مجموعی طور پر، گرم، شہوت انگیز سیکسی فلم وہ کہانی ہے جو میں چاہتا ہوں، ویسٹن
میں آپ کو بتاتا چلوں، اس نے مجھے شوٹروں میں سے ایک بنا دیا، یہ معاملہ 82 کا ہے، جب میں داخلہ کے امتحان کے پیچھے سیکسی تھی۔
چلو بادشاہ بنیں (ہمارا ایک پڑوسی تھا جو ہمارے گھر میں آمنے سامنے ہوتا تھا۔
کونی خاندان کی ایک بڑی لڑکی تھی جس کا نام منین تھا جو بچپن میں میرے ساتھ کھیلتی تھی۔
یہ بہت کم عمر میں ختم ہو گیا تھا، میں نے اسے بہت کم دیکھا، اور جب ہم بڑے ہوئے تو ایسا ہی تھا۔
ہر کوئی اس لڑکی کی اس پاکیزگی کی تعریف کر رہا تھا، جسے میں نے ہمیشہ اپنے ذہن میں ایک ولی سمجھ رکھا تھا۔) چلو واپس چلتے ہیں۔
جب میرے پاس کمپیوٹر نہیں تھا تو میرا چھوٹا بھائی مونا مجھ سے 4 سال چھوٹا تھا۔
میرا ایک دوست تھا جس کے پاس کمپیوٹر تھا اور میں رات ساڑھے آٹھ بجے مہرداد کے کمپیوٹر کے ساتھ داخلہ امتحان کا جواب دیکھنے ان کے گھر گیا۔
ہم داخلہ کے امتحان کا جواب دیکھنا چاہتے ہیں جس نے کہا کہ گھر میں کوئی نہیں ہے ایران نے مہرداد کے ساتھ جنسی تعلقات قائم کیے ہیں۔
میں اور میرے والدین گاؤں دیر سے گئے، میں اس کی باتوں سے حیران رہ گیا، اس نے بالکل ٹھیک کہا، میں گونگا تھا، یاہو خوبصورت آواز میں میرے پاس آیا، میں جلدی میں تھا، میں اوپر گیا، میں نے ایک کوٹ دیکھا اور ایک دوپٹہ میرے سامنے آیا، میں نے حال احوال پوچھا، میں جلدی سے کمپیوٹر روم میں چلا گیا، میں اپنے کام میں مصروف تھا، میں 10 منٹ بعد اپنے کمرے میں آیا، مجھے فالج کا دورہ پڑا تھا، چولی بند نہیں ہوئی تھی، جب میں میری طرف چل رہا تھا تو چھاتیاں ہل رہی تھیں۔ اور جب میں نے آنکھیں کھولیں تو جب اس نے میری آنکھیں کھولیں تو اس نے میری کمر کو مضبوطی سے لیا اور مجھے رگڑنے لگا جس پر میں نے بالکل بھی توجہ نہیں دی کیونکہ مجھے بالکل یقین نہیں آرہا تھا۔میں ایک چھوٹی سی کرسی پر بیٹھا ہوا تھا اور اس نے اس جنس کے لیڈر بن جاؤ اس نے میرا ہاتھ پکڑ کر کرسی سے اٹھایا۔ بعدآروم کیرموگذاشت تودهنش چندتا میک که به کیرم زد من که تا به حال کیرم جنس مخالف رولمس نکرده بود مثل آتش فشان ابم ریخت تودهنش البته نخورد وریخت تولیوان خودش و یه قورت ازشربت من خوردو گفت توچرا این طوری هستی پسر حیف این کیر نیست به این سرعت ارضا بشه من از یه طرف خجالت کشیدم بخاطر زودارضا شدنم وازطرف دیگه این لحن حرف زدن مونا که دوباره کیرموگرفت تودستاش که دوباره جناب کیرخوش خط وخال من راست راست شد این دفعه منولخت کردوخودشم لخت شد ورفت روتخت دراز کشید وتواین مدت جلوی همون صندلی وایستاده بودم وتکون نخوردم یعنی حال تکون خوردن نداشتم داشت با انگشتش کسشو میمالیدکه گفت معطل چی هستس بیا بکن دیگه بیا پارم کن کسم ازخارش داره میمره من که تا به حال کس نکرده بودم آروم رفتم جلو وروش خوابیدم هرکارکردم کیرم تونرفت وگفت توواقعا کس حرام کنی مردی که بلدنباشه چه طوری این نعمت خدادادی رو جاکنه سر جاش مرد نیست که دیگه بهم برخورد صحبت مردانگی روکرد رو پاهام نشستم وبا آب دهنم کیرمو مالیدم اون همینطورداشت نگاه میکرد که روم دیگه واشه بود وازگیجی دراومده بودم خودش یه بالاشت گذاشت زیر کمرش که موقعیت کسش قشنگ توتیررس من بودیه کم با کلاهک کیرم با چوچولاش بازی کردم ویاد اون فیلم سوپرهایی که دیده بودم افتادم که چه جوری باید کس بکنی کله کیرمو اروم فشاردادم که بره تو که با فشارزساد رفت تو که دیدم داره اشک میریزه ولی صدایی ازش در نمیاد ولباشو گازمیگرفت بهش گفتم چرا تونمیره از جایی که کس ندیده بدم فکرمیکردم قبلا کس داده که خودش زبونش باز شد وشروع به تعریف کردن ماجرا کرد وقتی رفتم موقعیتمودرست کنم کیرم ازکسش دراومد واون برام تعریف کرد اززندگیش که تا حالا خیلی مادرش اونودکتربوده به خاطر شهوت بالایی که داره وهنوزدختره وکس نداده وعاشق فیلم سوپره و با مهرداد داداشش فقط سکس داره اونم ازعقب وتاحالا راضی نشده که با پسری دوست بشه وسکس داشته باشه وبه نظرم به خاطرحجب وحیای بالایی که داشت ولی واسم قابل قبول نداد این دختر با برادرش سکس کنه ویادم افتاد که چرا مهرداد اینقدردنبال فیلم سوپره وواسه خواهرش میخواسته واونوازکون میکرده خلاصه ما هم که جو معرفت گرفته بود بهش گفتم چرا نگفتی دختری که به کست دست نزنم گفت دیگه طاقت ندارم دارم آتیش میگیرم خواهش میکنم منوازکس بکن منم گفتم نمیکنم چون پرده داری دوباره گفت التماست میکنم وازپدرم خجالت میکشم که الان پیش تویه پسرغریبه لخت نشستم ولی چاره ندارم اگه تونکنی باهویج امشب خودم پردمومیزدم دیدم چاره ندارم وپیش خودم گفتم این کس به این توپی چه مرگته بکن یالا امشب مرد میشی رفتم جلوش وخودش تف کرد کف دستش وکیرمو مالید و دوباره کیرم مثل سنگ شد وجالبه که الان که حرفه ای شدم با اینکه این همه شهوتی بود زیاد ازش اب نمیومد رفتم کیرمو گذاشتم دم سوراخش واین دفعه راحتتر کله کیرم رفت تو که دیدم کیرم گیرکرده جلو نمیره مونا تازه آه وناله هاش شروع شده بود که با یه زور مردانه کیرموفشاردادم به سمت جلو که یه آخ پرازشهوت کشیدواحساس کردم مانعی دیگه جلوی کیرم نیست وراحتترعقب وجلو میره وقتی کیرموکشیدم بیرون که دوباره جا کنم کیرم پرخون بود وفهمیدم پردشو زدم خیلی ترسیده بودم ومونا هم بی حرکت روتخت ولو شده بود وناله خفیفی میکرد وداشت از کسش خون میومد خیلی کم رفتم براش آب آوردم که خورد ویکم حالش بهتر شدونشستم بالا سرش وموهاشو نوازش کردم رفت دستشویی وخودشو تمیز کرد وگفت تازه راه باز شده اصل کاری مونده بهش گفتم مونا جان باشه واسه شب دیگه گفت ممکنه دیگه موقعیت نباشهومن رو تخت نشسته بودم کیرمن که خونی بودوخوابیده سینی رو گذاشت رو پام وکیروخوایمو گذاشت رو سینی وبا شربت لیوان من کیرمو آب کشید ومن محو کارش بودم کیرم که هم تمیز شده بود وهم شقرواز کمر گرفتم ومونا دوباره با همون پوزیشن قبلی دراز کشید وکیرمو وقتی دوباره خواستم حا کنم مثل اول تنگ بود ولی با کمی فشار آروم جارفت ومونا دوباره اشک میریخت چون کیرم کلفت بود واسه کس کیر ندیده من مشغول کارم بودم که احساس کردم آبم داره میاد وبا یه فشار تموم آبموریختم رو شکمش دیگه واقعا نا نداشتم وافتادم رو تخت ساعت نزدیک 10:30بود مونا هم بی حرکت رو تختدوباره شروع کردم به نازکردن وقربون صدقه رفتنش که بلند شدیم ولباسامونوپوشیدیم ومن روانه خونمون شدم یه داستانم توخونه داشتم که جواب مامانموبدم که تا حالا کجا بوده موقع رفتن ایمیلشو ازش گرفتم واسه برنامه گذاشتن سکس که معمولا ماهی به بار میکردمش ومونا سکس با مهرداد روکلا قطع کرده بود ومهرداد ازرابطه ی ما اطلاعی نداشت .