Keçikê hezkirî

0 views
0%

Hevalên heval - Min çîrokek nivîsî nekiriye heta ku ew xirab bû.
بنده 21 سالمه.یه دخترخاله دارم به نام سارا اونم هم سن من.سارا یه دختر فوق العاده زیبا و سکسیه .باسن خیلی خوش استیلی داره.رنگ پوستش سفیده و چشم و ابروشم مشگی .منو سارا از بچگی با هم بزرگ شدیم و خیلی با هم جوریم تا جایی که یه شب بحث سکسی بینمون پیش اومد و سارا ازم خواست تا یه فیلم سکسی براش بذارم.حدودا نصف شب بود و همه خواب بودن.فقط منو اون بیدار بودیم براش یه فیلم سکسی گذاشتمو یه 5 دقیقه ای گذشت که کیر من بلند شد و شهوت تمام وجودمو گرفت که دیگه طاقت نیاوردمو به سارا گفتم بیا و یه امشبرو به ما حال بده که اونم با خنده گفت نه رفتم جلو که سینه هاشو بگیرم که تهدی دم کرد که جیق میزنه.با خنده بهم گفت که هدفش از اینکه به من گفته فیلم سکسی بذارم این بوده که ببینه پسرا چجوری میشن وقتی شهوتی میشن.خلاصه اون شب تو کف موندیمو گذشت تا حدودا یک سال از اون جریان گذشت.یه شب سارا خانوم به خاطر اینکه پذر مادرش رفتن مسافرت اومدن خونه ما .من کاملا بیخیالش شده بودم.شب همه خوابیدنو سارا هم تو اتاق مهمونا خوابید.حدودا ساعت 3 بود که از خواب پریدم.نمی دونم چه مرگیم شده بود شهوت تمام وجودمو گرفته بود.کیرم شق کرده بود در حد لالیگا!دیوونه شده بودم بی اختیار رفتم سمت اتاق سارا.خیلی آروم در اتاقو باز کردم رفتم داخلو در رو بستم.رفتم کنار س ارا بیچاره خواب خواب بود.نمبدونستم چیکار کنم عین دیوونه ها یه 5 دقیقه ای همونجا نشسته بودمو نیگاش میکردم.خلاصه دلو زدم به دریا و آروم آروم دستمو بردم زیر پتو یخورده که رفتم جلو دستمو بردم روی روناش وای خدای من باورم نمیشد سارا دامن پوشیده بود دستام میلرزید داشتم میمردم از ترس وشهوت.وفتی فهمیدم دامن پوشیده قید همه چی رو زدم کنارش دراز کشیدمو آروم رونشو گرفتم.یه کم به خودم جرات دادمو آروم رفتم بالا.بدنش مثل آینه صاف بود.کم کم رسیدم به کونشو قشنگ کونشو تو دستم Oh, Xwedayê min, min nikaribû bawer bikin ku ez bi rastî ass Sarah bû ku hûn min radigirin Bvd.dyg · Nyavrdmv A. h روم رفتم سراغ کسش.اولش از روی شرتش کسشو گرفتم تو دستم بعد اروم شرتشو کنار زدمو یکم کسشو که مالیدم دیدم یه تکون شدیدی خورد فهمیدم که سارا خانوم بیدار شدن گفتم حالاست که به گا برم .الانه که بلند شه و داد بزنه و آبروی مارو li pêş malbatê, mom dît ku tiştek Ngftv lingên wî vekirî zêdetir ez ditirsim Self-sernermiya im ez di nava kar û Ksshv Mymalydm germ û şil Bvz din Kyrm li Mytrkyd dizanibû Bydarh ez kîmyona blanket û xençerek Bhshv hêdî hêdî di bin tîrêjên çû û singê endamên Damnshv xewixiye û çû ez dev ji xwe Shlvarkmv li dork Low Kyrmv ku ez tirsiyam, ji tiştê ku ez li ser xwe di zeliqiyaye re, wî got: Arash کنی بهش گفتم نترس فقط میخوام یه حال کوچیک با هم بکنیم.شورتشو دادم پایینو کیرمو گذاشتم لای پاشو تلمبه میزدم با یه دستمم کسشو میمالیدم که بعذ چند دقیقه ای آبم در اومد و ریختم رو کمرش با دستمال تمیز کردمشو از اتاق رفتم بیرون.خلاصه رفتم sibê Khvabydmv dît top Dkhtrkhalm ji kil û dikene birêz A. şevê ji min re got, baş ranaze, ez ji wî re got Tvvvvp Bvz! ji bo ku li ser Rvmvn vekirin, bi û her carê ez di mala wî de herin an ew Khvnmvn şev çawa tê, ez ji wî re herin, ez ê bernedin giştî hebû game baş! ez li vir bîra de ye û Dkhtrkhalm! Ji kerema xwe şîrove Bdbd'm sipasdar!

Dîroka: Adarê 13, 2018

Leave a Reply

E-maila te ne dê bê weşandin. qadên pêwîst in *