میری طویل جنسی تعلقات کا راز

0 خیالات
0%

ہیلو، اپنا تعارف کروانے کے لیے، مجھے یہ کہنا ضروری ہے کہ میں اس بے ہودہ پرفیکشنسٹ پرفیکشنسٹ سے جذباتی طور پر مطمئن ہوں اور بلاشبہ میں خود اعتمادی کی حامل خاتون ہوں۔ جب میں طالب علم تھی تو میں بہت خوش قسمت نہیں تھی۔ دردی، میں آخر کار اس قابل ہو گیا اس کی قمیض اتار کر اس کا پنجا کھینچا، اور میں اپنے چھٹے کی پانچویں حرکت میں سوچتا ہوں، اور صرف چند سیکنڈ کے بعد، میں نے اپنے جسم کو سپرم پر رکھ دیا، لیکن ہماری قسمت سے پتہ چلا کہ اس کی گانڈ زیادہ، زیادہ سخت تھی۔ معمول سے زیادہ، کوئی راستہ نہیں تھا کہ میں کچھ کر سکتا، خدا کے بندے، اسے تھوڑا سا کھولنے کے لئے ایکٹنگ کرنا پڑتی تھی، یقینا، ہمارا رشتہ کچھ دیر تک چلتا تھا، اور کبھی کبھی میرا خون اکٹھا ہوجاتا تھا، اور کیونکہ میں نہیں کر سکتا تھا اس کے لیے ہمیں دوسرے طریقوں سے اکٹھا ہونا پڑا، مثال کے طور پر ہر بار جب ہم ننگے تھے اور ہم نے اپنے جسم کو ایک بار کھایا اور یقیناً صرف ایک بار وہ مجھے صرف 1 کے لیے میری زندگی کے بہترین اور سب سے زیادہ حساس بیگ کے لیے مار سکتا تھا۔ منٹ، یقین کرو، یہ ناقابل بیان تھا۔ اس نے ایک لمحے کے لیے اور اس کے ساتھ ہی اپنی آنکھیں بند کر لیں۔ میں اس احساس سے چوس گیا کہ میں نے ایک لمحے کے لیے خود کو پیچھے کھینچ لیا۔ ایک رات صبح تک ہم نے ایک دوسرے کو سیکسی ایس ایم ایس دیا جو ہم نے کیا تھا۔ ہمت بھی نہیں میں آپ کو بتاتا ہوں کہ اچانک رشتے میں گڑبڑ ہو گئی، سچ کہوں تو میں تھک گیا تھا، میں ویسے بھی واقعی لڑکی بنانا چاہتا تھا، میں نے کہا کہ میں مکسچر ہوں، مجھے اس سے نفرت ہے، میں تھوڑی دیر بعد ایلی سے ملا۔ خوش قسمتی سے، اس نے مجھے پہلی بار گوشہ دیا، اور میں نے اس کی زیادہ تعریف نہیں کی۔ میں نے اسے جگہ پر رکھ دیا اور اس نے اسے اندر ڈال دیا۔ ایمانداری سے، یہ بہت برا نہیں تھا، لیکن بٹ کے پہلے حصے کی تنگی تھی۔ ایک خاص تعداد میں لوگوں کو پریشان کرتا ہے۔ ویسے بھی ہم نے کہیں سے بھی تقریباً 10 یا 15 بار سیکس کیا تھا، یہ موٹا تھا۔ آئس کریم کھانے کے بعد میرا خون آیا اور ہم ننگے ہو گئے۔ بچہ بہت، بہت کیڑا تھا۔ مجھے ڈال دیا گیا تھا۔ بستر پر سونے کے لیے اور اس نے مجھے سرکاری طور پر زیادتی کا نشانہ بنایا۔ میرا مطلب میرا اپنا بچہ تھا۔ باقی آپ خود اندازہ لگائیں، میں صرف یہ چاہتا تھا کہ یہ جلد ختم ہو جائے، ہاں، مجھے سرکاری طور پر ایک لڑکی نے زیادتی کا نشانہ بنایا۔ 170 سینٹی میٹر میں نسبتاً اونچا چلتا ہوں اور اپنے پورے وجود کے ساتھ کہتا ہوں کہ کیری کی اس زندگی کی لعنت نے میرے خون کا خلاصہ کر دیا جو چلا گیا میں تیزی سے باہر بھاگا جیسے گھر کی دیواروں نے ابھی عصمت دری کی گواہی دی ہو اور میں نے انہیں دیکھا ہی نہیں۔ مختصر، میں دکھی تھا اور
و اما اصل داستان مقدمش طولانی بود نه من از ترم اول و دوم و البته سوم و مطمئنا تا ترم چهارم دانشگاه توی کف یه دختر 185 سانتی خوش استیل سبزه و البته سال بالایی خودم بودم که میگفتن به هیچ کس پا نمیده تا این که توی یه پاساژ با یه پسر خوش تیپ دیدمش و بیخیالش شدم البته قبلش بهم جواب رد داده بود عجیب اینجاست که در نیمسال دوم سال پنجم دانشگاه همون ترم 10 خودمون خبرش اومد که سارینا در دانشگاه دیده شده سریعا پی جو شدم و فهمیدم که خانم مشغول سپری کردن ترم 12 خودشون هستن خلاصه این که با یک هفته تمرین ذهنی و یه حرکت تخمی تخیلی تونستم بهش شماره بدم و بعد از 2 تا قرار و یه هفته زنگ و تلفن قرار شد که بیاد خونم 1 ساعت قبل از اومدنش دقیقا یک سال برام گذشت از همه بدتر این که نزدیکای اومدنش یهویی دستشوییم گرفته بود و مثانم داشت میترکید اما میترسیدم که اگه برم دستشویی اون زنگ بزنه و همه چی خراب بشه قرار شد که تحمل کنم و بعد از اومدنش به بهانه شستن دستام برم دستشویی توی همین خیال بودم که گوشیم زنگ خورد و گفت که الآن میرسه اومدم پائین استقبالش که دیدم زن همسایه طبقه دوم و البته طبقه اول توی پارکینگ بودن و چون قضیه داشت سه میشد و مطمئنا هم نمیتونستم قرار رو به تعویق بندازم مجبور شدم که خالی ببندم که ازدواج کردم و اینکه خانمم داره میاد باور کنید یا نه این استراتژی رو در عرض 30 ثاینه طرح ریزی و تنها با چند جمله اجرا کردم باعث شرمساریه ولی توی دروغ اونقدر استادم که خودم هم بعضی وقتا باورش می کنم خلاصه رفتم بیرون و وقتی که از تاکسی پیاده شد واوووو چقدر زیبا بود موهاشو چتری داده بود توی صورتش و کاملا با ظاهرش تو دانشگاه فرق داشت دیگه اصلا نگران چیزی نبودم بهش گفتم که وانمود کنه همسرمه و اصلا نترسه اونم از من بی کله تر اومد داخل و با اونا سلام و احوال پرسی کرد سوار آسانسور شدیم و رفتیم بالا باورتون میشه به همین راحتی ولی صبر کن آخ مثانم الانه که شلوارم رو خیس کنم خوب وارد خونه که شدیم بهش تعارف می کنم بشینه منم میرم دستشویی و بعد میام پیشش این توی فکرم بود به محض این که در رو باز کردم دستاش رو حلقه کرد دور گردنم شکمش رو چسبوند به شکمم و حشری نگام کرد آره درسته داشت روی مثانم فشار وارد میکرد میخواستم پرتش کنم و بپرم توی دستشویی ولی نمیشد به بهونه گذاشتن آهنگ خواستم برم سمت کامپیوتر و البته بعدش دستشویی ولی نشد بهش لبخند زدم و سعی کردم بنشونمش روی کاناپه ولی باز هم نشد باورتون بشه یا نه درب دستشویی تنها چند متر با من فاصله داشت و من فقط میتونستم درب آلومینومی خشگلش رو ببینم و مسحور شیشه مشجرش بشم دیدن سنگ توالت براق دستشویی برام شده بود یه رویا یه آرزو در همین حال متوجه شدم که داره سعی می کنه دوتاییمون رو روی کاناپه بخوابونه راستش اصلا متوجه نشدم که بوسش کردم یا نه اون موقع یه حس قوی از اعماق وجودم داشت من رو به سمت چیز بسیار ارزشمندتری میبرد یک اطاق کاشی کاری شده رویایی با یه سوراخ درست وسط اون آروم خوابید روی کابینت البته به همراه مفلوکی که توی دستاش محکم گرفته بود بهش نگاه کردم یه لحظه چشمم به چشمای خشگلش افتاد و بعد هم به لبخند مستانش با سابقه ای که از خودم داشتم سکس ما در هر حالتی بیشتر از چند ثانیه طول نمیکشید پس خیلی سریع دست به کار شدم تا زودتر اون اسپرم لعنتی رو از خودم دفع کنم و به سمت دستشویی شیرجه بزنم ولی بعد از چند ثانیه فشار مثانه کمتر شد و تازه فهمیدم که چه جیگر نازی توی بغلمه بوسیدمش و جمله ای که ده ها بار با خودم از شب قبلش تمرین کرده بودم رو گفتم من ببینم اوپنی سارینا آره پس میخواستی از کجا فرو کنی نزدیک بود که از شدت خوشحالی فریاد بزنم دیگه به هیچی فکر نمی کردم سریع شروع کردم به مالوندن الکی و رفتم سراغ شرتش و شرتش رو در آوردم اما لحظه ای که خواستم بذارم توش یهویی با مقاومت مواجه شدم گفت که باید اول کاندوم بذارم بعد بکنم اما من نمیخواستم اولین سکس واقعیم رو با یه تیکه پلاستیک شروع کنم چند دقیقه بهش اصرار کردم اما فایده نداشت گفت که بعدش دردسر داره فهمیدم که قبلا سابقه سقط جنین داشته ولی به روش نیاوردم کاندوم رو گذاشتم اما به نظر کوچیک میومد بدجور داشت اذیت می کرد اما مهم نبود دوباره مثانم شروع کرد به اذیت کردن و لی دیگه شروع کرده بودم اصلا اونطوری که فکر می کردم نبود هیچ لذتی نمی بردم 1 دقیقه گذشت 2 دقیقه من نشستم و اونم نشست روی کیرم بدون این که احساس خاصی بهم دست بده 5 دقیقه گذشت 10 دقیقه چرا نمیاد آخه مگه من چه گناهی کردم شکمم بدجوری باد کرده بود روم نمی شد که بگم میخوام برم دستشویی 20دقیقه کذاییی نههههههههههههههههههه من هنوز دارم سکس می کنم اون موجود مونث کذایی بدجور بهش حال داده بود خودشم تعجب کرده بود که من چطور تونستم اینقدر خودم رو نگه دارم احتملا فکر کرده بود قرصی چیزی خوردم و با تمام وجود داشت لذت میبرد دیگه من تلمبه نمیزدم بلکه اون داشت روی کیرم بالا پائین میپرید کیرم به حالت نیمه خمیده بود ولی مثل این که اصلا این چیزا حالیش نبود داشتم در اعماق وجودم گریه می کردم که یهویی گفت کاندوم رو دربیار مثل این که به این زودیا نمیای اینو که شنیدم سریع در آوردمش از این جا به بعدش رو یادمه خم شده بود و من داشتم تلمبه می زدم یه لحظه احساس کردم که داره آبم میاد سریع کشیدم بیرون اونم فهمید و برگشت جلوم زانو زد منم شکه شدم نمیدونستم این حرکتش یعنی چی دوباره برگردوندمش و روی کمرش آبم رو ریختم آره میدونم خیلی احمقم طرف میخواست بریزم روی صورتش یا شایدم حتی شاید میخواست بخورتش به خاطر این اشتباه هیچ وقت خودم رو نمیبخشم نفهمیدم چطوری رسیدم دستشویی ولی دیگه دستشوییم نمی اومد هر کاری کردم نمی اومد تقریبا 10 دقیقه طول کشید که یه چند قطره ای اومد و خلاص آره من آزاد شدم من راحت شدم من در آرامش کاملم دوباره برگشتم پیشش و یه بار دیگه باهاش سکس کردم این بار فهمیدم چیکار کردم باهاش و کلی لذت بردم بهم خیلی حال داد و بعد از سکس هم دستم رو روی موهاش کشیدم و بغلش کردم این حرکتم دیوونش کرد و گفت که انگار تا حالا 10 تا زن داشتی چی من اسکل این اولین بار بود که کس می کردم ولی به روی خودم نیاوردم ازم پرسید که چیکار کردی که اینقدر خودت رو نگه داشتی منم چون نمیدونستم چی بگم یه لبخند بهش زدم و گفتم که میرم برات یه چیزی بیارم حرفام رو راست و ریست کردم و دفعه بعد که همون سوال رو کرد بهش گفتم که من میتونم همه چیز خودم رو کنترل کنم حتی شهوتم رو نخند بقیش رو بخون و چند تا کس و شعر فلسفی تحویلش دادم و اونم که نتیجه خارق العاده عمق فلسفه من رو دیده بود کاملا باور کرد من اون شب بهترین شب زندگیم رو داشتم کلی با هم خندیدم از هم عکس گرفتیم و هم رو بوسیدیم و فردا صبح هم دوباره با هم سکس کردیم اون شب باعث شد که من بتونم راز سکس طولانی رو متوجه بشم و این راز من رو تبدیل به قهرمان اون دختر کرد دوستیمون زیاد طول نکشید چون من یه نامرد دروغ گوی پست بی احساسم و اما راز سکس طولانی و لذت بخش رازش خیلی ساده ست و میخوام اون راز رو بهتون بگم هر وقت که احساس کردید دارید میاید ریتم رو کند کنید و به یه چیز دیگه فکر کنید بعد دوباره میتونید برای مدت طولانی تری سکس کنید این تکنیک کمک می کنه که یه دختر رو بتونید حتی به بالای 10 ارگاسم هم برسونید البته بعضی دخترا بیشتر از 30 دقیقه براشون آزاردهنده هست خودتون با یکی دو جلسه سکس میتونید حدش رو بفهمید نگران اندازه کیرتون هم نباشید واژن دختر به اندازه کیر شریک جنسیش در میاد لازم نیست مثل فیلمای سوپر یه عالمه حرکاتی خفن بزنید فقط سعی کنید مدت زمان سکس رو مطابق با نیاز شریک جنسیتون تنظیم کنید و بهش یه ذره تنوع بدید همش همین ممنون که این مطلب رو خوندید باور کنید یا نه راست بود نوشته

تاریخ: اکتوبر 5 ، 2018۔

جواب دیجئے

آپ کا ای میل ایڈریس شائع نہیں کیا جائے گا. درکار فیلڈز پر نشان موجود ہے *