یه لبخند دیگه

0 views
0%

با تمام وجود بدنشو لیف میکشید اه هنوز تنش بو میداد نمیداد با حرص نفس عمیقی کشید نگاش به اینه افتاد لعنتی کبودیه گردنش ذهنشو به چند ساعت پیش برد با حرص نگاشو از اینه گرفتو اینبار محکم تر از دفه های پیش بدنشو سابید مهم نبود زخماش سر باز کننو دوباره خون بیان انقد سابید تا گرمای لباش یادش بره انقد سابید ک چشمای وحشیش یادش بره انقد سابید که شاید حافظشم مث لجن رو تنش پاک بشه بو میده لعنتی بوی تن اون نمیداد میداد مثه همیشه یه تیشرت مردونه بلند پوشید پوزخند زد اون وقتا میگفت دلم نمیخواد تو خونه لباس زیر بپوشی اینجور سکسی تره چشماشو بستو دو تا دستشو کنار شقیقه هاش گذاشتو آروم ماساژ داد سکوت خونه نشونگر خواب بودنش بود اینم یکی دیگه از عادتاش بود خواب بعد سکس با دیدنش روی تخت حدسش به یقین تبدیل شد مظلوم خوابیده این همونیه که چن ساعت پیش وحشی شده بود نبود با یادآوری رابطشون یه لبخند زد عاشقش بود ولی رابطه تحمیلیو دوست نداشت رابطه با اجبارو قانون دوست نداشت انگشتشو دور لیوان میکشیدو به چایی توش خیره شده بود هه سیاهیش مثه چشمای ساواش بود تلخیش مثه اخلاقش بود عاشق چیش شده بود یه لبخند دیگه فکرو خیال دیگه بسه دختر خوب مگه قانون بعدی یادت رفته وقتی بیدار میشه نباید هیچ اثری از رابطه وجود داشته باشه اروم و بی سرو صدا رفت توی اتاق هجوم اشک تو چشماش آزار دهنده بود کمربندو تو دستش گرفتو بهش خیر شد هه من عاشقتم ساواش من عاشقتم لعنتی سعی کرد چند بار این جمله رو تکرار کنه آروم شد نشد یه لبخند دیگه قانون بعدی باید با صدای تو از خواب پاشم با احتیاط کنار تخت رفت ۰ساواش بیدار شو پلکاش لرزیدنو سیاهی چشمای ساواش با اسمون نگاهش قاطی شد میبینم بت ساخته چشاموشو بستو سعی کرد دوباره قانونا رو مرور کنه الان باید تشکر میکرد مرسی ساواش خیلی خوب بود هنوز منتظر نگاهش میکرد آب دهنشو قورت دادو سعی کرد به خودش مسلط بشه چت شده دختر مگه بار اولته ساواش بازم سکوت حرف بزن لعنتی بازم کتک میخوای ادامه بده بازم سکوت با آرامش تو اسمون چشاش نگاه کرد کمربندمو بده میدونست چی در انتظارشه یه لبخند دیگه قانون بعدی باید چهار دستو پا میشد تو چشای ساواش نگاه کرد لعنتی چشات عشقمو فریاد میزنه نیازه که قانونو بگم نه خودش میدونست باید بلند بلند میشمرد نه ارباب میشمرم ضربه اول یک زخم کمرش سر باز کرد ضربه دوم دو کمی درد داشت نداشت ضربه سوم جوشش اشکو تو چشاش حس کرد نشنیدم سوگول با ته مونده انژیش داد کشید سه ارباب ضربه بعدی با گریه جیغ کشید چهاررر آفرین دختر خوب هنوز چار دستو پا بود قانون بعدی بود دیگه باید ساواش اجازه میداد سوگول پاشو وایساد دستشو دور کمر سوگول حلقه کرد میدونست که تعادل نداره یه لبخند دیگه آروم بغلش کرد و گذاشتش رو تخت چرا بغض صداش رو نرو ساواش میرفت دوسش داشت خیلی دختره چموش تو قانونارو میدونستی سوگول من تشکر کردم ازت ساواش لعنتی چشاش پر اشک شد سینشو تویه دستش گرفتو محکم فشار داد از شدت درد چشماش روی هم رفت ولی قانون ما این نبود بدون حرف تو چشماش نگاه کرد خسته بود اونم دختر بود نبود ساواش چرا اخه منم دخترم نیاز دارم درکم کنی حسم کنی لمسم کنی نازم کنی پلکش پرید بسه سوگول به اندازه کافی تنبیه شدی بازم بزنم ولی فقط یه بار بگو دوسم داری خواهش میکنم ساواش چشماشو محکم روی هم فشار داد بلند شدو شیشه عطرو به دیوار کوبید روشو کرد طرف مخالف نمیخواست دوباره تو چشمایه وحشی شدش نگاه کنه صدای در اتاق حاکی از بیرون رفتنش بود یه لبخند دیگه دوسش داشت با همه این بد اخلاقیاش باوجود اینکه دو بار مجبور به سقطش کرده بود با وجود قانوناش دوسش داشت با درو روی تخت نشست قانون بعدی الان وقت ماساژ بود نبود دوستان میدونم قلمم خیلی نپخته و بد بود و شاید داستانمم خیلی کلیشه ای و تکراری ولی بار اولمه مینویسم خوشحال میشم نظر بدین و کمکم کنید ک بیشتر بنویسم مرسی ک وقت گذاشتین و خوندین همه نظرات قابل احترامه چه توهین چه تعریف نوشته

Date: February 9, 2019

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *