من و همسر برادر زنم

وقت دوستان بخیر این خاطره ای که برایتان مینویسم واقعی وبه دور از هر گونه غرض ورزی است اسم ها مستعار است اسم من کیوان والان 34سالمه اسم خانمی هم که باهاش رابطه داشتم شیدا است و یک سال از خودم کوچکتره و33سالشه ما ساکن یکی از شهر های جنوب کشور هستیم من کارمند هستم قضیه بر میگرده به دی ماه سال 92 شیدا خانم برادر خانم من هستش خانمی خوشگل باسینه حدود75وباسن خوش فرم رنگ سبزه وخلاق در رابطه عاشقانه وسکس از قضا یک شب منزل پدر خانمم بودیم پدر خانمم در بستربیماری بود شیدا اومد گفتگو ها شروع شد تا اینکه به نگاههای مضطرب وعاشقانه من واو البته اینهم بگم از قبل من به او نظر داشتم تا بعد ها از رابطه مون که میگذشت اونهم بهم گفت که به من خیلی علاقه داشته حتی عاشق من بوده است ما با هم خویشاوند هم هستیم خلاصه بعد از اون شب رابطه واتساپی ما با هم شروع شد نه به قصد ومنظور اما تا جایی پیش رفت که بعد ها کار به جای باریک کشیده شد پدر خانم مرد و خانم من پیش مادرش میرفت ومی موند ما هم با هماهنگی قبلی البته به اصرار شیدا پیش من میومد وحدود نیم تا یک ساعتی با هم بودیم اولش از نوازش مو ولمس دست وبدن شروع شد تا شب های بعد به بوسه ولب گرفتن ختم شد خانم من مریض شد جهت مداوا قرار شد به یکی از شهر های بزرگ ببریمش شیدا هم که موضوع فهمید بخاطر اینکه با من باشه از شوهرش اجازه گرفت وهمراه ما امد اونجا خانه داشتیم خانم من بستری شد وگاها شیدا هم پیشش تو بیمارستان میمونو تا اینکه پرستارها به ما گفتند نیازی نیست پیشش بمونیدما هم از خدا خواسته شیدا را برداشتم ورفتیم تو شهر گردش بعدش رفتیم منزل نمیدونستم چکار کنم چطوری شروع کنم حس عجیبی داشتم بدنم می لرزیدتا اینکه خودش شروع کرد همیشه پیش قدم بود واخه خیلی حشری است لباسهای راحتی پوشیدیم وکنار هم خوابیدیم وبا هم ور میرفتیم خیلی لذت بخش بود تا حالا دست به کسش نزده بودم ولی دیدم با زبان بی زبانی بهم میگه کسش را لمس کنم اونم بی میل نبود که با کیر من ور بره شروع کردیم واااای چقد کسش از شهوت خیس شده بود چنان که اب سفید شیری زده بود بیرون منم از شهوت زیادی کیرم چنان بلند شده بود که شیدا دیدم واقعا از ش تعجب کرده بود وخوشش اومده بود تا جایی که بعد ها بهم گفت کیر شوهرش نصف کیر منه خلاصه کلی با هم ور رفتیم سینه های خوشگلی وخوش فرمی هم داشت با نوک خاکستری یه لحظه هوس کردم خوب کس وسوراخ کونش نگاه کنم اولش نذاشت گفت شرم میکنم البته اینهم بگم شیدا چون از قبل عاشق من بوده فقط با من غیر از شوهرش رابطه داشت واگرنه هرزه نبود با اصرار گذاشت نگاه کردم نمیدونید چی دیدم اولش فکر میکردم کس وکون سیاهی داره حتما ولی عکسش بود کس وسوراخ کونش ارغوانی رنگ وبدون مو وسفید بود بی اختیار وبدون اجازه شروع کردم به خوردن ولیسیدن کسش اونم چون دیدم خوشش میامد مقاومتی نکرد دیدم کم کم هی داره صدام میزنه وکیوان کیوان میگه نگو تا خوشش اومده بود وداشت حسابی حال میکرد اب از کسش سرازیر شده بود منم تا جایی که میشد زبون داخل کسش می کردم میگفت بسه پدرم دراومد منم بی توجه به حرفاش داشتم همچنان کسش می خوردم کیرم حسابی شق شده بود دیدم داره واقعا زجر میکشه ولش کردم خواست چیزی بگه منصرف شد گفت اگه زن وشوهر بودیم راحت میگفتم ولی با اصرار من فهمیدم دلش می خواد کیر منو بخوره حشری شده بود منم از خدا خواسته گفتم بیا بخور چنان حرفه ای ساک میزد که دندان به پوست کیر نمی خورد نرم وملایم وکاملا حشری بعد از یه مقداری که ساک زد احساس کردم ابم میخواد بریزد مانعش شدم بلند شدم نشستم اونهم روبروم نشست از هم لب گرفتیم ودوباره روی هم ولو شدیم کیر بلند شده من توی شکم وسینه اش می خورد وهی جابجاش میکردکسش هم حسابی خیس بود هردوتاییمون حسابی حشری بودیمنگاهی لبخند وار بهم کردیم وشروع کردیم کار به جاهای باریک تر کشید کیرم در کسش گذاشتم یکم فشار دادم از شدت شهوت شیدا چشماش بست واه وناله کوچولویی میکرد اما چون شرم میکرد صداش بالا نمی اورد یواش یواش فشار دادم وتا ته کیرم توی کگسش جا گرفتچقدر کسش داغ بود وابدار شیدا چون یه زایمان طبیعی داشته بود قبلا کمی کسش گشاد شده بود اما حال میداد شیدا یکم تپل وکسش گوشتی بود چند باری کیرم تو کسش جلو وعقب دادم ابم اومد زود کشیدمش بیرون وریختم روی پاهاش ازش خواستم یه کوچولو هم کیرم تو سوراخ کونش کنم که مانع شد گفپت درد داره نمی خوام گفتم مگه قبلا از کون دادی به شوهرت گفت نه ولی شنیدم درد دارم ولی به اصرار من کیرم را با اب کسش خیس کردم وکم کم در سوراخ کونش گذاشتم وفشار دادم هر کاری کردم نمیرفت تو یه کوچولو روغن زیتون از تو اشپزخونه پیدا کردم وبه کس وکیرم مالیدم بعدش با کمی تلاش رفت درد داشت براش اما تحملش کرد کمی با کسش همزمان ور رفتم چون ما از قبل نمیفهمیدیم کونش را تمیز نکرده بود کیرم که جلو عقب میشد کمی کیرم رنگی شد نگو دستشویی داشته روش نشده بگه که مقداری هم بیرون زده ولی می ارزید به لذتش چون واقعا شیدا خوشگل هستش حسابی کیرم تو کونش جلو عقب دادم چون ابم یبار اومده بود طول کشید حدود15دقیقه ای از کون کردمش در نهایت ابم اومد وریختم تو کونش از درد بخودش مینالید بهم میگفت کیر کلفتت پدرم دراورد منم بهش می خندیدم اینهم حسابی اعصابش خرد کرده بود بلند شدیم دوتایی رفتیم حمام تو حمام هم حسابی از هم لب گرفتیم دوئ سه روزی تا اونجا بودیم کارمون همین بود تا جایی که دیگه شیدا بس که از کون کرده بودمش درست نمی تونست راه بره وبشینه که مجبور شدیم از داروخانه مقداری دارو بگیریم وپانسمانش بکنیم شیدا بعد از اون رابطه از شوهرش حامله شد ورابطه من با او تا الان که سال 95 هستش قطع شده اما هر بار که همدیگه میبینیم یه چشمکی بهم میزنیم نوشته