دانلود

مایف هر چا ته لیونی ریاضی ورکوي

0 نظرونه
0%

ستا مور ویده ده، څو دقیقې موږ د سیکسی فلم په اړه خبرې کولی شو؟؟؟؟؟؟ ما وویل چې هګۍ تړل شوي

په اړه ؟؟؟؟ هغه وویل، "زه بخښنه غواړم چې تیره شپه موږ ستاسو د سیکسی مور سره په کوټه کې روان وو."

یو چا راته وویل چې ته په دې خبره خپه یې، خو روت

ته نه شې ویلای؟؟؟ ما هیڅ ونه ویل، کوني او ما ډیر خوله ووهله، هغه وویل، ښه، موږ غلطي وکړه، مګر ما فکر کاوه چې تاسو یې یاست.

په دې ازدواجي اړيکه پوهېږم، خو ژمنه کوم

په لنډه توګه، فرشاد الوداع وویل او لاړم، زه هم د خپلې مور کوټې ته لاړم، چې هغه لاهم ویده وه.

زه د کوزکوس بستر ته لاړم او د هغه څنګ ته ویده شوم، دا تقریبا یو پتلی ریښه وه

هغه په ​​یوه جوړه شارټس کې زما شا ته ویده شوی و، زما شا مستقیمه وه، ما ورو ورو مسح کړه.

ما خپلې جامې واخیستې، صادقانه، تیره شپه د ایران سره ډیر جنسیت درلود

و فکرم رو یه جورایی سبک کرده بود.لخت شدم و دوباره خوابیدم کنارش خیلی آروم رکابیشو از پشت زدم بالا باز چشمم به جای کبودی خورد یه خورده شلوارکشو که اومدم بدم پایین بیدار شد یهو برگشت تا دید منم گفت بلایی که دیشب سرم اوردی بس نبود بازم میخوای با زور کتک باهام سکس کنی؟؟؟؟؟؟؟ گفتم نه بخداااااااا الان چشمم به کبودیه خورد خیلی ناراحت شدم دست خودم نبود اونموقع؟؟؟؟؟؟؟؟ پرید وسط حرفم و گفت الان که دست خودته برو بیرون با این که کیررررررررم داشت میترکید لباسامو ورداشتمو رفتم بیرون.بعد از صبحونه مامانم رفت تواتاق 1 دقیقه بعد بلند شدم برم که ازش بازم معذرت بخوام دیدم جلو آینه ایساده و داره سعی میکنه روجای کبودیو چرب کنه ولی دستش خوب نمیرسید گفتم اگه بذاری من بیام چرب کنم؟؟؟؟ چیزی نگفت رفتم و پشتشو کرم زدم ازش پرسیدم دیشب به فرشاد چی گفتی راجع به کبودیه؟؟ گفتش بهش گفتم خورده به تیزی در کابینت کرم رو که زدم رفت و کرستش رو برداشت که تنش کنه رفتم و کمکش کردم و تی شرتشو پوشید بهش گفتم میشه بغلت کنم؟؟؟؟ گفت تو که هرکاری بخوای میکنی اون از دیشبت امروز صبح هم که لخت شده بودی میخواستی بکنیم؟؟؟؟ حتما اگه بگم نه کتک میزنی؟؟؟؟ گفتم فقط میخواستم ازت معذرت بخوام گفتم که دست خودم نبود مگه نمی بینی چند وقته عین دیوونه ها شدم بسکه تواین مدت بهم بی توجهی کردی اینجوری گوه شدم.دیدم اشک تو چشماش جمع شده بغلش کردم تا اونجاییکه میشد فشاررررررش میدادم کیررررررررم داشت راست میشد دیگه نمیتونستم تحمل کنم دو سه تا ماچچچچچچچچچ آبدار ازش کردم شروع کردم گردنشو بووووووووووس کردن کیرررررررررم هی میخورد بهش و اون چیزی نمیگفت گفت بسه دیگه میترسم دوباره از دستت در بره باز وحشی بشیهاااااااااا؟؟؟ قضیه صبح و فرشاد رو به مامانم گفتم ساعت طرفای 11 بود که گفت میخواد بره شهروند خرید گفتم باهاش میام بنظرم میومد که هنوز شاکی باشه با اون قضیه دیشب حقم داشت.خلاصه یه مانتو کرم تخمی داره اونو پوشید و یه روسری تخمیتر از مانتوش هم سرش کرد منم تو اتاقم شال و کلاه کردم بهش گفتم مامان میشه امروز یه لباس دیگه بپوشی؟؟؟ گفت لباس دیگه ای ندارم همش کثیفه بهش گفتم اون مانتو مشکیه رو بپوش با اون روسری آبیه.این مانتو مشکیه خیلی تنگه و هربار که میپوشتش تموم بدنش میزنه بیرون انگار که لخت باشه.گفت اون مال مهمونیه گفتم بپوش دیگه بزار روحیت عوض شه.خلاصه با اصرار من قبول کرد اومد که بپوشش گفتم یه خورده ام آرایش کن اینجوری بری تو خیابون همه فکر میکنن پسرت مرده؟؟ خلاصه یه آرایش ملایم کرد اما خیلی خوشم نیومد رفتم جلو آینه و بهش گفتم خیلی تغییر نکردی آخه صورتت خیلی خستس یه نگاه غضبناک بهم کرد و شروع کرد به آرایش دیدم خیلی عصبانیه اومدم بیرون و تو پله ها منتظرش شدم بالاخره اومد ووااااایییییییی عجب کوووووووووسی شده بود.اگه تواتاق بودیم درجا میکردمش خیلی آرایشش سنگین بود خلاصه پریدیم تو ماشین من و رفتیم تو فروشگاه یه کله حواسم به مامانم بود و از شق درد داشتم میمردم بعضی وقتا هم خودمو میمالیدم بهش اما اون مدام میرفت کنار یجا دولا شد که گوشت برداره رفتم چسبیدم در کوووووونش که یهو برگشت با عصبانیت گفت جلو مردم اینجوری میکنی فکر میکنن جنده ام بفهم اینوووووووو؟؟؟؟ خلاصه تو راه برگشت بودیم که مجدد من خایه مالی کردم و تموم حواسم فقط به بدن مامانم بود.خلاصه اومدیم و خریدارو گذاشتیم تو آشپزخونه مامانم وقتی دولا شد که کیسه ها رو بزار زمین چشمم خورد به سینه هاش که تو اون مانتو تنگ رو به پاین افتاده بودن دیگه نمیتونستم خودمو نگه دارم مامانم رفت تو اتاقش تا لباس عوض کنه دنبالش رفتم همینکه روسریشو برداشت بهش گفتم بزار کمکت کنم تابلو بود که هدفم چیه بهم گفت اگه بزارم کمکم کنی دست از سرم بر میداری میزاری بعد از اون زندگیه گوهیم با بابات حالا که فرشاد رو پیدا کردم باهاش زندگی کنم؟؟؟؟ اگه فرشاد از کارات شاکی بشه ول میکنه میره هاااااااا.پریدم وسط حرفش گفتم من دیگه اون آدم قبلی نیستم و هم تو و هم فرشاد رو دوست دارم من فقط به فرشاد حسودیم میشه که اونو بیشتر از من دوست داری.گفت اصلا اینجوری نیست برای اینکه اگه اینجوری بود قضیه دیشبو بهش میگفتم گفتم حالا کمکت کنم؟؟؟؟؟؟؟ چیزی نگفت رفتم جلو گفتم بزار یه بووووووووست کنم از دلت در بیارم یه بوووووووس از لپش کردم و بغلش کردم تا اونجاییکه میشد فشاررررررررش دادم شروع کردم به گرنشو لیس زدن همینجوریکه گردنشو لیس میزدم سینه هاشو هم میمالیدم.کم کم اومدم طرف لباش و ازش اساسی لب میگرفتم هیچوقت فکر نمیکردم که لبای مامانم اینقدر خوردنی باشه دیگه داشتم لباش رو درسته میکندم بعد لباسامو سریع دراوردم کیرررررررم داشت خودش رو میکشت مامانم همینجوری ایساده بود و داشت منو نگاه میکرد چشمش که به کیرررررررم خورد گفت همش بخاطره اینه لامصبههههههههه؟؟؟ گفتم دیشب که معرف حضور شده گفت دیشب اگه میتونستم میکندمش که تا آخر عمرت حصرتش به دلت بمونه.گفتم الان نکنیشاااااااا؟؟؟؟ گفت بعید نیست رفتم طرفش و گفتم بعید نیست هانننننننن؟؟؟؟؟؟؟ میخواستم زودتر لختش کنم اما دیدم حیفه از رو مانتو نمالمش آخه اون مانتو خیلی سکسیش کرده بود بردمش روتخت بهش گفتم دولاشه روتخت واااییییییییی سکسی ترین لحظه عمرمو داشتم میگذروندم.رفتم از پشت شروع کردم سینه هاشو مالیدن اساسی میمالیدم و گردنشو هم گاهی یه لیسی میزدم مامانم هم کم کم داشت صدای نفسهاش بیشتر میشد همینجوری دستمو انداختم و دکمه های شلوارشو بازکردم شلوارشو آروم دراوردم ولی هنوز مانتوشو درنیاورده بودم.از روی شرتش یخورده سوراخ کووووووون و کووووووووسش رو خوردم اوووووووووف.تو همون حالت دولا شرتشو دراوردم اومدم کیرررررررم رو بکنم تو سوراخ کوووووسش که یادم افتاد برام ساک بزنه آروم در گوشش گفتم برگرده و برگشت کیرررررررررمو بردم جلو گفت چیکارش کنم؟؟؟؟؟ گفتم بخورشششششش.اول قبول نکرد اما بالاخره کیررررررم رفت تو دهنه هانیه جوووووووووووووون.برای منکه یکی کیررررررررمو میخورد خیلی عالیییییییییی بود خیلی خوشم اومده بود.پشت سرشو گرفتم و محکم کیرررررمو هول دادم تو دهنش یهو اوق زد و گفت اگه بخوای اینجوری کنی معاملمون نمیشهاااااااا؟؟؟؟؟ گفتم ببخشید فقط تو ادامه بده و اون ساک میزد چند بار که حس کردم داره آبم میاد کیررررررمو از دهنش دراوردم و بعد دوباره میکردم توش بعد کیرررررررمو اوردم بیرون خوابوندمش روتخت و پاهاش رو باز کردم شروع کردم به لیس زدن کووووووووووسش جاااااااااااااااااان.مامانم با اینکه سعی میکرد خودشو بی تفاوت نشون بده اما تابلو بود که داشت اساسی حال میکرد بلندشدم و خوابیدم روش اومدم کیررررررررررمو بکنم توکوووووووووووسش بهش گفتم بازم دولاشه و اونم سگی دولا شد کیرررررمو کردم توکووووووووسش و آروم عقب و جلو کردم دولا شدم روش و سینه هاش رو میمالیدم خیلی عالیییییییییی بود.سعی میکردم آروم تلمبه بزنم تا کیررررررررم بیشتر طاقت بیاره مامانم سعی میکرد آه ه ه ه و نالهههههه نکنه ولی خیلی آروم میکرد بعد از اینکه حسابی سینه هاشو از روی مانتوش مالیدم و آبم داشت میومد کیرررررررم رو اوردم بیرون و بهش گفتم مانتوتو دربیار خودم نشستم لبه ی تخت و اونم شروع کرد مانتوشو دراوردن مانتوشو که دراورد به کرستش اشاره کرد و گفت اینم دربیارم یا نه؟؟؟؟؟؟ گفتم آرهههههههه دیگه اونم بکنننننننن زودتر میخوام سینه هات رو بخورمششششششششششششش کرستش رو دراورد خوابوندمش روتخت و سینه هاش رو تا اونجایی که میشد میخوردم نمیتونم بگم چقدر ولی اساسی سینه هاش رو خوردم و کیررررررمو دوباره کردم توکوووووووووووسش و همینجوریکه میکردم ازش لب میگرفتم تابلو بود که خودشم داره حال میکنه همینکه بخودم اومدم فهمیدم که آبم داره میاد اما دیگه دیر شده بود و همشو خالی کردم تو کوووووووووووسش.مامانم چیزی نگفت بعدش که آبم خالی شد همینطوریکه روش خوابیده بودم بهش گفتم نمیخواستم اینکار رو کنم و تازه کارم.گفت ایرادی نداره این تاوان عشق به فرشاد اصلا فکر نمیکردم که یه زنه 45 ساله اینقدر بتونه خوب آدم رو ارضا کنه یه چند دقیقه ای همونجوری روهم خوابیدم و بعد گفت بزار برم این گند کاریت رو درست کنم ساعت طرفای 2 بود.بلند شد و از کشوی خودش 2 تا قرص ضدحاملگی خورد و من اونجا برای اولین بار قرص های ضدحاملگی رو که تو درس تنظیم خانواده صحبتش شده بود رو دیدم اومد و از کشوش لباس برداره که بره حموم همین که دولا شد و سوراخ کونش رو دیدم یادم اومد که از کوووووووون نکردمش؟؟؟؟ بلندشدم رفتم طرفش همینطوریکه خم شده بود کمرشو گرفتم و اومدم کیرررررررمو که با دیدین سوراخ کوووووونش راست شده بود بکنم توششششششششش که بهم گفت امیرعلی خواهش میکنم اون نهههههههههه.دیگه دلم نیومد ادامه بدم بهش گفتم بجاش برام ساک میزنی آخه دوباره شق شده؟؟؟؟؟؟؟.اومد شروع کنه به ساک زدن و منم کلی حال کردم و تموم آبمو تو دهنش خالی کردم.دیگه تا امروز همیشه یواشکی باهم سکس داریم.پایان؛اين زود ادامشو براتون كذاشتم كه علاف نشيد دوستان شاد باشيد

نېټه: اکتوبر 24 ، 2019
سوپر بهرني فلم ابی جوړول ارهههههههه پخلنځي په هر حال ادامشو غلط سقوط وکړ امیر علی ما وغورځاوه موږ راغلل هلته هلته بیا اووووووووفتو اعتراض داسېده پدی لار ډیر زیاد دا کار دا دی ما خلاص کړ سمه ده په پای کې اوبخښه بهاطره بخداااااا خوړل خورمششششششششششش ستاسو لپاره ویکتور حاصل بېرته راشه بشيهااااااااا بکننننننن زه پورته شوم ما ورته وویل چې پاتې شه بوداګا بوبلند بېرته و په لنډیز کې وه Budsie خفه بدماز بووووووس بوووووووست بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو بهر ما وپوښتل موږ کودتا وکړه تحمیتر په اړه کوټه توشششششششش توکيوووووووش توکيوووووووووش جاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااامان لړۍ جوووووووووووونبرای ما وخندل څه؟ موږ حسد یو کورنۍ په مخه مو ښه پیرودونکی زه ویده شوم زه ویده شوم خوب کول خوړل سړک دارگفت موږ پای لرو؛ دا لنډیز یې درلود عواید زه یې راوړم د راوتلو لپاره داربیار وباسل بهر نه دی راغلی WC هغه تعقیب کړئ بیا ملګرو دواشه لېونی قرابیشو روسیشو واده ژوند دی ما ولید شدهامد شلورشو شارټس د پتلون دراز شاهخیله اتباع سهار د مخنیوي ډیر ښه په غوسه هغه په ​​غوسه دی په غوسه ذخیره فشار فشار فهميدم زه لاړم کابینې کار وویل کودیه کدیو کرددیگه بلوووش بلوووونش بلووووون بلووووونشو کووووووووش ووووووووون خووووووووسي کووووووووووش خووووووووششمامانم زه ستا سره مینه لرم کیررررررررررم زه ستا سره مینه لرم کیرررررررررم زه ستا سره مینه لرم کرررررررررررررررررررر زه ستا سره مینه لرم کیرررررم کیرررررمو کیررررمو موږ لاړل غاړه لامصبه ههههههههههه جامې ماچچچچچچچچچچ ما مسح کړه روب ستا مور زما مور مانټوټو د هغه کوټ مانتوشو معاملون د هغه په ​​تمه مېلمه اغوندي زه ډاریږم Miterkid Miterkaryum زه کولی شم غواړي ما غوښتل تاسو غوښتل زه غواړم ایا ته غواړې هغه خوري ما خوړله ما ورکړ ته یې زه روان وم موږ روان وو مزاري مکردم زه دا کار کوم ډیکیمم ميمش دوی تیریږي زه اخلم ما ویل: زه مسح وم زه یې مسح کړم زه مړ وم زه راځم زه خپه یم نااهله تنفس کول ما نه دې کړی نمنیشااااااا زه دا نه غواړم زه نشم کولی زه نشم کولای. ما نه غوښتل ته ونه رسېدل ميشهااااااا ما نه دې کړی هغه ونه ویل نههههههههههههه دیگه نیادخلاسه هاااااپریدم هاننننننن هر څه په همدې ډول په همدې ډول همداسې په بیله ژر ترژره هیڅکله وااایییییییی وردمو ووااااایییییی خوړل په چپه خوله

یو ځواب ورکړئ ووځي

ستاسو برېښليک پته به خپره نشي. د اړتیا په پټيو کې په نښه *