بهترین لذت زندگیم بردگی برای خانم ها

بچه ها این داستان حقیقته سعی کردم هیچ قسمتشو عوض نکنم اون روز از استخر برگشتم خونه رفتم پای لپ تاپ و بعد از کلی بالا پایین کردن سایت ها یه شماره پیدا کردم متن پیام دقیقا این بود سمیرا هستم میسترس واقعی 400 میگیرم فقط حضوری خداروشکر مشکل مالی اصلا نداشتیم و نداریم زنگ زدم بهش یه خانم برداشت گفت بله گفتم امیر هستم برده هر چه قد بخواین تقدیم میکنم گفت چن سالته گفتم 20 گفت بچه کجایی گفتم گیشا گفت ببین توله من سمیرا 27 سالمه اهل تیغ زدن نیستم پولمم تو مکان میگیرم قیمتشم 400 برای 1 ساعته گفتم ارباب من 500 تقدیم میکنم گفت خوبه عکساتو بفرست عکسامو فرستادم گفت برده میدونی که من برده فول میخوام گفتم بله ارباب گفت خوبه فردا ساعت 2 زنگ میزنم زنگ زد جواب دادم گفت چهار اینجا باش آدرسش شهرک غرب بود رفتم دمه خونش از پنجره نگاه کردو گفت پشت تلفن بیا رفتم تو خونه یه پسره بادیگاردش بود و جزو برده هاش که تو اتاق بود سمیرا خودش یه دختر لاغر معمولی بود اومدم تو گفت زانو بزن زانو زدمو یکم کفه پاشو لیس زدم و گفت بلند شو بلند شدم گفت پولو بده زودباش گفتم چشم ارباب ده تا تراول پنجاه تومنی دادم به ارباب قلادمو بست گفت دهنو باز کن کردم پاشو کرد تو دهنم منم تند تند کفه پاشو لیس میزدم گفت تاق باز بخواب شروع کنیم کاره اصلیو مادر جنده گفتم چشم تاق باز شدم شلوارشو در آورد گفت آماده ای گفتم بله ارباب نشست با کس رو دهنم گفت فقط بو بکش کسشو بو میکردم بلند شد گفت دهنتو باز کن باز کردم گفت آماده ای توله سگ گفتم بله گفت آه و شاشید تو دهنم شاشش داغ و تلخ بود وایییی نمیدونید برای من خوردن شاش یه دختر چه طعمی داره و چه قدر دوست دارم بزرگترین لذت زندگیم بود شاشم زیاد بود کلی آب خورده بود چون میدونست چه قدر شاش زن دوست دارم شاشو خوردم گفت خوشت اومد کونی گفتم بله ارباب کونشو گذاشت تو دهنم و گوزید تو دهنم هی میگوزید و میگفت بخوور گوزمو کونی منم دهنم باز بودو بویه گوزش تو دهنم بود گفت دهنتو تا ته بازکن و آماده باش باز کردم و زور زد و یه تیکه عنش افتاد تو دهنم گفت بخورش حیوون منم میخوردم عنشو واییی چه لذتی داشت حس تحقیر شدنم زیر یه دختر رو خیلی دوست داشتم یه تیکه عنه دیگه انداخت تو دهنم اونم خوردم و یه تیکه عن گنده رولتی انداخت تو دهنم که پر شد گفت همشو بخور جنده منم عنشو میجوییدمو قورت میدادم کونشو با دستمال پاک کردو بلند شد گفت خب حیوون عنتم خوردی گمشو بیرون گفتم ارباب اجازس آب بخورم که بوش بره اجازه داد آب خوردم و اومدم بیرون دیگه مشتری دایم خوردن عنش شدم ماهی 2 تومن پول تو جیبی داشتم که هفته ای یک بار با یک جلسه رایگان در ماه میرفتم پیشش و عن میخوردم و یک میلیون و پونصد میدادم این داستان کاملا واقعی بود دوستانی که فکر میکنن دیوونم بدونن این یه رابطس تو دنیا خیلی از مردها مثل منن و دوست دارن برده زن ها باشن و تحقیر بشن اگه باور ندارین تو اینترنت سرچ کنید شماره میسترس و برده یا سرچ کنید یا تا عکساشو ببینید تو ایران میسترس ها از دکترا هم بیشتر در آمد دارن اما کمتر زنی اینو میدونه و اکثرا جنده میشن در صورتی که میسترسی هم درآمدش بیشتره هم سختیش کمتره و هم امنیتش بیشتره نوشته