داستان ارسالی از زهرا,کون دادن به پسرم

0 views
0%

کون دادن به پسرم من زهرا 41 ساله ام پرستار بیمارستان هستم وزنم 70 کیلو و قدم 172 است و قیافه ام کمتر از سنم نشون میده چند وقت پیش ها پسرم مهدی توی گروه تلگرامی با یک دختر به اسم سمیرا آشنا شده بود و با هم سکس چت میکردن البته هیچموقع اونو ندید بود من وقتی مطلع شدم باهاش بحث کردم و پسرم خیلی ساده و احمق است و پس از یه مدت با هم کات کردن پسرم با رفیق هاش گهگاهی مشروب میخورد و از اونموقع که با سمیرا کات کرده بود دیگه افسرده شده بود و دائم مست میکرد و توی خودش بود. اون روز من استراحت بودم و داشتم کارهای خونه رو انجام میدادم حوالی ساعت 5 بود که سجاد دوست مهدی زنگ زد و گفت که مهدی پیش ما بوده حالش بد شده بیا دنبالش. من میدونستم که رفته عرق بخوره فورا آماده شدم وبه آدرسی که سجاد گفت رفتم وقتی رسیدم متوجه شدم که دور هم جمع شدن که عرق بخورن و مهدی دست خودشو با تیغ زده اما خوشبختانه سطحی بود من رفتم و دستشو پانسمان کردم و از بس خورده بود هیچی حالیش نبود. و اونجا شروع به دعوا کردن با اونا کردم . با سجاد 4 نفر میشدن ‌‌‌‌من فقط سجاد رو میشناختم شروع به فحش دادن و سرو صدا کردم سجاد چند باری ازم خاست که برم اما من گوش نکردم اون سه نفر دیگه خیلی قد و قامت بلندی داشتن و بحثمون بالا گرفت یکیشون که بعدا فهمیدم اسمش اسفندیار است بهم سیلی زد و گفت این بچه کونی رو بردار برو جنده خانم مگرنه هر چی دیدی از چشم خودت دیدی منم با فحش جوابشو دادم یکیشون دهنمو گرفت و گفت خودت خاستی. سجاد هم دیگه مداخله نمیکرد. چاقو رو از جیبش در آورد و روی گردن گذاشت یکی دیگه شون شروع به باز کردن دکمه های مانتو ام کرد و تاپمو بالا زد اون یکی سینه هامو با دست میمالید از ترس گریه میکردم غلط کردم بذارین برم اسفندیار گفت الان دیگه دیر شده هر کاری میگم باید بکنی مگرنه میکشیمت و چالت میکنیم کسی هم نمیفهمه. شروع به لیسیدن سینه هام کردن. و شلوارمو از پام در آوردن حالا داگی قرار گرفتم و اسفندیار بهم گفت که کیرشو لیس بزنم اولش قسمش دادم و التماسش کردم اما فایده نداشت و مجدد بهم سیلی زد و تهدید کرد که شاهرگمو میزنه شروع به لیس زدن کیرش کردم سجاد با فاصله ایستاده بود بعدش فهمیدم که ازم فیلم میگیره یکیشون فورا به پشتم رفت و باسنمو با دستاش باز کرد و یه تف روی سوراخ کونم انداخت و شروع به انگشت کردن کونم کرد اون یکی با دستش چوچولمو میمالید خیلی ترسیده بودم اما کم کم به این نتیجه رسیدم که بذارم کارشونو بکنن تا جون سالم به در ببرم. کیر اسفندیار رو خوب لیس زدم اسفندیار به پشتم رفت کیرشو در سوراخ کونم گذاشت و کرد داخل کیر بزرگی داشت و خیلی دردم گرفت. اااااای دردم میاد نکن. اما حرفمو گوش نمیداد و اون دو تا لخت شدن و کیراشونو به صورتم میزدن و من مجبور بودم براشون ساک بزنم. حالا اسفندیار کیرشو از کونم بیرون آورد و اونو لای کسم میکشید منم دیگه گریه نمیکردم کم کم خوشم اومده بود و قمبل کرده بودم حالا منو از کس میگاید و من در حالیکه کیر توی دهنم بود اوووووم اوووووم میکردم و از شدت حشر کونمو سمت بدن اسفندیار میدادم. نوبت به نوبت منو از کس و کون کردن حالا نوبت سجاد بود یه پارچه آوردن و چشمامو بستن و دیگه جایی رو نمیدیدم و محکم روی کونم ضربه میزد اسفندیار بود کیرش خیلی بزرگتر و تپل تر از بقیه بود چوچول کسمو با دستم میمالیدم و خودمو در اختیارش قرار داده بودم محکم محکم ضربه میزد بگو جنده منی. منم که حشری شده بودم بگو مگرنه میکشمت و تیزی چاقو رو روی گلوم حس میکردم. منو بکن جنده توام. محکم بکن. کسمو میمالیدم و لذت میبردم. جنده ی کی هستی؟ اسفندیار. اسفند منو بکن محکم بکن فوری جلو اومد براش ساک زدم و آبش توی دهنم و صورتم ریخت فورا اون یکی جاشو گرفت و مقدار تف به سوراخ کونم زد و کمی انگشتش کرد الان دیگه میبایست از کون گاییده بشم سرشو توی کونم کرد مقداری جلو و عقب کرد خوب که جا باز کرد تند تند تلمبه زد. دارم چکارت میکنم دارم کون میدم دارم از کون میدم اااااه اااااه و آبشو توی کونم ریخت حالا اون یکی کیرشو توی کسم کرد و تند تند تلمبه زد و لبه های باسنمو با دست باز میکرد و میکشید و دردم می اومد. ااااای اااااخ اااااااااااه و ناله میکرد و اون تند تر تلمبه میزد و یکبار تا ته توی کسم کرد و نگه داشت و تمام آبشو ریخت توی کسم و کیرشو بیرون کشید و آب از کسم بیرون میریخت حالا یکی دیگه اومد اولش فکر کردم سجاد است. یکم کسمو با دست مالید کیرشو توی کسم کرد و جلو و عقب کرد کیر نازک و درازی داشت منم کسمو میمالیدم اااااه بکن تندتر و اون تلمبه میزد و کیرشو در آورد توی کونم کرد راحت داخل رفت سوراخ کونم گشاد شده بود اما کیرش دراز بود وقتی تا ته میکرد دردم می اومد اما دردشو دوست داشتم حالا من کسمو میمالیدم که ارضا بشم بکن تند تند بکنم کونمو جر بده مال خودته کونم بکن ااااااای وااااااااای اااااااااه منو بکن ااااااااه اااااااااه و من ارضا شدم و اونم آبشو توی کونم ریخت چشمامو باز کردن اسفندیار گفت خب کسی کردی مهدی جااااان ببین برات کس آوردم مهدی پسرم بود اونم منو کرد و دونفری بردنش توی اتاق و سجاد جلو اومد و کیرشو توی دهنم کرد و دو طرف سرم رو گرفته بود و تند تند توی حلقم تلمبه میزد و اسفندیار نیز محکم منو گرفته بود. وقتی فهمیدم توی مستی پسرمو مجبور کردن منو بکنه خیلی عصبی شده بودم. و در حالی که کیر سجاد توی دهنم بود اوووووم اووووم کثافت ها ازت اوووووووم شکایت میکنم اووووووم اووووم اوووم اسفندیار و سجاد آبشو روی صورتم ریخت و من قسمش دادم که فیلم رو پاک کنه اون گفت فعلا چیزی نگم تا کسی ازم فیلم رو نخاد بعد پاکش میکنم. من بلند شدم لباسامو پوشیدم و صورتم پر منی بود و چسبناک. سجاد مهدی رو عقب ماشین خوابوند و اسفندیار جلو ماشین نشست و بهم گفت اگه چیزی به کسی بگم فیلم رو پخش میکنه من به خونه رفتم و سجاد با اسفندیار با موتور دنبالم اومدن تا مطمئن بشن میرم خونه. من رفتم خونه و یه دوش گرفتم و مهدی رو نیز روی تخت توی اتاقش بردم ساعت های هفت بود کس و کونم خیلی درد داشت دوتا قرص مسکن خوردم و خوابیدم روز بعد دیگه روم نمیشد توی صورت مهدی نگاه کنم البته اونم به روی خودش نمیاورد که چی شده و مثل اینکه اصلا اتفاقی نیفتاده. وقتی شوهرم دلیل پانسمان شدن دست مهدی رو جویا شد بهش گفتم با دوستش رفته مشروب خورده و تو مستی دستشو زخمی کرده و به من چیزی نگفته فقط به دوستش سجاد زنگ زده اونم بردش به بیمارستان بعدش آوردش خونه. و من شماره سجاد رو از گوشی مهدی برداشتم و بهش پیام دادم و گفتم که چی به شوهرم گفتم تا اون سوتی نده اونم قول داد فیلم رو پاک میکنه. یه شب بهم زنگ زد بیمارستان شیفت بودم. ساعت های یک شب بود به نگهبان گفتم که راهش بده بیا داخل. خاستم فیلم رو هر طوری شده پاک کنه اومد که به اصطلاح جلو من پاکش کنه بیمارستان خلوت بود من روی صندلی قسمت پذیرش نشسته بودم که حالت اوپن بود فقط من بودم اومد کنارم ایستاد دستشو به پشتم برد چون نگهبان میدیدم مجبور شدم چیزی نگم البته نیمه پایین بدنمون پشت اوپن پنهان بود دستشو توی شلوارم کرد و انگشتشو توی کونم کرد من عصبی بودم و بی قراری میکردم کمی کونمو انگشت کرد و به سمت دستشویی ها رفت البته قبلش بهم پیام داده بود که میخاد کونمو انگشت کنه و بعد فیلم رو پاک میکنه اما باور نمیشد. منم به سمت دستشویی رفتم داخل یکی از اونا شلوارمو پایین کشیدم خم شدم حسابی کونمو انگشت کرد و من اوووم اوووم میکردم و لبمو گاز میگرفتم با دستش برای خودش جلق میزد و کیرشو لای پاهام گذاشت کمی جلو عقب کرد و آبشو بین پاهام ریخت و من فوری برگشتم و سر کیرشو کمی مکیدم و کمی لیسش زدم و اونم گوشیش رو در آورد و فیلم رو پاک کرد و رفت. نمیدونم چرا کونمو نکرد شاید اینطوری بیشتر حشری میشد و بهش حال میداد

Date: April 9, 2019

3 thoughts on “داستان ارسالی از زهرا,کون دادن به پسرم

  1. سلام.یه دختر خوب از اصفهان برای دوستی پایدار لدفت تماس بگیره
    ۰۹۱۳۹۳۰۱۹۷۱

Leave a Reply to حامد Cancel reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *