اولین سکس با عشقی پاک

0 views
0%

سلام دوستان من مهدیس هستم 3ماه هست که زندگی مشترکم با علی اغاز کردم این داستان مربوط به شب پیوند من وعشقم هستش لازم به ذکر هستش که این داستان کاملا واقعیه اولین بار هست که تو سایت داستان مینویسم امیدوارم که مورد پسند دوستان قرار بگیره اگه غلط املایی داشتم به بزرگواری خودتون ببخشید بعدازسه هفته امشب اولین شب زندگی مشترکم با علی شروع میشه تو ارایشگاه بدجور دلهره داشتم اماده شده بودم که تلفنم زنگ خورد علی بود سلام مهدیس جان اماده ای سلام علی اره 10مین بعد علی با دسته گل اومد تو اریشگاه کت وشلوار خیلی بهش می اومد واسه چندلحظه مات ومبهوت نگاهش کردم خانومم چه طوره خوبم مرسی توخوبی اره ازارایشگاه اومدیم بیرون درماشین واسم باز کرد وسوار ماشین شدم هنوز خیلی راحت نبودم تازه سه هفته از عقدکردنمون سپری شده بود علی گذاشت رو ضبط بعدش گفت خانومی ببینمت واسه چندلحظه رومن خیره شده بود چه قدرناز شدی مهدیس از پیشونیم بوسه زدوگفت دوست دارم دستش تو دستم بود یکم فشارشون دادم گفتم علی دوست دارم بعداز اتلیه به تالار رفتیم کم کم داشت استرسم بیشتر می شد دستام یخ کرده بود وقتی رو صندلی نشستیم علی گفت گلم چرا یخ کردی چیزی نیست یکم سردم شده عروسی خیلی خوبی شد همونجور که همیشه دوست داشتم علی هیچی کم نذاشته بود وخیلی مهربون بود یه عشق پاک که فقط تو واسش بین این همه زن ودختر مرحمی جشن تموم شد بعد از عروس کشون اومدیم خونه علی درباز کرد خانومی بفرمایید لبخندی زدم و رفتم تو خونه علی در بست واومد تو خونه بالاخره مال خودم شدی مهدیس بغلم کرد لبام بوس کرد منم لباش بوس کردم نشستیم رو مبل هردومون خیلی خسته بودیم ولی عشقی که بینمون بود همه چیز کنار میزد وخستگی معنا نداشت این دفعه من لباش بوس کردم رفتم تو اشپزخونه دوتا شربت اوردم گل بانو کجا رفتی الان میام علی جان شربت هارو برداشتم واومدم پیش علی نشستم کنارش دستام گرفت بغلم کرد مهدیس قول میدم بهترین زندگی رو واست درست کنم مطمئن باش بعدش گونم بوس کرد هردومون شربت خوردیم دستام گرفت وگفت بریم بخوابیم اره بریم نذاشته بود اتاق خواب ببینم خودش واسم درباز کرد وای محشر بود خیلی خوش سلیقه بود همه چیز باهم ست شده بود چطوره خانومی می پسندی علی مرسی خیلی خوشکله علی گفت تو واسه من از همه چیز خوشکل تری از رو میز ارایش یه جعبه هدیه بود برداشت وداد بهم هدیه رو باز کردم یه شاخه گل ویه لباس خواب خیلی خوشگل ازش تشکرکردم کمکم کرد لباس عروس درش بیارم وای که چه قدراون لحظه خجالت می کشیدم ازم خواست لباسی که واسم خریده بپوشم لباس پوشیدم یه نگاه تو اینه انداختم خیلی بهم میومد نوبت من بود جواب همه محبتش بدم علی نشست بود رو تخت داشت منو نگاه می کرد رفتم نشستم روپاهاش لبام گذاشتم و لباش واسه چنددقیقه تو بغلش داشتم لباش می خوردم بهش گفتم علی خیلی دوست دارم تو همونی هستی که همیشه دوست داشتم داشته باشمش این جمله رو که گفتم دیگه همه اشوب هایی که تو دلم داشتم ازبین رفتن محکم منو تو بغلش فشار داد ازبغلش بلند شدم نشستم روتخت علی کتش دراورد خوابید روتخت منم خوابیدم کنارش من وچسبوند به خودش دستاش می برد تو موهام با موهام بازی می کرد لباش گذاشت رو لبام دستاش گذاشت پشت کمرم خیلی اروم لبام می خورد کم کم اومد رو من خودش دکمه های پیرهنش داشت باز می کرد پیرهنش دراورد سرش برد زیر گلوم شروع به لیسیدن کرد داشتم تحریک میشد صدام دیگه بلند شده بود آهههه علی جانم عشقم قربونت برم بند کنار لباسم باز کرد لباسم کلا ازهم بازشد چشمام بستم چشمات باز کن خانومی صورتم بوس کردودستاش گذاشت رو سینه هام با سینه هام بازی می کرد یکیش گذاشت تو دهنش بازبونش قلقلکم میداد ولی نمی خورد بدجور داشتم تحریک میشد سرش یکم به سینم فشار دادم بخورش علییی جوننن عشقم می خورم واست اروم اروم شروع به خوردنش کرد متوجه نشدم کی شلوارش دراورد دیگه کاملا گرمای بدنش حس می کردم رفتش پاینن تر یه دست رو بدنم کشید که بدنم یکم سرد شدش بندای شورتم باز کرد ودرش اورد بدنم بدجور یخ بود خیلی استرس داشتم مهدیس جان چرا باز یخ کردی خوشگلم یکم استرس دارم منکه نمیذارم به خانومم بدبگذره نگران نباش سرش برد طرف کسم یه زبون زدبه کسم آههههه جونممم نفس بازبونش شروع به لیسیدن کرد واسه چنددقیقه همین کار کرد ولی هرچی من اه وناله میکردم بیشتر تحریک میشده بادستام باموهاش بازی می کردم یه دفعه شروع مک زدن کرد وخیلی محکم مک میزد اخخخخ جان صداکن مهدیسم کم کم ارومش کرد سرش رو از رو کسم برداشت شرتش دراورد تا نگاهم به کیرش افتاد ترسیدم خوابید رومن کیرش بین پاهام بود سفت سفت شده بود سرش برد طرف گوشم اماده ای نانازم اره محکم منو چسبوند به خودش رو تخت چندتا قلت زدیم کیرش گذاشت روکسم باسرش میزد به کسم یکم فشار میداد دوباره ولش می کرد دلم می خواست زودتر پرده رو برداره دستاش برد زیرم منو محکم گرفت لباش رو هم گذاشت رو لبام چندتا لب گرفت دفعه اخر لبام تو دهنش قفل کرد کیرش فرستاد تو ازدرد داشتم به خودم میپیچدم نمیتونستم جیغ بزنم اشک ازچشمام زد بیرون یکم که دردش اروم تر شد لبام ول کرد مهدیسم گریه نکن نفسم درد داری آخخخخخ تکونش ندیا باش گل خوشگلم دردشدیدی تو بدنم پیچیده بود علی هم اینو فهمید می خوای درش بیارم آهههههی نه عشقم کم کم شروع به عقب وجلو کردن کرد خیلی اروم این کار کرد اییی جانم خوشگلم الان اروم میشه حرکاتش تند تر کرد دیگه جیغم بلندشده بلند شده بود محکم میزد به کسم تا ته فرو می کرد اخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ اییی جونن صدابزن علییییییی جان علی نفسم من ارضا شدم دیگه حال نداشتم علی هم داشت ارضا میشد که کشیدش بیرون ابش ریخت روملافه روتخت به پهلوخوابید ومنو بغل کرد بوسم کرد وگفت درد داری اره یکم یه نگاه ملافه انداختم خونی شده بود کیر علی هم حسابی خونی شده بود بعد ازچند مین علی بلند شد کیرش تمیز کرد کس منو هم تمیز کرد ملافه رو هم جمع کرد واسم نواربهداشتی گذاشت ومنو تو بغلش گرفت خوابیدیم ساعت 12ظهر بود که ازخواب بیدارشدم دیدم علی بیداره کنارم دراز کشیده مهدیسم چطوره خوبم عشقم لبام بوس کرد دستام گرفت از رو تخت بلند شدم وایی هنوز یکم درد داشتم موهامم حسابی ریخته بودبهم باید میرفتم حموم علی نهار سفارش داده بود بیارن علی می خوام برم حموم خانومت اولین روز زندگی ببین چه قدر بهم ریخته هست قربونت برم برو حموم عشقم منم میام من رفتم تو حموم اب وان باز کردم پراب شدش حموم هم گرم شده بود رفتم تووان چندلحظه بعد علی اومدش اوه اوه خانومی رو ببین مهمون می خوای اره چرا که نخوام اومدش تو وان ومنم دراز کشیدم توبغلش یکم درباره دیشب وجشن و صحبت کردیم علی هم شیطونیش گل کرده بود دست مالی میکرد ولب میگرفت به خودم گفتم مهدیس الان هستش بکنتت ولی نه این کارو نکرد یکم تو حموم باهم دیگه ور رفتیم خودمون شستیم اومدیم بیرون با حوله رفتم دراز کشیدم رو کاناپه علی هم دوتا لیوان شربت البالو از یخ چال اوردش خوردیم غذاهم رسید غذارو هم با عشقم خوردم رفتیم اماده شدیم واسه جشن بعد ازظهر پاتختی تامهمونا بیان دوستان این اولین سکس من با عشقی پاک بود امیدوارم که خوشتون اومده باشه اگه کمی وکاستی داشت ببخشید نوشته

Date: August 28, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *