سكس با پسر عموي خوشتيپم

0 views
0%

من آنا هستم و ٢٠ سالمه يه پسر عمو دارم ب اسم سپهر ك حدودا ٢٥ ٦ سالشه و خيلي خوشتيپ و خوش هيكله مامان سپهر ٨ سال پيش از عموم جدا شد و رفت شهرستان و سپهرم با خودش برد اون موقه ها سپهر خيلي با من ور ميرفت و خيلي وقتا ميومد سينه هامو ميماليد و ميگفت چقد بزرگ شده چون من تازه سينه در اورده بودم و سپهرم يه پسر ١٦ ساله تخس بود بعد ك مادرش از عموم جدا شد و سپهرو با خودش برد من دگ از سپهر خبر نداشتم گاهي ميومد و ميرفت پيش باباش ولي من زياد نميديمش تا اين ك شنيدم رفته سربازي و ميخاد بد از پايان خدمتش بره خارج ي شب عموم زنگ زد و مارو دعوت كرد شام خونشون و گفت سپهر امده خونه و ميخام همه دور هم جمع باشيم واي وقتي رفتيم سپهرو ديدم باورم نميشد همون سپهر چن سال پيشه هيكلش سكسيو خيلي قشنگ بود امد جلو و باهام دست داد و سلام عليك و گفت چقد بزرگ شدي و اين حرفا تا آخر شب كلي با هم حرف زديمو منم همش تو ذهنم فك ميكردم سپهر با اون هيكلش بغلم خوابيده و داره ميماله بدنمو آخر شب شمارمو گرفت و امديم خونمون داشتم ميخابيدم ديدم يكي تلگرام پي ام داده باز كردم عكس پروفايلشو ك ديدم حالم بيشتر خراب شد لعنتي خيلي هيكل خوش فرمي داشت سپهر بود و تا صب باهم حرف زديم و از قديم گفتيم ك چقدر باهم بازي ميكرديم خلاصه اون شب تا صب فكر كردم و تو ذهنم همش خودمو با سپهر تصور ميكردم و ي تصميمي گرفتم مامان و بابام صبح زود از خونه ميرفتن و تا ٥ ٦ بدازظهر خونه نميومدن جفتشون شاغل بودن و منم تك فرزند پي ام دادم ب سپهر و گفتم تا مرخصي هستي و نرفتي ناهار بيا خونمون زنگ بزنم پيتزا بيارن بخوريم باهم عكساي قديميمونم از چمدون بيارم ببينيم اونم از خدا خاسته گفت باشه منم رفتم حموم و حسابي خودمو تميز كاري كردم بدن سفيدمو برق انداختم تا از حموم امدم ديدم زنگ خونمونو زدن و منم ي حوله فقط دورم بود از روي صفحه ايفون تصويري نگا كردم ديدم سپهره ذوق زده درو زدم و دوييدم تو اتاقم و حولمو از دورم انداختم و ب پشت روي تختم دراز كشيدم و كون سفيدمو دادم تو هوا واسم مهم نبود چي ميشه فقط دلم ميخاست سپهر مثل قديم ك سينه هامو ميماليد الانم بياد فقط بمالم صداي سپهرو شنيدم ك امد داخل و در بست و صدام كرد با تمام نازي ك توي صدام بود گفتم بيا تو اتاقم يكم بعد در اتاقمو باز كرد و امد داخل اول يكم با تعجب نگام كرد ر بعد ميخ شد رو كونم سلامي ك ميخاست بگه تو دهنش خشك شد لبامو قنچه كردمو گفتم سلام ب ياد قديم مياي يكم كونمو بمالي درد دارم خنديد و گف پدر سوخته من ك ممه هاتو ميماليدم ن كونتو چشامو خمار كردمو گفتم جفتشو بمال تي شرتشو از تنش در اوردو گف جون چطوره بخورمش خنديدم ك خودش امدو روي پاهام نشست و شروع كرد كونمو ماليدن يكم ك ماليد گف آنا روغن زيتون ندارين گفتم چرا تو آشپز خونه اس دوييد و رفت حدود ٥ ديقه ك همش از من ميپرسيد كجاست و كدوم كابينت بلاخره پيداش كردو امد دوباره روم نشست و روغن زيتون ريخت رو كونم و باز شرو كرد ماليدن از رو خونم امد رو كمرمو از بغل كمرم بغل سينه هامو ماليد و برمگردوند و شروع كرد با ولع خوردن سينه هام و ي دستشو برد پايين و شروع كرد كسمو ماليدن داشتم ديوونه ميشدم خيلي حس خوبي بود پاشد و همينجوري ك شلوارشو در ميورد گف پرده داري گفتم آره تا حالا ندادم گف پ چرا اينجوري منو اوردي خونتون نميگي بكنمت گفتم بكن دوس دارم از هيكلت خوشم مياد گف جون منم از كس و كونت خوشم مياد ميخام جفتشو پا ره كنم بهش خنديدم ك شورتشو كشيد پايين و واي رواني شدم كيرش كلفت و گنده بود دلم ميخاس همون لحظه بپرم بكنمش بكنم تو كسم و همين كارم كردم نميدونم چرا دست خودم نبود كارام بي اراده بود پريدم جلوشو شرو كردم كيرشو خوردن انق خوردم ك صداش در امد و انداختم رو تخت و گف كونتو بده بالا سرشو برد پايين و مك ميزد كس و كونمو ي جوري ميخورد ك داشتم ديوونه ميشدم از جنون آه و نالم بلند شده بود و سپهرم ميخورد و هر چن لحظه سينه هامو فشار ميداد و سرشو از لاي پام ميورد بيرون ميگف جون ناله كن ديوونم كن يكم ك با دستش با كسم ور رفت يواش سر كيرشو ماليد روشو يواش يواش كرد تو كسم اولش ميسوخت و داشتم اتيش ميگرفتم سوزشش زياد بود دو سه بار كرد تو در اورد ك سر كيرش خوني شده بود امد جلو ازم ي لب گرفت و از روي ميز دسمالي كاغذي برداشت خون روي كيرشو پاك كرد و با دسمال رو كس منم كشيد و دوباره كيرشو كرد تو كسم اين دفه محكم تلمبه ميزد و سينه هامو چنگ ميزد آهو نالمون تو هم گم شده بود ك يدفه كيرشو از كسم در اورد آبشو ريخت رو شكمم خيلي خوب و واقا لذت داشت سپهر قيافه خوشگلي نداشت ولي هيكلش خيلي سكسي بود و سكس باهاش شده بود يكي از ارزوهام ك تبديل ب واقيت شد اين داستان ك تعريف كردم واس حدود ٣ ماه پيشه بعد از اون هردفعه ك سپهر از سربازي مياد مرخصي مياد خونه باباشو ي تايمي ام مياد خونه ما من بهش ميدم الانم ك ابن داستانو نوشتم كسم خسابي خيس شده و دلم ميخاد كير سپهر بره توش حتي از تغريف كردنشم حشري ميشم لعنتي نوشته

Date: August 26, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *