پاره شدن بكارتم-قسمت دوم و پاياني

0 views
0%

تازه پرده مو زده بود و درد تو پاهام كه بخاطر ارضا و درد شديد ناشي از اولين سكس ميلرزيدن پيچيده بود. وقتي ديدم باز شق كرده ناخودآگاه بغض كردم و پريدم بغلش كه بيشتر بخاطر هيجان بعد از سكس بود. گفت سارا جونم اذيت شدي؟ با ناز و عشوه سرمو به علامت تاييد تكون دادم
منو دوباره خوابوند و ازم پرسيد ميخواي از پشت ادامه بديم؟ گفتم نه!بذار واسه دفعه بعد! نميخواستم ساك بزنم كيرش تو كسم رفته بود گفتم اين دفعه تو دهنم خالي نكن خنديد گفت باشه! كيرش داغ داغ بود آورد گذاشت لاي سينه هام و سينه هامو به هم فشار داد و يه آخي گفت.بعد كنارم خوابيد و كيرشو گذاشت لاي پاهام و شروع كرد به خوردن سينه هام و گاهي هم يه گاز كوچولو ميگرفت كه وقتي آه ميگفتم سفت تر ميخورد و نوك سينه مو ميكشيد
بلند شد و رفت يه اسپرى ماليد به سر كيرش كه بعدا فهميدم تاخيري بوده. اومد روبروم خوابيد و پامو داد بالا و يهو كرد تو كسم.دوستانى كه تجربه دارن ميدونن كه اين حالت بشدت دردناكه.گفتم آه آرش!و با دستام محكم بازوشو گرفتم.كسم زيادي تنگ بود و درد زيادي داشتم.كيرش دراومد و منو چهار دست و پا كرد و از عقب كرد تو كسم.آه آه آرش تندتر!گفت بذار يه كوچولو كونتو بكنم و قبل اينكه بتونم حرفي بزنم دست كشيد رو سوراخ كونم.يه كرم آورد و زد روش يكم بي حس شدم. كيرشو گذاشت بكنه داخل با چشماي سبزم برگشتم و ملتمسانه نگاهش كردم.گفت سارا جونم عزيزم يه كم درد داره اما من حواسم هست.روتو اونور كن ميخوام آمپول بزنم و خنديد. سرمو دادم تو بالش. كيرشو كرد توي كونم كه يهو حس سوزش عجيبي كردم و ته دلم خالي شد.فشار داد و رفتم جلو كه فرار كنم و منو سفت گرفت و خوابيد روم و تلمبه زد.صورتمو برگردوندم و ازش لب گرفتم.يهو سفت خوابيد روم و حس كردم تو كونم داغ شد.محكم لباي همو ميخورديم.پا شد و با دستمال من و خودشو تميز كرد. سختم بود راه برم.
رفت دو تا آبميوه آورد.گفتم آرش!پرده مو زدي!باهام چكار كردي.گفت تقصير خودته بس كه كست صاف و قشنگ بود!
آبميوه مو خوردم!انگار كه باز هوس كير كرده بودم.سينه شو ليسيدم!مو به بدن نداشت.نپرسيدم چرا.فكر كنم ليزر كرده بود.گفتم نه ديگه واسه امروز بسه.پاشو كه ببرمت خونه.منو گذاشت رو تخت و عين بچه ها لباسامو تنم كرد.سوار ماشين شديم.دم در خونه كه اومدم پياده شم ازم لب گرفت و با دست سينه هامو فشار داد و ازم قول گرفت كه دلخور نشده باشم. بعد از اونم ماجراهاي بسياري داشتيم كه اگه دوستان تمايل داشتن همه شو مي نويسم واستون

Date: March 9, 2018

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *