اولین سکس فوق العاده داغ من و همسرم کیارش

0 views
0%

سلام دوستان عزیز من نازی هستم 19 ساله از تهران من سفید و قد بلند و هیکل خوبی دارم بقول خواهرم اندام سکسی دارم من یکساله ازدواج کردم اسم همسر عزیزم کیارش هست 27 سالشه مهندس معماری هست خودش دفتر داره قد بلند و هیکل رو فرمی داره رزمی کار هم هست و البته منم ژیمناستیک کار هستم من 9 ساله ژیمناستیک کار میکنم بدنم خیلی قشنگه همسرم کیارش اوایل زندگی مشترک تو روابط سکسی بسیار سرد و سست بود نمیتونست هم خودش و هم من رو ارضا کنه این موضوع هر دوی ما رو آزار میداد سکس ما همیشه یک نواخت بود تا این ی فکری بنظرم رسید کلی براش زحمت کشیدم اون روز موعود فرا رسید و صبح زود پاشدم براش صبحونه مفصلی آماده کردم البته هم بگم کیارش کلا آدم سرد مزاج و مغروره حتی با من که زنشم سرد برخورد میکرد تعجب کرده بود صبحانه رو خورد رفت رفت سرکارش ناهار نمی یومد بعد از ظهر غدای مورد علاقه اش فسنجون رو درست کردم بعدش منم رفتم آرایشگاه نوبت داشتم بدنم رو اپلاسیون کردم و مو هام رو رنگ کردم آرایش کردم بعد اومدم خونه خودم رو آماده کردم لباسام که ی نیم تنه آبی فیروزهایی با شلوارک ستش قوق العاده کوتاه تا زیر باسن بود لباس زیرام رو نپوشیدم باسن و سینه هام وقتی راه میرفتم مث ژله میلرزیدن همه چیز رو آماده کرده بودم داشتم چایی دم میدادم دیدم کیارش هم اومد من رفتم استقبالش وقتی من رو دید چشاش برق خاصی زد اولین بار پیش قدم شد من رو کشید تو آغوشش بهم نگاه کرد لباش رو گذاشت رو لبام بشدت منو رو میبوسید من تعجب کرده بودم آخه من همیشه بخودم میرسم پس چیز تازه ایی نبود اولین بار بود که اینقد خوشش اومد بعد ازم جدا شد بهش گفت برو لباسات رو عوض کن بیا شام بخوریم اونم رفتش سمت اتاق خواب منم شروع کردم ب چیدن میز شام کیارش اومد وقتی غذا رو دید اومد سمتم ی کام طولانی ازم گرفت بعدش رفت رو صندلی نشست شروع کردیم ب غذا خوردن در حین خوردن غذا کیارش زیاد ب من نگاه میکرد لبخند میزد این برام واقعا برام جای تعجب داشت میخواستم ازش بپرسم میترسیدم ناراحت بشه بعد شام با هم میز رو جمع کردیم ظرفا رو شستیم بعد شام چای آوردم خوردیم من کنارش نشسته بودم سرم رو شونه اش بود سرم رو ب طرف خودش چرخوند لبای گرمش رو لبام گذاشت داشتیم لبای هم رو میخوردیم من رو بلند کرد نشوند رو پای خودش متوجه شدم که کیرش بلند شده دستش رو ب تمام نقاط بدنم میکشید من رو بلند کرد برد سمت اتاق خواب من رو گذاشت رو تخت روم افتاد من هنوز ی کار نیمه تموم داشتم بهش گفتم صبر کن گفت چرا گفتم برات ی هدیه دارم گفتی چی گفتم صبر کن الان میام رفتم تو اتاق بغلی زود لباس سکسی عربیم رو پوشیدم اینم بگم رقص عربیم حرف نداره از بچگی یاد گرفتم بطوری که دیگه ماهر شدم بعدش موهام رو باز کردم موهام تا زیر باسنم هست شونه اش کردم رفتم لخت تو اتاق خواب رو تختخواب دراز کشیده بود کیر بلند شده اش قشنگ جلو روم بود چقد کیرش قشنگه خدا منم رفتم سمت سیستم موزیک فلش رو زدم ب دستگاه کیارش با تعجب و لذت نگام میکرد بعدش آهنگ موردنظر رو آوردم صداش رو زیاد کردم رفتم وسط اتاق خواب همراه با ریتم کل بدنم رو نمایش میداد باسنم بطور زیبا لرزونده میشد کیارش با هیجان و لذت نگام میکرد تا اینکه پشت بهش میرقصیدم که یدفعه تو آغوشش گرفت من رو من همونطوری باسنم رو تو بغلش رو کیرش میلرزوندمش اونم حشری تر شد از پشت کیرش رو فشار میداد ب کونم بعدش دست رو سینه هام بود داشت میمالوند منم رفته بودم تو حس بعد سوتینم رو در آورد من رو ب سمت خودش بر گردوند شروع کرد بخوردن لبام بعدش دستش رو کسم بود میمالوند شرتم خیس بود شروع کرد ب خوردن سینه هام با ی دستشم شرتم پایین کشید درش آورد من رو بلند کرد گذاشت رو تخت خودشم نشست پایین تخت با تعجب نگاهش کردم دیدم داره برای اولین بار کسم رو میخوره آخه خیلی بعدش میاد با اشتیاق تمام داشت کسم رو میخورد بشدت زبون تو کسم میکشید منم با ی صدای بلند ارضا شدم بلند شد منم واسش کیرش رو خوردم بعدش کیرش رو از دهنم بیرون کشید من رو دراز خوابوند کیرش رو آورد دم کسم ب آرومی با حوصله فرستاد داخل آروم آروم شروع کرد ب تلمبه زدن بعدش تند ترش کرد انگار تو آسمونا بودم تلمبه زدنش رو تند تر کرد تخماش میخورد ب کسم صدای قشنگی تولید میکرد کیرش رو در آورد من رو ب پشت خوابوند ی بالشت گذاشت زیرم از کیرش رو از پشت گذاشت تو کسم شروع کرد ب تلمبه زدن من صدای آه و ناله ام بلند شده بود کیارش دیوونه تر میشد تند تر میکرد انگار این آدم اصلا کیارش من نبود بلند داد زدم آهی کیارش تند تر بکن جرم بده اونم گفت چشم کس طلام کیرش در آورد من رو بلند کرد حالت داگی گرفتم شروع کرد ب گاییدن کسم وقتی سیلی میزد ب کنم تو اتاق صداش پخش میشد صدای کیارش هم در اومده بود بازم تعجب کردم سرعتش رو بیشتر کرده بود کیرش رو کشید بیرون با کرم سوراخ کونم رو چرب کرد سر کیرش رو فرستاد داخل آورم آروم شروع کرد ب تلمبه زدن دردم اومده بود بهش گفتم در بیاره ولی گوش نداد حالا با سرعت بیشتری تلمبه میزد تخم هاش میخورد ب کسم صدای دلنشینی ایجاد میکرد صدای آه و ناله کیارش در اومده بود حالا بشدت عقب جلو میکرد تلمبه ژدنش باشدت و محکم بود داشتم جر میخورد من بلند گفتم دارم ارضا میشم کیارش هم گفت اونم داره ارضا میشه من بشدت لرزیدم ارضا شدم بدنم سست شد یدفعه کیارش بلند داد زد آبم اومد ی چیزی با شدت و پر شتاب ریخته شد تو کونم خیلی داغ بود بهش گفتم چقد داغ بود شبیه آب جوش بود اونم خندید و بوسید منو باهم رفتیم حمام همدیگر و شستیم بعدش اومدیم بیرون گرفتیم خوابیدیم از اون شب که سکس داشتیم تا حالا رابطمون داغتر و عاشقانه تر شده فقط میتونم بگم معجزه بود که کیارش رفتارش تغییر کنه از خدا ممنونم الانم دوماهه ازش باردارم امیدوار زندگی همه پر از خوشی و عاشقانه ها و آرامش باشه زندگی پا بر جایی داشته باشن امیدوارم خوشتون اومده باشه منتظر نظراتون هستم هر چی بگین بازم عزیزین و متحرم هستین اگه دوست داشته باشین بازم براتون بنویسم نوشته فاطمه

Date: June 28, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *