رابطه با استاد دانشگاه

این خاطره مال یک سال و نیم پیشه وو الان فارغ التحصیل شدم ما یه استاد خیلی فهمیده و خوشتیپ و باکلاس داشتیم که جوون بود و یه مدت هم فنلاند یا سوییس درس خونده بود الان یادم نیست خلاصه ادم هیز و مزخرفی نبود اون ترم اخرش ما باش یه پروژه داشتیم که باید موقع امتحانا تحویل میدادیم من یه روز بعد از ظهر ازش وقت خواستم در مورد نرم افزارمون ازش سوال داشتم بعد از ناهار بود کلاس نداشت تا ۳ ساعت بعدی خلاصه رفتم تو استادمونم مهربون بود و نشستیم سر کامپیوتر دفترش بعدش اومدم یعنی کوله مو بذارم رو میز پارچ رو میزو چپه کردم و کلی اب ریخت دیگه هول کردم به کیبوردش نریزه و آبا رو هول دادم به بیرون خلاصه شکمم ومانتومو اینا همه خیس و خیلیم آبروم رفت و خودمو به خاطر کُس دستی سرزنش میکردم و عذر خواهی کردم کلی و دلم میخواست آب شم برم تو زمین با این کثافت کاری که راه انداختم باز استاد خندید و اینا سعی کرد راحتم کنه خجالت نکشم و گفت دیگه خودتو چرا خیس کردی اینجوری که ناجوره و یخ میزنی اب و یخ بود گفت بیا پیرهن زاپاس منو بپوش مانتوتو بذار خشک شه یه پیرهن مردونه ابی روشن بود از کمدش اورد منم گفتم اوکی استادرفت بیرون گفت ۵ مین دیگه میام ادامه بدیم منم اون لحظه افکار شیطانی زد به سرم گفتم استاد به این ریلکسیو اذیتش کنم و چون چندروز پیشش اپیلاسیون رفته بودم حس دادن داشتم حیف تن بی مو اقا پیرهن استاد که بزرگ بود کلی برام چون من ریزم همه لباسامو دراوردم مقنعه مو دادم بالا رو سرم مثل کلاه و بدون شرت و سوتین و شلوار اون پیرهنو پوشیدم شلوارم و مانتومو گذاشتم خشک شه و شرت و سوتینمو تو کیفم قایم کردم خلاصه استاد اومد و جا خورد که شلوار ندارم گفت شلوارتم خیس بود مگه گفتم استاد اره جلوش خیس بود شما که اروپا رفته اید تیک ایت ایزی گفت خیلی خب برگشتیم سر کامپیوتر استادم اصلا نخ نمیداد گفتم لابد میترسه و من باید حالیش کنم که میخوام رفتم گفتم من یه خوراکی از کیفم بیارم کیفم رو صندلیای اون طرف بود دیگه وسط راه گوشیمو انداختم زمین که برگرده نگاه کنه و خم شدم تا از زیر پیرهنش باسنمو دید بزنه اتفاقا نگاه کردو یه ذره انگار کرکاش ریخته بود و ۲ هزاریش افتاده بود گفت خیلی خب تا کار دستمون ندادی باز برگرد اقا برگشتمو همینجور که توضیح میداد دست میذاشت رو رونم منم خودمو به نفهمی زده بودم اونم کم کم انگشتشو برد سمت کسم منم خیس بودم فهمید که میخوام اروم انگشتشو کشید لای کسم من هواسم به دستش بود اونم حالیش نبود دیگه چی میگه و فقط وانمود میکردیم حواسمون به درسه خسته شدم از روند کند کار گفتم گرمه استاد گفت کلید کولر تو راهروئه الان درست نیست در دفترم باز شه شما اروپایی نشستی منم که دیگه مطمئن بودم پایه ست دکمه هامو باز کردم و پرهن فقط رو کس و کونم بود دیگه و سینه هامو انداختم بیرون سینه هامم بدکی نیستن نسبت به هیکلم بزرگن ولی ازون اویزونا هم که فک کنید نیستن و ۸۵ نیستم گفتم پس ساحل اروپا استاد دیگه حشری شده بود گفت ماشالا به این دختر و دست گذاشت و یکم نوازش میکرد گفت تا حالا سکس داشتی گفتم اره دستشو برد سمت کسم و لباشو میمالید گفت پشت یا جلو گفتم جلو ۱ بار داشتم و سختمه هنوز گفت پس بذار ببینیم بار دوم چطور میشی اقا رفت کاندوم بیاره خلاصه من راضی اون راضی کون لق ناراضی زنم که نداشت خلاصه ۵ مین ساک زدم و اون کرد تو کسم دردم اومد ولی نفس عمیق کشیدم من رو صندلی بودم با یه زاویه خاص که دردم نیاد و تا ته کرد توش و انگشتم تو کونم همزمان و اول من ارضا شدم و بعدم اون و کاندومو پیچید تو یه کاغذ داد به من گذاشتم تو کیفمو بعدا تو دستشویی انداختم تو سطل زباله خلاصه بعد این داستان هردومون شتر دیدی ندیدی بودیمو و دیگه پیش نیومد و نخواستیم ادامه پیدا کنه منم تا امروز جایی نگفتم فقط اون لحظه که من فقط یه پیرهن داشتم خیلی سورئال بود و الان اصلا باورم نمیشه همچین چیزی برام پیش اومده امیدوارم همیشه با رضایت دوطرفه سکس کنید نوشته