چادر مامانم

سلام روز خوبی داشته باشین من الان 26 سالمه از بچگی از کون زنهای چادری لذت میبردم و معمولا سعی میکردم تو شلوغی بهشون بمالونم و لذت ببرم این کار واسم شده بود یه نوع سرگرمی و همیشه منو به اتوبوس بازار و تاکسی و میکشوند یواش یواش یاد گرفته بودم که چجوری با داخل دستم کف دست و نوک انگشتام زنا رو بمالونم و نوک انگشتام کاملا لای پای زنا رو لمس کنه یه چیزی رو هم بگم که از مالوندن دخترای جوون خوشم نمیاد یه روز قبل 4 شنبه سوری تو بازار بودم باور کنین حداقل 500 تا کون خوشگل و نرم و گشاد رو مالوندم و کم کم خسته شده بودم داشتم برمیگشتم خونه که یه زن چادری با کون گرد و گنده و گشاد منظورم از گشاد فاصله بین دوتا کپلشه توجهمو جلب کرد باد می وزید و چادر کاملا رفته بود لای پاش سریغ رفتم توو شلوغی بتونم یه ذره دستمالیش کنم یکی دو نفر قبل من چسبیده بودن بهش و به بهونه ترافیک و ازدحام کاملا لذت میبردن در همین حین تلفنش زنگ زد و من یه لحظه متوجه شدم مامانمه و سریع برگشتم تا منو نبینه راستش یه ذره تو ذوقم خورده بود کاری رو که من میکردم االان به مامانم کردن از طرفیم روم نمیشد برم نزدیک چون میپرسید تو چرا دانشگاه نیسی از دور داشتم نگاه میکردم و میدیدم که چقد راحت کون به اون نرمی و خوشگلی رو دارن میمالونن و چیزی نمیگه باور کنین راحت 90 نفر کاملا راحت مالوندنش و رد شدن خیلی دلم میخواست منم بمالونمش که متاسفانه موقعیت پیش نیومد مجبور شدمتا اولین بیرون رفتنمون صبر کنم تا بتونم بمالونمش ولی دیدن مالونده شدنش توسط غریبه ها یه لذت دیگه داشت متاسفانه مامانم وقتی تنهایی و یا با ما بیرونه اصلا به دور و برش توجه نمیکنه و همه میمالوننش ولی وقتی من یه ذره نزدیکش میشم سریع خودشو میکشه کنار نوشته