Ça m'a plu

0 vues
0%

J'ai rencontré Mehran à l'école d'examen d'entrée. Mehran était un garçon aux yeux noirs et aux sourcils avec un nez court et drôle et de grandes lèvres d'homme. Il a dit qu'il était un bodybuilder professionnel pendant 4 ans avec quatre épaules et une large poitrine qui attirait toutes les filles.
Ses parents étaient tous les deux employés et il était enfant unique! Leur sang était généralement vide ... Nous passions la plupart de notre temps ensemble, mais comme nous nous intéressions vraiment l'un à l'autre, nous nous contrôlions et nous nous contrôlions! Cela a continué comme ça pendant 3 ans ...
Vraiment, je n'ai même pas touché le bouton de mon pantalon pendant cette année 3!
J'avais l'habitude de le satisfaire en le suçant et généralement je n'étais pas satisfait moi-même! Il était satisfait tard et à la fin du demi-sexe j'étais généralement fatigué et Alki faisait du bruit pour qu'il ne soit pas insouciant ...
Il y a trois mois, il avait annoncé leur migration et il ne restait qu'un mois en Iran!


J'étais allongé sur son lit et j'avalais son odeur corporelle avec haine quand il a joué une chanson de Mohsen Yeganeh (Ne me perds pas les pieds ون Juvenito…) et, comme toujours, il est venu se coucher à côté de moi dans un short گذاشت J'ai mis ma tête sur sa poitrine et j'ai laissé couler mon ventre!
Lentement, il sourit et dit les mots que j'aimais le plus!
Toutes les trois années de notre amitié sont venues devant mes yeux! Violence et réconciliation Ô Sa naissance ... Son rire ... J'étais en colère contre moi-même pourquoi je ne l'appréciais pas complètement برد Il parlait encore et me caressait quand j'ai mis ma langue sur sa poitrine ... avec une surprise sur la tête Et il s'est levé de l'oreiller et m'a regardé… J'ai continué à l'embrasser et j'ai regardé dans ses beaux yeux… Je me suis mordu la langue et j'ai tourné la tête sur sa poitrine et j'ai doucement brossé mes dents! J'allais. Il jeta sa tête sur l'oreiller et leva la main dans un état de soumission… Je mouillais la ligne médiane de sa poitrine avec ma langue Je descendais J'augmentais toujours la pression de ma main. Son corps était chaud (croyez-moi, ma peau était gênée par sa chaleur corporelle) Kirsh était chaud et épais sous mon bras, mais je savais que ça ne monterait pas à ma bouche نی Je ne pouvais pas supporter son agitation ...
شلوارکشو دراوردم و با زبونم می کشیدم زیر کش شرتش…سرمو کشید بالا…میخواست بوسم کنه…دستمو انداختم به کش شرتش و همونجوری که داشتم در میاوردم رفتم بالا…لبای داغشو به لبام گره کرد آروم میک میزد…هنوز چشمام از اشک خیس بود…لبمو آروم ول کرد.لبشو گذاشت زیر گلومو بهم گفت مجبور نیستم اگه حالم خوب نیست.ولی حرارت بدنش و کیر ورم کردشو زبونی که بی مهابا رو گلوم و زیر گوشم میکشید مجبورم میکرد.(زیر فشار جذابیتش طاقت نمیاوردم)همونجوری دوباره لبمو کشیدم رو بدنش و اومدم سمته کیرش…سرشو گذاشتم بین لبمو با زبون میکشیدم روش…تا اومد آه بکشه کامل کردمش تو دهنم و یه میک گنده زدم…تو این سه سال حسابی حرفه ای شده بودم….داشت تو دهنم بزرگ میشد داغ…صدای نفساش هنوز تو گوشمه…خوب یادمه یه سوتین پلی بوی مشکی صورتی تنم بود که سینه هامو به سختی جمع کزده بود با یه تاپ دکلته اسپرت که سینه هام داشت توش می ترکید(به خدا سایز سینه هام 80.قسم خوردممم)…همونجوری که کیرش تو دهنم بود نشست و تاپمو از سرم دراورد گره ی سوتینمو باز کردو از کمر بلندم کرد…من و پایین تختش وایسونده بود و خودش نشسته بود تماشام میکرد.از چشماش آتیش گرفتم تا خواستم برم تو بغلش یهو بلند شد و چسبوندم به دیوار.نفس نفس میزد و لب و گردنمو می خورد.لاله ی گوشمو گرفته بود بین زبونش و نفسش توی گوش و پشت گردنم پخش می شد.زیر بدن داغش از فشار شهوت می لرزیدم.سرشو گذاشت رو سینه امو شروع کرد به مکیدن…مثله همیشه محکم و منظم.جمع شدن آب و توی کسم حس میکردم.داشت روانیم میکرد حرکت مرتب ناخوناش رو پشت کمرم…سرش رو سینه ام بود که دکمه ی شلوارمو باز کردم…باز تعجب زده تو چشام خیره شد که با فشار دستم رو سرش منظورم و فهمید…شلوارمو دراورد و رون پامو یه گاز آروم گرفت…درجا نشستم.تمام بدنم میلرزید.پاهامو باز کرد و زبونش و از کنار شرتم داخل کسم کرد…اولین بار بود.با حس کردن داغیه زبونش رو کلیتوریسم خالی شدم…یه ذره زبون زد به کس خیسم و باز افتاد به سینه هام…خیلی قشنگ سینه میخورد و میمکید.محکم و منظم و طولانی…داغ کرده بودم.تا اینجاش اومده بودم و میخواستم لذت کامل و ببرم!سرشو بردم سمت کسم…کمرمو بلند کرد و شرتمو دراورد…جوری خوابوندتم جلوش که هر دو تا سوراخم جلو دهنش بود و کمرم فقط رو زمین بود!سر زبونش و از سوراخ کونم کشید تا زیر کلیتوریسم…ضعف کرده بودم….سرعت مکیدنش و میبرد بالاتر و منم تو موهاش چنگ مینداختم!کلیتوریسمو بین لبش گرفتو انگشت اشارشو کرد تو دهنم.انگشتشو مکیدم و کامل تفی شده بود برد سمت سوراخ کونم و شروع کرد به مالوندش و بند اولشو میکرد داخل و در می اوردو همزمان زیر کلیتوریسمو زبون میزد…تو حال خودم بودم که برم گردوند…یه درد نسبتا شدید پیچید تو دلم.دو تا از انگشتاشو کامل میکرد داخل و در میاورد.اشکم جمع شده بود ولی دوست داشتم کامل بشه.زیرش میلرزیدم.انگشتش و دراورده بود….کونم باز مونده بود و یخ شده بود….داشتم روانی میشدم…آروم ناله زدم که کیرشو میخوام….رو دو زانو بلند شد و داغیه کیرش و حس کردم.آروم داشت تنظیم میکرد و کیرشو تفی میکرد.سرش رفت داخل و درد چندانی حس نکردم.خودمو کشیدم عقبی…تا کیرش کامل رفت تو سریع جلو دهنم و گرفت…ترکیدم از درد ولی لذتم داشت.آروم آروم جلو عقب میکرد و باسنمو می مالوند….یواش یواش سرعتشو برد بالا.یه دستشم از زیر به سینه هام رسوند و سرسینه امو بین انگشتاش میمالید…کسم پر آب بود ولی ارضا نمی شدم.کیرشو تند تند عقب جلو میکرد.سر سینه امو ول کرد.انگشتاش و گذاشت رو کلیتوریسم…از شدت لذت لبمو گاز گرفته بودم…صدای نفساش…ضربه های کیرش تو کونم و حالا هم حرکت لرزشی انگشتاش رو کلیتوریسم نفسمو بند آورده بود.کسم از فشار آب میخواست بترکه که کیرشو دراورد.سوراخ کونم باز مونده بود…منو برگردوند رو زمین و پاهامو برد بالا…زبونش و سر کلیتوریسم گذاشت و تندتند و محککم زبون میزد باسنم هم با فشار دستش باز نگه داشته بود که سوراخم بسته نشه…سوراخم دو سه بار باز و بسته شد و وسط نفس نفس زدنام ارضا شدم…چشمام باز نمیشد…کیرشو گذاشت رو لبم.واققعا توانایی نداشتم یه ذره که خیسش کردم گذاشت لای سینه هامو رو سینه ام تخلیه شد…

Date: mai 6, 2018

Soyez sympa! Laissez un commentaire

Votre adresse email n'apparaitra pas. Les champs obligatoires sont marqués *