مجھے اور سناز کو گندا۔

0 خیالات
0%

ساناز ساناز و يكي از دوستام بهم داد دوسته دوست دخترش بود من 24 سالم اونم 18 ر راحت زدم زدم و رفتم سر قرار اما ديدم ديدم خوشم نيومد از قيافش ولي هيكل د شتاشت گرفتم بپيچونمش بپيچونمش تا چند روز جو بشو بشو دم دم دم دم ميخوره بحث سكس باز كردم هميشه با ماشين ميرفتم دنبالش مرفتيم تو كوچه باغ كرد نان ن كارمون شده بود لب بازي خوردن مالوندن مالوندن هاش هاش اونم واسه من ساك ميزد منم دستم شرتش كسشو ميمالوندم مثل مار به خودش ميپيچيد ديدم ينطور ينطور ينطور نميشه يه روز كه همه تهر نان خونه عموم تصميم گرفتم واسه اولين بيارمش بيارمش خونه آخه همسايه بغليامون خاله گه اگه ميديدن ابروم خلاصه خلاصه هز هزار بدبختي ساعت 2 بعدظهر كه هيشكي تو كوچه نبو د آوردمش باورم باورم نميشد يه دختر و و و و اودم خورد مانتو روسريشو دراورد به مامانش ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻣﻴﺮﻩ ﺗﻮﻟﺪ ﻭ ﺳﻪﺍﺳﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﻳﻪ ﻟﺒﺎﺱ ﻣﺠﻠﺴﻲ ﻗﺮﻣﺰ ﺳﻜﺴﻲ ﭘﻮﺷﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﻳﮕﻪ ﻧﻴﺎﻭﺭﺩﻡ ﭘﺮﻳﺪﻡ ﺑﻐﻠﺶ ﻛﺮﺩﻡ و ﻟﺒﺎﺷﻮ ﺍﻧﺪﺍﻡ ﺍﻧﺪﺍﻡ ﻫﻤﻴﻦ ﻫﻤﻴﻦ ﺑﺪ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﻤﻴﻦ ﻫﻤﻴﻦ ﺑﺪ ﻟﺒﺎﺱ ﺳﻜﺴﻲ ﭘﺮﻳﺪﻡ ﺑﻐﻠﺶ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﻟﺒﺎﺷﻮ ﺍﻧﺪﺍﻡ ﻫﻤﻴﻦ ﻫﻤﻴﻦ ﺑﺪ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﻤﻴﻦ ﺑﺪ ﻟﺒﺎﺱ 60. ه سرخ شدن اونم ساس يه ساك اساسي زد با حال قسمتش قسمتش تخمام بود بيحالم بيحالم ميكرد قدري قدري شدم شدم ديگه هيچي نبود نبود با زور شرتشو در وردماوردم اونم حسابي حشري بود بود خابوندمش يه بالش گز شتماشتم شكمش با كيرمو كه بو بود گذاشتم رو سوراخ كونشو فشار دادم هر كاري كردم نرفت جيغ جيغ اونم درومد بار اولش ولش بود منم 17 سانت قطرشم 5 سانت تقريبا بايد اول گشادش ميكردم انگشتمو نگشتمو سوراخ كونش به سختي رفت دردش ا ا ومد ا زيتونو سور سور انگشتمو كردم اول يكي بعد دوتا بعد سه يه دقه دقه اي ادامه دادم ديدم اشك از ز داره مياد اما هيچي نبود حالا ديگه ديگه بود بود ايندفه به پشت خابوندمش متكارو شتماشتم كمرش تا تا كونش بياد بالا پاهاشو ند ند ختم ختم ختم كونش چنان دادي كرد كه كر با با دستاش سرشو ميد داد از شدت درد باز شانس آورد اين روغن زيتون لعنتي نذاشت كيرم ر راست شه وگرنه جرش دمادم كردم به تلمبه زدن همش ميگفت دستشوييم ريخت ما ما توجهي كيرم كيرم كيرم كيرم نش درومد ديدم قهوه اي شده انش زده بود بيرونبا ينكه ينكه بوي همه جارو گرفته بو م م توجهي نكردم نكردم كيرمو دستم دستم كرردمش تو دوباره يه چند دقه دقه ي ي زدم مدم مدم رو كه رو رو لبم مده مده بودو پاك كنم كه ني ني ني بود بود صورتمم ني ني ني چندتا وغ وغ زدم ما ما يهو بالا اوردم ريخت ريخت تو ساناز ديگه ديگه وردم اوردم پريديم تو بماند بماند ساناز نميتونست ر راه بره بغلش كردم بعد اينكه تميز اومديم بيرون هنوز هنوز حشري بودم و ميخاستم بكنم اما ساناز نميخاست به به زور متوصل شدمو دمر خابوندمشو بعد چندقه دبكن ريختم تو كونش دوباره حموم حموم كه كه اومدم ديدم ساناز همومجوري دمر از جاش نخورده نخورده رو تختيمو گه و استفراغ برداشته بود هز هزار بدبختي بلند بلند فرستاد فرستادم حموم ند انداختم لباسشويي همه جارو جموجور كردم سانازم سانازم مد و و و سوخت من گفتم عمرا ﺩﻳﮕﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺷﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﻛﻨﻪ ﭘﺮﻭ ﺷﺐ ﺍﺱ ﺩﺍﺩ ﺧﻴﻠﻲ ﺩﺍﺩ ﺑﺎﺯﻡ ﻣﻴﺨﺎﻡ اﻣﺎ ﻣﻦ ﺩﻳﮕﻪ ﭘﻴﭽﻮﻧﺪﻣﺶ نوشته

تاریخ: اکتوبر 2 ، 2018۔

جواب دیجئے

آپ کا ای میل ایڈریس شائع نہیں کیا جائے گا. درکار فیلڈز پر نشان موجود ہے *