شب عروسی رمانتیک

0 views
0%

چشمش همش پی لباس و بدن و آرایشم بود چشم از برنمی داشت دست تو دست هم نشستیم رو کاناپه نگام کرد نگاهش هزارتا حرف داشت لبخند عاشقونه ای زد وشروع کرد دم گوشم حرفای عاشقونه زدن میگفت درد که نداره هیچ لذتم داره استرست بیخودیه وقراره تا صبح کلی خوش بگذرونیم آروم شدم باحرفاش بخصوص که دیگه آخراش سرمو بغل کرده بود و آروم آروم هی زمزمه میکرد که میخواد باهام چیکار کنه میگفت لباتو می بوسم می لیسمشون برات جوووون سینه هاتو میگیرم تو مشتم وباهاشون بازی میکنم و ازاین حرفا تحریکم کرده بود حسابی نفسام داغ و کشدار شدن و میخوردن به گردنش و سینش علی هم حالش بدشده بود و کیرش از رو شلوار جنسی دومادیش برجسته شده بود خوب که دم گوشم حرفای عاشقونه زد جفت چشمامو بوسید توچشام نگاه کرد و به ارومی پلک زد یعنی اطمینان کن بهم منم با لبخندهای دلبرانه جوابشو میدادم خودشو کشید جلو و چشماشو بست لبشو گذاشت رو لبام بوسیدم بوسیدمش خیلی نرم و رمانتیک ولی علی شهوتی و آبدار و خیس لبامو میخورد طوریکه همون اول وا دادم و شرتم یواش یواش داشت خیس میشد دراز کشید رو کاناپه و دست منو هم کشید افتادم روش همچنان پرصدا و خیس لبا و زبونمو میخورد و میک میزد منم میبوسیدمش چشماشو گردنشو بازوهاشو سینشو شکمشو خدایا من این مرد رو میپرستم غلتی زد و جامون عوض شد حالا اون روم بود لبامو جوری میخورد که مدام ته دلم ضعف میرفت خوب که بالبام بازی کرد دم گوشم گفت زندگیم بریم رو تخت اینجا کوچیکه اذیت میشیم سرمو به نشونه ی مثبت تکون دادم دست انداخت زیرزانومو وبلندم کرد تا رسیدن به اتاق لب گرفتیم و علی هم زیرلب قربون صدقه م میرفت آروم خوابوندم رو تخت و روم خیمه زد موهامو نوازش میکرد کمرمو می مالید دست برد پشت کمرم و بند لباس عروسمو باز کرد لباسم شل شد لای سینه هامو یه بوس کوچولو کرد و لباسمو ازتنم دراورد افتاد روم اما سنگینی وزنشو ننداخت رو من گردنمو زبون میزد لاله ی گوشمو میخورد و دستاشم رو جای جای تنم حرکت میکردن هیچ جای بدنمو بی نصیب نمیزاشت همه تنمو دست میزد و نوازش میکرد دست برد سگک سوتینمو ازپشت باز کرد دراوردش و انداختش پایین تخت سرشو برد بین سینه هام و بو میکشید سینه ی چپمو کامل میکرد دهنشو زبونش میزد با دستاش سینه ی راستمو می مالوند واسم و فشارش میداد کیرش و ازپایین احساس میکردم که سفت شده عین سنگ شده بود و روی شورتم بالا و پایینش میکرد ازهمه بدتر صدای نفساش بود که داشت دیوونم میکرد افتاده بود به جون سینه هام منم خودمو زیرش تکون میدادم که لذتش بیشتر شه زبون میکشید لاشون رفت پایین تر شکممو بوسید لیس زد زبونشو میکشید دورتا دور نافم و از شکمم گازهای ریز میگرفت دیگه آه و ناله م دراومده بود کصمو از روی شورت بو میکشید میگفت بوی شهوت و زندگی میده واسش لای شورت سفید و توریمو کنار زد خیس خیس بودم و یکم خجالت میکشیدم زبونشو از پایین تا بالا میکشید رو کصم چوچولمو زبون میزد ومی مکیدش کصم باد کرده بود آه میکشیدم رونامو می مالید کونمو چنگ میزد وسوراخ کصمو میبوسید کصم داغ داغ شده بود و کیرمیخواست سرشو رو کصم فشار میدادم رونامو بهم فشار میدادم که کصمو باشدت بیشتری لیس بزنه و بخوره بلند شدم دیگه طاقت نداشتم نشستم رو تخت علی فهمید روی دو زانو بهم نزدیک شد کمربندشو باز کردم خودش پیرهن دومادیشو دراورد رکابیشو هول هولکی دراوردم دکمه های شلوارشو باز کردم خودش زیپشو پایین کشید دستامو قفل کردم دور روناش یکم شلوارشو اورد پایین علی هم بدجوری بی قرار شده بود کیرشو اولین بار بود میدیدم زیاد بزرگ نبود ولی خوش فرم بود و رنگشم برنزه بود معمولی بود درکل ولی قطرشو دوست داشتم نصفشو کردم دهنم وقتی به این فکر می کردم که یه عضله ی گوشتیِ داغِ برنزه تو دهنمه از اون مهمتر ماله شوهرمه ماله علی کسی که عاشقشم دیوونه میشدم و با ولع بیشتری ساک میزدم واسش طاقت نیورد دو سه دقیقه که واسش خوردم خودشو کنار کشید از تو کشو یه کاندوم بی رنگ اورد بازش کرد و کشیدش رو کیرش درازم کرد و شورتمو دراورد انداختش اون سر اتاق از بی قراریش و حرصش خوشم می اومد خیمه زد روم یکم لبامو بازی دادو ممه هامو چنگ زد و نوکشونو میک زد نشست وسط پاهام کیرشو می مالید به کصم و چوچولم اپیلاسیون کرده بودم و کصم نرمِ نرم بود از لذت به خودم می پیچیدم علی هم داشت خل میشد بلند شد نشست رو زانوهاش و پام راستمو بلند کرد و ساق پامو کرد بود دهنشو لیسش میزد و کیرشو می مالید به شیار کصم و روی چوچولم چشماشو بسته بود و آه می کشید سر کیرش قرمز شده بود و داشت منفجر میشد از بس باد کرده بود صورتش و گوشاشم قرمز شده بودن خوب که کیرشو مالید به کصم با فشار ارضا شدم آب کصم برای دومین دفعه اومد دیگه خجالت نمی کشیدم آب کصمو مالید به سوراخ کصم خوب که کصم و لای پام نرم و خیس شد علی افتاد روم صورتش جلوی صورتم بود چشمامو بستم لب پایینمو گاز میگرفتم ازهیجان و لذت آروم سر کیرشو وارد کصم کرد فقط یه آخ کوچولو گفتم که علی پشت بندش یه جوووون زیر گوشم گفت کیرش سانت به سانت میرفت توم و پردمو میزد حس می کردم دیواره ی کصم داره کش میاد تنگ هم بود و علی مجبور بود فشار بیشتری بده که کیرش بره تو آه می کشیدم و اسمشو صدا میکردم اونم تو جوابم میگفت جووونم عشقم الان تموم میشه یه درد لذتبخش وجودمو گرفته بود طوریکه دوس نداشتم کیرشو دربیاره کیرشو تا ته فرستاده بود تو کصم همزمان هم لبامو میخورد و قربون صدقه م می رفت و صورتمو نوازش می کرد بلندشد از روم کیرشو دراورد کصم نبض میزد و داغ داغ بود لبمو گاز میگرفتم کاندومو دراورد و گذاشتش رو پاتختی بادستمال کصمو پاک کرد و اونو هم گذاشت رو پاتختی کنار کاندوم دراز کشید و با انگشت اشاره کرد برم نزدیکش دستشو دراز کرد روی بالش و سرمو گذاشت رو دستش خم شد روی صورتم موهامو از روی صورتم کنار زد و هدایتشون کرد پشت گوشم شروع کرد به دوباره لب گرفتن ازم زبونشو می کرد توی دهنمو با زبونم بازی میکرد همزمان هم با سینه هام ور میرفت و نوازششون میکرد کیرشو می مالید به کصم و رونام یواش همینطور که داشت لبمو میخورد کیرشو فرستاد توم نصفش توم بود تقریبا شروع کرد خودشو بالا و پایین کردن توی گوشم نفس نفس میزد نفساش که به صورتم میخورد دیوونه میشدم چونمو داد بالا و سرشو برد توی گردنم و گردنمو لیس میزد حدود پنج دقیقه تلمبه زد تا آبش اومد ریختش روی رونام عرق کرده و خسته افتاد کنارم اون شب تا نزدیکای صبح تو بغل هم معاشقه کردیم و لذت بردیم لذتش بی نهایت بود دوستتون دارم و مواظب قلب مهربونتون باشین خدانگهدار نوشته یاسمین

Date: February 25, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *