Diazepam xwarinê min e

0 views
0%

Ez Mihemed û 21 zindî ye.
این داستان که می خوام براتون تعریف کنم مربوط میشه به 2 ماهه پیش.من خیلی سکس با فامیل رو دوست داشتم .نزدیک ترین کسیم که بهش دسترسی داشتم مامانم بود.به هر نحوی که شده دیدش میزدم.تو رخت خواب. Hûn ji odeyê rûniştin. Nasname Dashtm.hr ku helwesta bû dema min ji bo mala xwe û ji diya min closet saddle bi shirt û Svtynsh li dora salên Myrftm.aynv Vtvph 46 kevin, lê pir sipî re bêjin ne.
دونبله موقعیت میگشتم که خودمو بهش نزدیک کنم .ولی همیشه میترسیدم.مامانم چون اعصابش همیشه از دست بابام خورد بود شبا موقعه خواب دیازپام میخورد.یه دفعه وقتی من و مامانم خواب بودیم ساعت حدود 11:30 شب بود بابام از اصفهان زنگ زد .چون Mom û ew li wir dijîn. Hin caran ew çend rojan diçin wan. صدای موبایلش به حدی زیاد بود که من تو اتاقم خواب بودم و در اتاق بسته بود بیدار شدم.رفتم تواتاقش دیدم بیدار نمیشه و موبایلش همینطوری داره میزه تو سره خودش.
گوشیرو برداشتم دیدم بابامه.شرو کردم باهاش صحبت کردن .صداش بد میومد .بلند بلند باهاش صحبت کردم ولی بازم مامانم بیدار نشد .بابم سراغشو گرفت گفتم مثل اینکه دیازپام خورده بیهوشه. Khdafzy û ji odê ku li ba bi raman di serê min de.

Ez diçim diya min de çû. Wî got, Mommy Daddy got. Ew yawn, lê ew nayê xuya kirin. Min destê xwe danî bi nermî dipijiqînin oh guleyan i bi skirt ser çoka xwe derbas bû di xew de bû. Min lingên min kêm kir. اصلا تکون نمیخورد.بیشتر دل و جرات پیدا کردم.دامنشو دادم بالا یه شرت سفید پاش بود .کیرم داشت میترکید.دستمو آروم گذاشتم رو شرتش خیلی داغ بود .آروم دستمو تکون دادم دیدم انگار نه انگار.دستمو کردم تو شرتش خیلی نرم بود . Min piçikek piçûk bûm. به زور دادمش پایین.چه صحنه ای میدیدم شروع کردم به مالوندنه کسش .خیلی لیز بود به کیرم یه ذره تف زدم وآروم گذاشتم لای پاش.خیلی حال میداد.برای من جالب بود که اصلا بیدار نشده بود .به زور برشگردوندم.یه بالشت گذاشتم زیره شکمش.سوراخه کونش پیدا شد.کیرمو آروم گذاشتم دمه سوراخشو فشار دادم تو نمی رفت از تو دراورش یه کرم آوردم مالیدم سره کیرم دوباره امتحان کردن سرش رفت تو .مامانم یه تکونی خورد ولی بیدار نشد.دیگه کیرم رفته بود تو.یه چند min nikaribû xwe vekişîne bi paş carekê ez temam Bmv Tvsh..avn xewa şevê de ji tirsa xerab Nbrd.dlhrh rijandin, ez ji xewê hişyar bû .sbhsh mom min و برای صبحانه صدام کرد .قرمز شده بودمو از ترس لکنت زبون گرفته بودم.رفتم سره میز صبحانه مامانم یه نگاه بهم کرد و محکم زد تو گوشم .که هنوز که هنوزه صداش تو گوشمه.با داد بهم گفت کمبود داری بدبخت .لالی ،نمیتونی xew, bila were ji min re bibêje ku tu î bi dengekî bilind min ne Sraghm.rvm wî re got: her tişt.

اومد سمتم فکر کردم بازم می خواد بزنه که دستمو گرفتم رو صورتم .آروم دستشو گذاشت رو دستمو منو بلند کرد برد تو اتاق.گفت الان ببینم چکار میکنی.داشتم شاخ در میاوردم.شلوارمو داد پایین و آروم شروع کرد به خوردن کیرم.انگار براش کوچیک بود تا ته داشت می خوردش.بعد منو خوابوند رو تخت با دستش کیرمو گذاشت دمو کسش و نشست روش.وای چه حال میداد.بهش گفتم مامان من اختیارم دسته خودم نیست که یهو از روم پرید کنار.گفت خاک تو سر بی ارادت کنن .bdsh Gzashtsh Kvnshv çû button zext hole ku, tu û ez Dyshbsh 5 pêkanîna an 6 dem bilind-nizm dîsa ez dizanim ji ber ku ez xerab Shd.mamanm Hot Sun im ه بود.از روم بلند شدو گفت خوب بود.گفتم آره.بهم گفت مردش باش هروقت نیاز داشتی خودت بیا بهم بگو.از اون موقع تا الان 6 بار دیگه باهم سکس داشتیم .ولی اون چکی که خوردم هیچوقت یادم نمیره .

Dîrok: Sibatê 3, 2018

Leave a Reply

E-maila te ne dê bê weşandin. qadên pêwîst in *