باشگاه بدن نازی ۱

اسم من امیر هست یه باشگاه غرب تهران دارم که با شریکم میگردونیمش از اول عاشق ورزش بودم و از این که لب ساحل یا استخر همه بدنمو نگاه میکردن لذت میبردم دوست دختر زیاد داشتم و گه گداری هم جنده میگاییدم کلا به چیزی جز ورزش و سکس فکر نمیکردم قدم 180 همیشه ته ریش میزارم و قیافم هم خوبه البته از خود تعریف کردن گوه خوردنه کیرم 18 سانته و کلفتیشم خوبه آخر هفته ای نبود که با رفیقامون و دوست دخترامون باغ نریم برا حال و حول همیشه تو باشگاه با شورت هفتی بودم که کیرم حسابی خود نمایی میکرد به بهونه تمرین دادن گاهی یه دستی به کون پسرای خوشگل میکشیدم سانس صبح برای خانم ها بود که داده بودم دست یکی از دوست دخترام به اسم میترا مدیریتشو اونم گاهی خانمای خوشکل رو که برنامه میخاستن شماره منو بهشون میداد منم مخشونو میزدم یه روز میترا گفت یه خانم 37 ساله برنامه غذایی و ورزشی میخاد که شمارتو دادم شب بهم پ داد و خودشو معرفی کرد اسمش نازنین بود من سری رفتم عکسای پروفایلش رو چک کردم اصلا بهش نمیخورد 38 باشه بیشتر از 30 سال بهش نمیخورد خیلی خوشگل بود عکسای پروفایلش همه با لباسای کوتاه بود که نصف سینشو و روناشو میشد دید بدن سفیدی داشت از همون لحظه اول عاشقش شدم گفتم من باید اینو بکنم کلی به هم پ دادیم میگفت امیر خیلی خوشگل و خوش هیکلی معلوم بود بد جور میخاره قد و وزنش رو پرسیدم گفت 175 وزنش و 77 وزنش و میخاد سینش رو بزرگ کنه و باسنش رو فرم بده سینش 75 بود اما باسنش خیلییی درشت بود گفتم یه برنامه میدم فعلا یه هفته تمرین کن تا بعد گفت پسرم که 16 سالشه بعد از ظهرا میاد باشگاه اسمش حامد فردا رفتم باشگاه و اسمش رو در آوردم فهمیدم کیه خیلییی مالونده بودمش داشت تمرین میکرد به یاد مامانش سریع کیرم راست شد رفتم پیشش بدنش مثل مامانش سفیید بود و باسنش هم گرد گفتم بیا چنتا پشت پا با دستگاه بزن اومد خاببیید و من وزنه رو تنظییم کردم وایی عجب کووونی چرا تاحالا دقت نکرده بودم دستمو مالیدم رو باسنش گفتم حامد باید بیشتر تمرین کنی کیرم داشت بلند میشد گفت آقا امیر مامانم گفت امروز برنامه غذایی رو براش بنویسید ببرم واییی داشتم حال میکردم بهش گفتم باشه یه برنامه خوب میدم بیا دفتر اومد دفتر منم رفتم پشت میزم که کیرم داشت منفجر میشد حامد اومد بهش گفتم برو لخت شو با شرت بیا تا یه برنامه هم به خودت بدم خیلی پسر موودب و خوشگلی بود گفت جشم و رفت منم شروع کردم کیرمو مالیدن وعکسای نازی رو تماشا کردن وایییی حامد اومد چه بدنی داشت مادر جنده عین برف کونش عین ژله میلرزید ترازو رو گذاشتم جلو خودم گفتم برو روش کمتر از 30 سانت با من فاصله داشت تو شیشه میزم میدیدم چشش به کیر راست شده منه و داره لباشو میخوره حدسم درست بود ایشون کونی تشریف داشتن گفتم برگرد پشتت رو ببینم جوووووون چه کونی دستمو گذاشتم رو باسنش یکم مالیدم دیدم باسنشو میده عقب پاشدم در دفتر رو قفل کردم از بیرون داخل دفتر رو کسی نمیدید حامد هم که خودش میدونست چه خبره تا یرگشتم دیدم شورتشو داره در میاره هردو زدیم زیر خنده نشستم رو صندلی و بغیش کردم نشوندم رو پام واییییی چه پوست نرمی عین دخترا کیرش بلند شده بود حدود 10 سانت بود براش کیرشو مالیدم دیگه تو فضا بود میگفت همیشه تو باشگاه چشم به کیر گندت بود آقا امیر جلوم زانو زد و عین جنده ها میلیسید انگار مادر زاد جندست دوباره عکس مامانشو تو گوشیم آوردم و نگاه میکردم تا لذتش دو برابر بشه روی میز خمش کردم و با روغن بدن حسابی سوراخ قرمزشو چرب کردم و کیرمم چرب کردم گفت فقط آقا امیر یواش تا حالا به همچین کیری ندادم گفتم حامد جوون جوری بکنم که همیشه به خودم بدی سر کیرمو کردم که یه آخ بلند گفت خوبه تو باشگاه صدای موزیک بلند بود یکم دیگه کردم گفت آییییی مامانی گفتم مامانت میدونه کون میدی گفت آره چند بار مچمو گرفته صبر کردم تا کیرم جا باز کنه بعد تا ته کردم داشت گریش میگرفت اما خیلی حال کرده بود بعد آروووم آروووم عقب جلو کردم دیگه داشت ناله های شهوتی میکرد منم میزدم رو اون باسن نازش که میلرزید داشت آبم میووومد گفت بریز توش خودشم کیرشو مالید تا ابش اومد نشست تو بغلم منم شروع کردم برنامه مامانشو نوشتن اونم باکیرم حال میکرد و قربون صدقش میرفت شب به مامانش پ دادم که فردا بیا قد و وزنت رو خودم بگیرم اونم گفت کسی نیست حامد مدرسسست شما بیاید منزل ادامه دارد نوشته امیر