تحميل

لطيف الجنس مع رجل وشم

0 الرؤى
0%

تصبح السراويل الرطبة ثقيلة ويضغط الفيلم المثير على الآلة

الاستمناء ممتع جدا)

شخص ما ، الملك ، من يعجبني ، ألعب الحب حتى يأتي الماء (بعد

على مدى ثلاثين عامًا ، كنت راضيًا عن كوني بنفسي ، وتوصلت إلى هذا الاستنتاج بسراويل قصيرة واستحمام.

أوصي حقًا بفركه بالحليب

احرصي على المحاولة) لكن ثدياي مع زوجتي لا يصلان إلى الألف من هذه المتعة على الإطلاق. أنا أنام مع

من تظن انني ألعب الحب مع أختي

ولدت أخت هامبا أخت أمبا رجال عجوز رجال ابن مكتب تعاوني مع أي شخص يسعدني أستطيع النوم بسرور يمكنني أن أتحمل وجود زوجتي بجواري قصة جنسية أخرى أخت وأخت

ابني لا ينام في منزلنا بسبب ايران الجنس نصف الليل

كيرمو ( به قول زنم بيشتر شبيه دودوله تا كير )در ميارم بهشون نشون ميدميه باركيرمو به كف پاي خواهر زادم كه پايين پام خوابيده بود مالوندمكه زود پاشو كشيدنشون دادن كير به ديگري براي من خيلي لذت بخشهالان اين كارو داخل تاكسي و اتو بوس هم انجام ميدمعجيبب اينكه زنها خودشونو ميزنن به هخوابو زير چشمي نگاه ميكننالبته بعضي ها هم روشنو برميگروننكه منهم سريعا خودمو جمع ميكنممطمئنم يه روز با اين كارم ابرو و حيثيت خودموجلوي همه ميبرمشايدم يه كتك مفصلم نوش جان كنمهر چند تا يه كم كيرمو نشون ميدم آبم ميادو تمام شورت و لباسمو كثيف ميكنهواي از اون روزي كه شلوارم سفيد باشهانوقت همه متوجه ميشن كه من چيكاره امبيشتر حجم زندگي من شده لاس زدن با اين و اونحتي گاهي وقتها ميرم پارك دانشجو براين اينكه يكي پيدا بشه منو بلند كنه و ببره بكنهدو بارم دو تا مرد بالاي پنجاه سال رو در عياب زنم بردم خونهاما كاري نتونستند از پيش ببرناونا بدتر از من قبل از اينكه بتونن كيرشونو تو كونم بكنن سريع ابشون اومدفقط 20 سال پيش بود خواهرزاده بزرگم شب اومده بود خونه اون يكي خواهرممنم اونجا بودم صبح از خواب بلند شدم برم سر كاريه نگاهي تو اطاق خواهر زادم كردمديدم خوابيدهمي خواستم ببينم اگه لخته ديد بزنماما لخت نبودنمي دونم چي شد يه دفعه زد به سرمرفتم تو اطاقبغل دست خواهر زادم خوا بيدماونم بيدار شدخودشو كش و قوس داداما چيزي نگفت كه تو اينجا چيكار داريدامن نازكي پوشيده بوددستمو روي دامنش گذاشتمتا شورتش بالا كشيدمزيري شورتش خورد به دستمدو مرتبه دستمو كشيدم پاييناين بار دامنش پايين نيومدفقط دست من بود كه به نرمي رون خواهر زادم مي خورديه آن متوجه كاري كه داشتم مي كردم شدماگه تو خونه تنها بوديم مطمئنم تا اخر ش مي رفتماما ترس خواهرو شوهر خواهر و بقيه كه مبادا يكي مارو ببينه باعث شديه مرتبه بلند بشم و ادامه ندمهنوز كه هنوزه دارم حسرت اون لحظه ها رو ميخورمپشيماني از اينكه چرا ترسيدم و كاري كه اونقدر داشتم ازش لذت مي بردم را ادامه ندادماما خواهر زاده دومم هميشه قربون صدقه م ميره اما هيچوقت به اندازه خواهر زاده اولي بهم حال نداده همش حرف ميزنه جوك ها و اس ام اس هاي سكسي برام ميفرسته منم همينطور اما تا حالا نتونستم از ش يه لب بگيرم يا دست بهش بزنمخيلي دوس دارم سكس زنم با ديگري رو ببينمبدون اينكه بفهمه مي خوام تو لحظه ايي كه داره كس ميده من تو خونه باشم و صداشو بشنوميه بار داشت چت سكسي مي كردفكر مي كرد من خوابمباور كنيد اونقدر از كارش تحريك شدمبدون اينكه دست به كيرم بزنم ابم اومدچند وقتيه پسرم مياد با من كشتي مي گيرهمنم مي خوابونمش كيرمو به كيرش مي مالماونقدر سر و صدا ميكنه كه ولش ميكنمالبته هر موقع خودش بياد من اينكار و ميكنمخودم پيش قدم نميشممطمئنم اگه يه روز تو خونه تنها بشيمو بياد پيشماگه خجالت نكشمميكنمشچون فكر ميكنم اونم از سكس با من بدش نمياد اما خجالت ميكشهگاهي وقتها ميره مادرشو بغل ميكنه اينجوري يه كم شايد ارضا ميشهزنمم از بدن پسرم تعريف ميكنه ميگه چقدر نرم و توپريدوست دارم مخفيانه سكس دو نفرشونو ببينمالبته دوست پسر زمان مجردي زنم در طي دوسال ( 77و 78 ) بارها كون و كس زنمو كرده و گاييده وقتي اين موضوع را فهميدم بارها روي اين قضيه خود ارضايي كردمسال 83 هم با دوست پسر فعليش تو چت دوست ميشهكه تا الان ادامه دارهدوست پسر آخري زنم صدها بار در طي اين چند سال اونو كرده از عقب و جلوحتي پرده شو اون پاره كرده ظاهرا من با دودولم نتونستم پرده زنمو در شانزده سال گدشته پاره كنم اما دوست پسر زنم موفق به انجام اين مهم شده است

التسجيل: May 28، 2019
سوبر فيلم أجنبي أدامبا إشباع غرفة أمبيشتر امتحان مقاس كم جاء لقد جاء للتو آنحتي هذا هو اینجوري إنكار اینكهنصف باركیرمو وقت جيد بیرناونه أرك لاحقًا دعونا نرى اعذرني خووابمو نايم برميگروننکه بيزناماما لا تتخيل اسمعه أخبرني افعلها كانت يدي بیادبعد أنا بلا مأوى الأسفل ابني مغطى پیشماگه اقتراح كنت خائفا توبريدوست إلى الأمام لما؟ حضور زوجتي Xew مباور زيو ونمش نائم Xew یدهمي أنا أردت أخت ابن شقيق أختى أخت خودونو خودوجلوي يؤكل الخنامة داداما دارولي داردوست أملك طالب علم كف أنا آسف مزدوج إشباع انا ذهبت تمكنت السادس عشر أصبح هو نفسه شدماه شدبدون سروالي فهمت کردفكر کردمديدم کردمسال كاشيمزيري رسم کنمديگه كيرشونو گاییده مغلق انا عالق ثوبي أمه مالمونقدار أحبك فرك مختفي رجال أنا متأكد میبرمشايدم میخورمپشيماني شيء مذهل أعطي سوف أتركك میزنهگاهي میشهزنمم میشهکه میفرسته ميكيشجاهي ميكنمالبت ماذا تفعل؟ أنا استطيع يمكنني أن أكون واثقا ميكننالبت ميكنهواای لا يوجد لا استطيع هم لم يتمكنوا ندادا ليس بعد شخصيات نكشمميكنمشون لن أصل الليلة لست متأكدا الوافد الجديد فقط نعسان المتعاونون مثله مطلقا

اترك تعليق

لن يتم نشر عنوان بريدك الإلكتروني.