اولین دوستی خاطره انگیز

سلام علی هستم سالها پیش که سنم کمتر بود از طرف یکی از فامیل هامون با دختر آشنا شدم دختر خیلی خوبی بود و من روز به روز عاشقش شدم روزگارمون خوب بود حدود 3 ماه از دوستیمون گذشت بعد یه شب به طور اتفاقی پیام دادم بهش شروع کردم حرفای سکسی زدن یهویی لبات میبوسم و بغلت میکنم و اینجوری شروع کردم محکم بغلت میکنم و تو چشمات نگاه میکنم و اروم لبام میزارم رو لبات یواش لبام رو لبام میکشم و میخندم بهت دستم دور کمرت حلقه میکنم و شروع میکنم خوردن لبات من اولین بارم بود با دختری دوست میشدم و ازین کارا نکرده بودم با حرفای من زود تحریک شد و گفت علی حالم بد شده این حرفارو نزن ولی دست میزنم به خودم منم از خدا خواسته شروع کردم گفتن بعد حشریتش رفته بود بالا حسابی خودش میمالید زنگ زدم و پشت گوشی اه میکشید برام و باهم ارضا شدیم تابستون شد و میرفتم دنبالش هرجا که میشستیم لب بازیمون بود و بغل کردنش بهم وابسته شده بودیم منم وقتی بغلش میکردم قلبم میومد تو دهنم اندام خیلی خوبی داشت و سینهای بزرگ و سفید اجازه میداد بهش دست بزنم اما من زیاد اهلش نبودم یکسالی گذشت و یه روز فکر کنم کنکور میخواست بده اونسال گفت میخوام بیام خونتون منم اون روز خونه موندم و ساعتای 9صبح اومد خونمون کلی خندیدیم و حرف زدیم شروع کردیم لب بازی و لبای همو میخوردیم دستامون بدن همو نوازش میکرد همونجور لب میگرفتم دستم بردم پشتش تو شلوار کونش لمس میکردم و فشار میداد معلوم بود حشری شده با ولع میخوردیم لبای همو بعد انداختمش رو تخت افتادم روش و تو چشماش نگاه کردم و گفتم دوست دارم و لباش خوردم و سینهاش ممیمالیدم بعد مانتوش دراوردم و سوتینش باز کردم سینهای خیلی خوش فرم و سفیدی داشت شروع کردم خوردن سینهاش و نوکشون لیس میزدم و زبونم دورشون میکشیدم نوک سینهاش زده بود بیرون و میک میزدم سرم گرفته بود یواش اه میکشید لباش خوردم و یواش گفتم اجازه میدی با سر تایید کرد من بالشت گذاشتم زیر سرش و رفتم وسط پاهاش شلوار کشیدم پایین و شورت زرد خوشگلی پاش بود دستم گذاشتم رو کسش شورتش خیس خیس بود کسش میمالیدم از رو شرت و فشارش میدادم یواش اه میکشید یهو گفت بخورش دیگه منم با این حرف حسابی تحریک شدم و شرت کشیدم پایین یه کس سفید با لبای صورتی خیلی خوشگل بود اولین بارم بود زبونم یجوری بردم سمت کسش انگاری چندشم میشد بعد که لیس زدم خوشم اومد کل کسش از پایین به بالا لیس میزدم و اه میکشید کل کسش کردم تو دهنم و محکم میک میزدم دیگه خیلی اه میکشید حسابی تندتند نفس میکشید کسش باز کردم از هم زبونم میکشیدم وسطش دیگه جیغ میزد و میپرید از لذت یه مزه شوری خاصی داشت بعد یاد چوچول افتادم کسش باز کردم یه سوراخ کوچیک بالا بود یذره برچسته بود گفتم چوچولت اینه گفت ارع زبونم کشیدم روش و نوک زبونم میکردم توش دیگه جیغ میزد سینه اش فشار میداد منم سینهاش با دستم گرفتم و تخت تخت میک میزدم چوچولش یهو پاهاش قفل کرد به کلم منم داشتم میخوردم چنان فشاری داد سرم و کمرش اورد بالا داشتم خفه میشدم تمام تنش لرزید بعد بیحال افتاد منم یه نفس گرفتم گفتم کشتی منو دیوونه گفت علی روانیم کردی بعد دوباره یه لیس زدم و با دست تند تند کسش مالید این سری تند مالیدم و تف میکردم رو کسش بعد دوباره جیغ بلدی کشید این سری تختم خیس خیس کرد انقدر لذت بردم از این کار که نگو بعد هم کیرم با میل خودش خورد نمیخواستم بخوره اما گفت تو ارضا نشی حال نمیده و من هم تجربه کسب کردمم ببخشید زیاد شد نوشته