتر بره توش یهو پاهاش لرزید و افتاد زمین و آب زیادی از کسش زد بیرون مثل فیلما منم ک دیگ داشت این میومد کیرم داشتم میمالیدمش ک تو همون حالت مهسا کیرم گرفت گفت:دستش نزن مال خودمه زد پشت دستم و همون‌طور م رو زمین بود منو هول داد سمت دیوار و کیرم گرفت دستش کرد تو دهنش و شروع کرد ب ساک زدن من ک نزدیک ارضا شدنم بود با دوتا مک زدن مهسا این اومد و همشو تو دهنش خالی کردم و مهسا هم همشو خورد و کلی قربون صدقتم شدو کرمو تند تند می‌بوسیدبعدش س تایی افتادیم رو تخت و ولو شدیم تا نزدیک صبح صبح بلند شدم دیدم مهسا نیست رفته خونشون آخه خونشون تو همون آپارتمان بود و بعدش منم ی دست دیگ مائده رو از کون کردم و رفتم خونه اونام قرار شد برن باغببخشید زیاد شد ولی خوب خاص ترین سکسم بود ک واستون گفتم و سعی کردم تجربیات رو بهتون بگمخاطرات بعدی هم خدمتتون ارسال میکنم

تاریخ: اپریل 26، 2019
اداکاروں کینڈل کارسن
سپر غیر ملکی فلم اپارٹمنٹ اپارٹمنٹ لاکٹ۔ ایگزیکٹو میں بیوقوف تھا۔ شروع ٹرسٹ سے گر گیا ہم گر گئے۔ عادت گرا دیا میں نے پھینکا گرا دیا انگلیاں اولیشہ انحات یہاں پر انجمن اس بار اتنا انروسریت بس اداکار باشممائدہ ٹھیک ہے میں معذرت بہترین سب سے پہلے سونا خورماصلا خورہدیگ خوورهمن میں نے کھایا بدمخلاسه دهمہسا نظام الاوقات۔ بههمهسا بکشہمائدہ بیگم صاحبہ بلیوز سنہرے بالوں والی پھر بہتر ہے۔ بهشخلاسه بھیمبعد بدھسٹ خلاصہ تھا۔ میں آج رات تھا۔ بودمہسا بودمی رفت چلو بھئی چلو بھئی ہمارے درمیان بادشاہ استقامت پاہاشو نچلی سطح میرے نیچے اس کے اطراف فحش پوزیشن پہنا ہوا پیشون پیشی تجویز یہ اندھیرا ہے اندھیرا تجربات تختشونمائدہ خیمہ مائدہ ٹینگارو توشچن توشیہو میں قابل تھا میری ٹی شرٹ اب نیا سب سے زیادہ پرکشش ان کی جوڑی جمون جمع غصہ جونیی۔ چهغارو پھنس گیا کئی دفعہ کچھ مختصر چیندنمائدہ الفاظ وہی ہیں۔ حرکتیں حشرون یادیں خاندان آپ کی خدمت ہنسنا وہ سو گئے۔ سو گیا سو رہا ہے۔ خواہش پڑھیں میں خود اگلا کھایا خوبصورت خونی خونی کیا آپ گھر آ رہے ہیں؟ بہت زیادہ آپ کے پاس ہے دارمہسا میرے پاس تھا۔ ہمارے پاس تھا نئی لڑکیاں باہر لے گئے میں نے اسے نکالا۔ درباری نکالنا میرے لیے لاو دربیارمہسا درباریدیگ میں آرہا ہوں تم میرا خیال رکھ رہے ہو۔ دوبارہ مجھے پسند ہے میں تم سے پیار کرتا ہوں دگنا دیسون باقی ہم سب رودرواسی رومانٹک۔ وائٹ واش عظیم سینوں تمہاری چھاتیاں سنہاش سنہاشو سینہاشون سینہای کنگ۔ شدمائدہ شدمہسا شلواش شلورشو شلواشون میری پتلون شارٹس شارٹس شارٹس شیطونمائدہ امن فہمیدم فہمیدہ سیکسی مووی۔ ہماری تاریخیں۔ کہاں قبول ہے؟ میرا مقصد کہاں ہے؟ نقشہ بنائیں کھینچا گیا۔ کنمائدہ کنون کنن وقتی کنہولی کنیخلاسه کردناینو بکیمسه کردنمائدہ کیرمائنجا میں نے چھوڑ دیا گرٹنمون آری نے کہا ہاتھ نے کہا ماہا نے کہا میں نے کہا: جان لمباڈا اس کے کپڑے مسکراہٹ لعنتینم مہم جوئی: Maeda میں نے رگڑ دیا۔ زیادہ مضبوط ماڈل منآرم میں چلا گیا مہسامہسا پوزیشن مونڈست میریدمہسا میامکلی۔ میں لے رہا تھا۔ میبوسیدبعدش مجھے ڈر لگتا ہے۔ میترسمن میٹرسیدن ہم ڈرتے ہیں۔ میچسبید ہم کریں گے وہ چاہتا ہے میں چاہتا ہوں اس نےپڑھا وہ کھاتی ہے میں نے دیا وہ جانتا تھا مجھے پتا تھا میں جانتا ہوں میں دیکھ رہا تھا۔ میں آپ کو بھیجتا ہوں۔ میں جا رہا تھا ہم جا رہے تھے میں کروں گا یہ فراہم کرتا ہے ٹیبل مزمدست کیا تم میشمدلو رات تھی۔ میں کر رہا تھا مکردمائدہ میکردممائدہ کرلیا تم نے مارا۔ Mikshidmehsa تم آ رہے ہو آپ انتظار کر رہے ہیں۔ میمشمهسا میمنم میکنہ می کنہائنو ميهمنم آپ کر سکتے ہیں۔ مکنی نے کہا میکنیم لیا کہہ رہا تھا میں کہہ رہا تھا۔ میں لیتا ہوں گرم، شہوت انگیز لیڈی ہم اس کے منتظر ہیں۔ میمالیدمائدہ میں نے اسے رگڑا میوندسابقه میں لکھتا ہوں ندارہمنم ہمارے پاس نہیں ہے میرے پاس نہیں تھا میں قریب ہوں۔ ہم بیٹھ گئے منشیاتاونم منشیاتیہو خلاصہ نہیں کیا۔ خلاصہ نہ کریں۔ گارڈ میں نہیں چاہتا تھا۔ نظر نہیں آتا میں نہیں کر سکتا نہیں چاہتے تھے۔ میں نہیں جانتا میں نے نہیں کیا کچھ نہیں کیا۔ میں نہیں کروں گا نہیں آیا نوشششش چوٹکی استشاین ہمونجا اس کے ساتھ ساتھ اس کے ساتھ ساتھ ماسٹر واستاد واستادولی ویسٹن وحشی کھلاڑی میں نے نہیں کہا چپکے سے

جواب دیجئے

آپ کا ای میل ایڈریس شائع نہیں کیا جائے گا. درکار فیلڈز پر نشان موجود ہے *