زنونه پوشی رامین ۲

0 views
0%

8 2 9 86 9 88 9 86 9 87 9 9 88 8 4 8 8 1 8 7 9 85 8 9 86 قسمت قبل تو داستان قبلیم 8 2 9 86 9 88 9 86 9 87 9 9 88 8 4 8 8 1 8 7 9 85 8 9 86 زنونه پوشی رامین همه مشخصاتو نوشتم فقط بگم من تو بکی از شهر های اطراف تبریز زندگی میکنم خوب از داستان دور نشیم بریم سر داستان بعد از گذشت اون ماجرا ی چند وقتی بود سکس نداشتم یعنی مکان جور نبود تا اینکه دوستم زنگ زدو گفت امشب تنهام میتونی بیای منم اوکی رو دادم رفتم حموم خودمو کامل شیو کردم اومدم بیرون رفتم اتاقم و درو از تو قفل کردم تا کسی مزاحمم نشه کامل لخت شدم اول خودمو تو اینه برانداز کردم شده بودم ی هلو رفتم سر کمد لباس زیرام البته بگم لباس زنونه هامو تو کمد شخصیم میزارم و همیشه قفله دونه دونه لباس زنونه هامو تنم کردم جلوی اینه نگاه کردم تا بالاخره یکیشو انتخاب کردم وپوشیدم لباسامو جمع کردم گذاشتم تو کوله پوشتی حرکت کردم سمت خونه دوستم ساعت هفت بود رسیدم در خونشون زنگ زدم درو باز کرد رفتم تو همون پشت در ی لب ازم گرفت خلاصه رفتیم نشستیم گفت شام خوردی گفتم ن سفارش غذا داد از بیرون بیارن منم گفتم تا شام حاضر بشه منم برم حاضر شم اول رفتم دستشویی خودمو تمیز کردم بعدش رفتم اتاق خودش کامل لخت شدم نشستم جلوی اینه اول کامل ارایش کردم ناخونامو لاک زدم رفتم سراغ لباسام ی دست شورت سوتین سفید توری تنم کردم از زیر سوتین سینه مصنوعی گذاشتم ی دست هم جوراب ساق بلند سفید پام کردم روش هم لباس مجلسی تنگ بالای زانو پوشیدم کلا گیس هم سرم گذاشتم وی جفت کفش پاشنه بلند پام کردم رفتم پیش دوستم با دیدنم گفت سحر امشب کارت ساختس رفتم نشستم بغلش یکم گفتیم خندیدم شامو اوردن شامو خوردیم یکم دراز کشیدیم تو بغل هم تلوزیون نگاه کردیم دیگه موقع خواب بود رفتیم اتاق خواب لباس مجلسیمو دراوردم ی لباس خواب مشکی که توری بود تنم کردم چراغارو خاموش کردم رفتم رو تخت بغلش دراز کشیدم اونم فقط ی شورت پاش بود از پشت که بغلم کرد برامدگی کیرشو رو کونم حس کردم یکم در گوشم قربون صدقم رفت برگشتم فیس تو فیس شدیم بی اختیار لبامون بهم گره خورد ی ده دقیقه لب همو خوردیم ی دستش زیر سرم بود و اون یکی دستش رو باسنم بود داشت باسنمو نوازش میکرد و خودشو هی بهم فشار میداد منم بیکار نموندم دستمو کردم تو شرتش با کیرش بازی میکردم از لباش جدا شدم رفتم یکم از رو شورت با کیرش بازی کردم شورتششو کشیدم پایین اول سرشو بوسیدم یکم لیسش زدم اروم که سرشو کردم دهنم ی جون گفتو چشاششو بست شروع کردم به ساک زدن ی ده دقیقه ای براش ساک زدم گفت بسه منو خوابوند کیرشو کرد دهنم خودش تلنبه میزد ی چن تا تلنبه زد دیدم کیرش داره سفتر میشه نتونست خودشو کنترل کنه ابشو ریخت دهنم منم همشو قورت دادم یکم براش باز ساک زدم کیرش تو دهنم دیگه شل شد رفت خودشو شست منم رفتم خودمو تمیز کردم برگشتم حالا نوبت اون بود که سنگ تموم بزاره از لبام شروع کرد به خوردن یکمی هم گردنمو لیس زد لباس خوابمو از تنم در اورد رفت سراغ سوتینم اونم بازش کردوافتاد به جون سینه هام اینقدر برام خورد که دیگه از حال رفتم دوباره اومد بالا ازم یکم لب گرفتو منو برگردوند یکم براش قنبل کردم شورتمو کشید پایین ی چنتا چک زد رو باسنم بعدش ی لیس از بالا تا پایین باسنم کشید افتاد به جون سوراخم با زبونش اینقد قشنگ لیس میزد که داشتم از هوس میمردم بعد لیس زدنش بهش گفتم دراز بکش رفتم روش رفتیم حرکت 69 کیرش که حالا یکم نیم خیز بود کردم دهنم شروع کردم به ساک زدن اونم یکم ژل زد به سوراخم با انگشتاش شروع کرد به انگشت کردنم اول ی انگشتی بعدش دو انگشتی وقتی دید که امادس بهم ی کاندوم داد با دهنم کشیدم رو کیرش یکم دیگه ژل زدم به سوراخم اروم نشستم رو کیرش با اینکه سوراخمو اماده کرده بود ولی بازم درد داشتم بعد اینکه کامل نشستم رو کیرش اروم بالا پایین میشدم تا قشنگ جا باز کنه یکم بالا پایین کردم خودمو خسته شدم دراز کشیدم رو سینش این بار اون خودش از پایین تلمبه میزد از این حالت که خسته شده بودیم به پشت دراز کشیدم ی بالش گذاشت زیرم تا باسنم بیاد بالا دوباره یکم ژل زد فرستادش تو سوراخم شروع کرد به تلمبه زدن من فقط از فرط شهوت زیاد ناله میکردم اون که ی بار ابش اومده بود میدونستم حالا حالاها ول کنم نیست روم دراز کشید هم تلمبه میزد هم لبامو میخورد تو چن پوزیشن دیگه هم منو کرد سوراخمو قشنگ گشاد کرده بود موقع ارضا شدنش بود که کیرشو از کونم کشید بیرون اومد نشست رو سینم کاندمو در اورد شروع کرد به جغ زدن با قدرت ابش رو سینم و صورتم پاشید منی که زیرش ی بار ارضا شده بودم بازم هنوز از ته دل ارضا نشده بودم برام یکم جغ زد ابم پاشید رو بدنم هردو سست کنار هم یکم دراز کشیدیم اول اون رفت خودشو تمیز کرد بعدش من رفتم خودمو تمیز کردم اومدم دیدم خوابیده منم اروم رفتم بغلش دراز کشیدم صبح زود بیدار شدم رفتم مقدمات صبحونه رو فراهم کردم رفتم از کیف لباسام ی تاب شلوارک با لباس زیر قرمز پوشیدم اومدم بوسش کردم بیدارش کردم رفتیم صبحونه رو خوردیم رفتیم حموم ی دور دیگه هم تو حموم کرد اخرشم ابشو ریخت رو صورتم با هم همو شستیم اومدیم بیرون به خاطر طولانی بودنش بعضی جاهاشو حذف کردم ببخشید اگه بد نوشتم اگه نظرات خوب باشه سعی میکنم تو داستان بعدیم سنگ تموم بزارم در ضمن بازم میگم اگه زوجی هست که دوست داشته باشه با زنپوش باشه برام کامنت بزاره ممنون از اینکه داستانمو خوندین اینم بگم این ی حقیقت بود اینم بگم من داستان نویس نیستم اگه بد بئد به بزرگی خودتون ببخشین دوستتون دارم بای تا داستان بعدی نوشته سحر

Date: August 3, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *