لذت قدیمی گی

0 views
0%

سلام دوستان میخوام یک خاطره رو براتون تعریف کنم خیلی قدیمی نیست اما گنگی حسی توش وجود داره که بهم این حسو میده که محتاج نظر دیگران برای رفعش هستم خیلی وارد جزئیات نمیشم یک راست میرم سر اصل مطلب من یک پسر از هر جهت معمولی با قد بلند لاغر و قیافه کاملا مردونه ام 22 سالمه قبل از این که رشدم کامل بشه آون زمان که هنوز دوم راهنمایی بودم با رفیق فابم سکس کرده بودیم با این که نقشه کشیده بودم بکنمش قضیه برعکس شد و خلاصه منم خوشم اومد برام لذت داشت یکجور لذت خاص و البته کوتاه چون بعد از چهار پنج باری خونمونو عوض کردیم و منم همیشه خاطره آون لذت حسرت تکرارشو داشتم تا یک مدتی با خیار و این جور چیزا سعی میکردم به همون لذت قدیمی برسم تا بلاخره با کار کردن روی این اصل که من پسرمو و نباید بات باشم اونم گذاشتم کنار چند سالی گذشت و گه گداری خیال دادن داشتم اما همیشه لحظه آخر جا میزدم تا همین دوماه پیش از سر کار اومدم کسی اونشب خونه نبود نمیدونم چی شد که حسم تحریک شد خلاصه رفتم تو گوگل و چت روم دوست یابی گی پیدا کردم درخواست دادم هر کس میخواد ایدی تلگرام بزاره خلاصه کنم با یک نفر آشنا شدم و مشخصات رد و بدل شد راضی شده بودم که یهو آون پشیمون شد چون زیادی میخواستم احتیاط کنم خیلی سوال پرسیدم ازش ازش پرسیدم چی شده که یهو گفت ما دوتاییم به هر حال دلو زدم به دریا و قبول کردم ازم عکس خواست یک عکس قدیمی از گالری براش فرستادم که گفت همین الان بیا و دیر وقته میخوایم بخوابیم ما هر چی گفتم بزار برم حموم ریشا و موهامو بزنم گفت نه دیر میشه و تاریکی میکنیم مشخص نمیشه خلاصه آدرس گرفتم ادرسو که داد گفت من مکان دارم منم از خدا خواسته که ازم نشونی نداشته باشه قبول کردم برم یهو ترسیدم اخه ما تو بالاشهریم و آدرس یکی از محله های پایین و خراب مشهد بود در هر صورت شهوتم بهم غلبه کرد با ماشین رفتم وقتی رسیدم سر کوچه آمد بیرون هم منو دید با تعجب گفت شمایی اخه ریش داشتم و عکسی که فرستاده بودم بدون ریش بود بهم برخورد دودل شدم اما بازم باهاش رفتم داخل خودش پسر چهار شونه قد متوسط و سایز کیرشم 15 و متوسط رفیقش چاق و کیر کوچولو بود اونجا به نظرم خورد تو ذوقشون و خوششون نیومد روم نمیشد حرف بزنم یکم نشستیم اونا شروع کردن با گوشیشون بازی کردن چند دقیقه ایی همزمان صحبت میکردیم تا این که گفتم مرگ یک بار شیونم یکبار باید کاری که شروع کردم رو تموم کنم رفتم دستشویی خودمو تمیز کردم اومدم بیرون که شروع کنیم چراغا خاموش بود هر سه لخت بودیم لاغر تره گفت بخور منم گفتم تاحالا نخوردم و شاید خوشم نیاد با خودم گفتم یکبار امتحان کنم والا بود حس خوبی داشت یکم براش ساک زدم رفتم که برای رفیقش بزنم هم صورتمو بردم نزدیک بوی گند خفم کرد نتونستم بعدشم هر چی گفتن نخوردم کاندوم رو کشید و من نشستم روی کیرش رفت تو دوباره بعد این همه سال چون توی دستشویی با شلنگ و انگشت خودمو باز کرده بودم خیلی درد نداشت جز یک درد خفیف البته هر چی عمیق تر میرفتم پایین دردش بیشتر بود آنقدر رفتم پایین تا اینکه دیگه نشسته بودم یکم مکث کردم و بعد شروع کردم به بالا پایین رفتن جالبه پسر چاغه ناز میکرد یا از من خوشش نیومده بود اما نمیخواست یکی دوباره رفیقش گفت تا رفتم نشستم روی آن یکی یکم بالا پایین کردم دیدم حسم اصلا به گذشته شباهت نداره و هیچ لذتی نمیبرم هیچ حس خاصی نداشتم با خودم گفتم شاید اونا بکنن به جای بالا پایین شدن بهتر باشه بهشون که گفتم چاغه کلا گفت من دیگه نمیخوام لاغره گفت فقط اگر خودت بالا پایین بری میکنم یکم دیگه روی لاغره بودم که دیدم واقعا هیچ لذتی نمیبرم منم گفتم اگر خودت میکنی بکن وگرنه من دیگه نشینم اونم بخیل شد سریع لباس پوشیدم و زدم بیرون حس بدی داشتم توی راه خونه همش به خودم لعنت میفرستادم حالا نمیدونم من چیز مالی نبودم یا اونا اهل حال نبودن من تغیر کردم یا مشکل از اونا بود که هیچ لذتی نداشتم نظر شما چیه الان بعد دوماه دوباره همون حس رو توی دلم دارم نمیدونم چیکار کنم نوشته

Date: April 2, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *